امروز خانم عرب(دبیر فیزیک)رو بوس کردممیدونم الان چشاتون گرد شده
امروز زنگش بیکار بودیم یه کم ،بچه ها گفتن بیاین بازی جرات-حقیقت...
عاقا شروع کردیم...بطری رو چرخوندیم به من افتاد....جراااااات....نه اینکه خعلی من با عرب خوبم و خوش ازش میاد بهم گفتن اگر جرات داری برو عربو بوس کن
بلند شدم...دوساعت رفتم پشتش وایسادم...نمیدونم چیکار کنم...بقیهم از خنده مرده بودن...
سرشو برگردوند خواست بگه اینجا چیکار میکنی اجازه بهش ندادم گفتم خانمممممممممممممم....بوسش کردم سریع برگشتمبدون اینکه نگاش کنم...
چشاش گرد شد!!!منم خودم حالت تهوع گرفتمبعدش یه لبخند ملایم و مهربانانه بهم زد منم زدم
همش بچه ها منو انداختن طرف عرب...
بهم میگن به میز عرب که رسیدی صدای خ ر در بیارکف نمازخونه خم شدم به هر میزی که میرسم صدا در میارم...
میزام همه سمت عرب بود...عرب چند دقیقه سرشو برمیگردوند فسفر میسوزوند این صدای چیه دوباره برمیگشت مشغول کارش میشد
من که خوب بود تازه...
یکی از بچه ها رفته جلو دوربین مدرسه زبون در میاره
اخرشم میدونیم چی شد؟!
سر بازی همه رفتیم سمت عرب عصبانی شد اسمای همه ییییییییییییییی بچه ها رو نوشت نمره کم کنه...
الان خوشحالم خعلی....سرماخوردم شدید...ویروسم به عرب منتقل شدفردا مدرسه نیاد ایشالله
امروز کلی خندییدم تو مدرسه...روز خیلیی خوبی بود....خعلی...![]()
روز خیلی بدی بود.با یکی از همکلاسیام دعوام شد
فکر کنم حرف من بد بود
اول اون شروع کرد نه من
بعدش منم اعصابم خورد شد خوب مورد عنایت قرارش دادمخیلی عصبانیم
![]()
<a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>
پلیس ریخته توی خیابون ...مردم رو جمع میکرد.
جمع کن بساطت رو.....
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)