اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
اول دفتر به نام ایزد دانا / صانع پروردگار حی توانا
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدا هم عزادار حسین است
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد/وجود نازكت آزرده گزند مباد
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
ديگر دلم به ماتم مرگش نمي تپبد !
بازيگران شعبده را مي شناختم !
فردا دوباره از دل امواج مي دميد !
من ،
خسته، زخم خورده، گسسته ...
در بيشه زار حسرت خود،
مي گداختم !
دوش بی روی تو روی از خون دل تر داشتم
بار بر دل ؛ پای در گل ؛ دست بر سر داشتم
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
مشت مي كوبم بر در
پنجه مي سايم بر پنجره ها
من دچار خفقانم خفقان
من به تنگ آمده ام از همه چيز
بگذاريد هواري بزنم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)