تویی بهانه آن ابر ها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی[golrooz]
نمایش نسخه قابل چاپ
تویی بهانه آن ابر ها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی[golrooz]
توئي آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس، مرغي اسيرم
مارا به جز خیالت فکری دگر نباشد / در سر اگر خیالی ، زین خوبتر نباشد
دامنم شمع را سرنگون كرد
چشم ها در سياهي فرو رفت
ناله كردم مرو، صبر كن، صبر
ليكن او رفت، بي گفتگو رفت
تو خفته ای ونشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله ازین ره که نیست پایانش
شبی تاریک و بیم موج و گردابی چونین حاصل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها [golrooz]
از بس که بلا سر دعا آمده است
از چارطرف سيل بلا آمده است
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی[golrooz]