دلم هوای!ادا دراوردن معلمارو کرده...والا!

این خاطره ادامه اون یکیی قبلیه هست

(خخخ)
1..2...3...
خانم خادمی(دبیر هندسه)
دارم باهاش حرف میزنم:خانممممممم امتحانو از کجا میگیرین؟
خادمی: ک،ک!(فامیلیم

)حرف نزن

!وسط تمرین!چند بار بگم!میگم باز....(حالا اصلا درموردش حرف نزده)
وای یه باز خواست بهم بگه خفه شو...ولی گفت :ک خ...چیز...ساکت شو!

داره باهام حرف میزنه من سمت چپ کلاس نشستم اون راست نگاه میکنه تو افق(واقعا این کجاست؟!)

امتحاناش کر خنده هستاااا...از رنگ نارنجیم خوشش نمیاد..کلا از من خوشش نمییاد به گمونم

امتحان ترمم غلطی که گرفته این بود...چرااااااااااا جلوی فرضتتتتتت مساویییییییی گذاشییییی باید دو نقطه میذاشتی!

نوشتم AH=AH=مشترک!غلط گرفته چرا نوشتی مشترک باید یکیشو مینوشتی!

تو امتحانای این یه نفر پیدا نمیشه 20 شه..جور میکنه یه غلطا از هرجا!اونوقت دبیر نمونم شده

اسمش منو کشته بهناز جون

من فکر کردم این اکرمه

.
کریمی (دبیر ریاضی فوق):وارد کلاس میشع..
خاومااااااع خانومااااااع حرف زیادههههههههه...از کجااااااااست....4 مین بعد....خانوماعععععع خانوماععععع حرف از کجااااااست....(اینقدر لاته)

.
جزایریم که یه روزه برفی تو اجودانیه گیر کرد

میومد سمت مدرسه ما انگار از ابعلی فرار کرده

غر میزد غر میزد...از اول ساعت...اخرشم که گیر کرد و دیگه نیومد

بجاش نگاری(سیرابی)اومد
وای نگاری اومده تن صدا فوق العاده پایین....رشته مکانیک..استاد دانشگاه..26 ساله

عرزه نداشت کلاسو اروم کنه...تو دوساعت فقط تونستیم 3 تا سوال از کاروتمرین فیزیک حل کنیم...جالبه براما اینقدر ارومه،لبخند میزنه هی..بچه ها میخورنش!

.
خوش نویسان فیلم..با اون لهجه محلاتیش

.
عرب خوانی(دبیر امادگی دفاعی):بچه ها باید هرروز 20 تا تست امادگی بزنین

(تست ریاضی به زور میزنم)
امتحان ترمش افتاده بود تو طول مدرسه...وای ایقندر سختتتتت بود...باور کنید...اون موقع فهمیدیم برای چی میگه تست بزنید!این درس برای ما شاخ شده حالا!

میخواد درس بده تقسیم میکنه فلانی چیو ببخونه بیا تدریس کنه...سوالم بچه ها طرح کنن!(جدا اینا چقدر راحتنا!)

یادم نمیاد دیگه فعلا...راستی فردا ازمون مرات دارم

نمره هاشم به نموره مسترم جمع میشه!دعا کنید این دینی و عربی و هندسه مثل قبل نشه

علاقه مندی ها (Bookmarks)