دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: چرا مدافعین کناری مهمترین نقش را در زمین بر عهده دارند؟ (جاناتان ویلسون، گاردین)

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مكانيك
    نوشته ها
    632
    ارسال تشکر
    137
    دریافت تشکر: 361
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    Arrow چرا مدافعین کناری مهمترین نقش را در زمین بر عهده دارند؟ (جاناتان ویلسون، گاردین)

    تمام جذابیت فوتبال به خاطر مهاجمان و بازیکنان فانتزی آن است، در حالی که به طور شگفت آوری این نبرد بین مدافعین کناری است که تعیین کننده برنده یا بازنده است.


    روبرتو کارلوس و کافو زوج برتر در جام جهانی 2002 / عکس: رویترز

    جک چارلتون اولین کسی بود که بعد از جام جهانی 1994 مدعی شد که مهمترین بازیکن تهاجمی در زمین مدافع کناری است. در ابتدا حرف او نامعقول و مضحک به نظر می رسد. اما با کمی دقت نسبت به این نکته که همه جام های جهانی توسط تیمی فتح شده اند که بهترین زوج مدافعین کناری (فول بک های) تهاجمی را داشته اند؛ این حرف دیگر مضحک و نامعقول به نظر نمی رسد. جرجینیو (Jorginho) و برانکو (Branco) در برزیل 1994، لیلین تورام (Lilian Thuram) و بیسنته لیزارازو (Bixente Lizarazu) در فرانسه ی 1998، کافو (Cafu) و روبرتو کارلوس (Roberto Carlos) در برزیل 2002 و جان لوکا زامبروتا (Gianluca Zambrotta) و فابیو گروسو (Fabio Grosso) برای ایتالیا در سال 2006 این وضعیت را داشتند.

    اگرچه تا اندازه ای این یک اتفاق و تصادف است. هیچکس مسابقه را تنها با داشتن یک جفت مدافع کناری خوب نمی برد. ولی آن چیزی که نقش مدافعین کنار را پررنگ و مشخص می کند، اهمیت آن ها در تاکتیک بازی است. برای مثال برد 3-0 اسپانیا در مقابل روسیه در نیمه نهایی یورو 2008 را در نظر بگیرید. بازی با نتیجه ی 3-0 به ذهن انسان می آید و به عنوان مدرکی علیه آندری آرشاوین (Andrei Arshavin) استفاده می شود، اما بازی خیلی برابر و متعادل شروع شد.

    آرشاوین، درست است. او در تلاش و کِشاکِش خلاص شدن از یارگیری توسط مارکوس سنا (Marcos Senna) بود، اما صحنه ی مهم و تعیین کننده ی بازی بعد از 34 دقیقه به وجود آمد. وقتی که داوید ویا (David Villa) مصدوم شد. او بیرون رفت و سسک فابرگاس (Cesc Fábregas) به جای او وارد زمین شد و سیستم اسپانیا از 2-3-1-4 به 1-4-1-4 تغییر کرد. این تغییر باعث شد که آندرس اینیستا (Andres Iniesta) و داوید سیلوا (David Silva) به میزان بیشتری با الکساندر آنیوکوف (Alexander Anyukov) و یوری ژیرکوف (Yuri Zhirkov)، مدافعین کناری روسیه که حمله ها و نفوذ های آن ها یکی از نکات خاص و مهم تورنمنت بود، مقابله ی مستقیم داشته باشند. با جلوگیری حرکات تهاجمی آن ها، بازی روان روسیه از بین رفت و اسپانیا کنترل میانه ی میدان را در دست گرفت و در نیمه ی دوم سه بار گل زد. بر خلاف انتظاری که می رفت، بدون حضور آقای گل تورنمنت، آن ها بازی مؤثرتر و بهتری را انجام دادند. البته نکته مهمی را باید اینجا یادآوری کنیم که گل ها معیار و نشان دهنده ی موفقیت هستند، نه وسیله ای برای موفقیت!

    حال دور رفت بازی منچستر با اینتر در لیگ قهرمانان (Champions League) را به یاد بیاورید. در نیمه ی اول پارک جی سونگ (Park Ji-Sung) در امتداد و جلوی وین رونی (Wayne Rooney) قرار گرفت تا از نفوذ های زیاد مایکون (Maicon) از سمت راست جلوگیری کند. در مقابل هافبک های اینتر ضعیف عمل کردند و به پاتریس اورا (Patrice Evra) اجازه ی نفوذ دادند. اگر به بازی نگاه کنید مثل این است که یونایتد یک بازیکن اضافی دارد و این دلیلی است بر این که آن ها کیفیت بهتری در بازی خود ارائه دادند.

    بعد از استراحت بین دو نیمه، در مرکز دفاع ایوان کوردوبا (Ivan Cordoba) به جای نلسون ریواس نگون بخت وارد زمین شد و استبان کامبیاسو (Estaban Cambiasso) توانست که جلوتر و راحت تر بازی کند – در نیمه ی اول اکثر مواقع مجبور بود که در مرکز دفاع باشد و به نلسون ریواس که به شدت تحت فشار بود کمک کند – و همچنین زانتی (Zanetti) اجازه پیدا کرد که بیشتر از سمت راست حرکت کند و در نتیجه پاتریس اورا مجبور شد تا کمتر نفوذ کند و از حرکاتش بازماند. به همین دلیل،در نیمه ی دوم بازی نسبت به نیمه ی اول متعادل تر بود.

    شروع برزیلی ها

    دفاع کنار، به مفهوم مدرن و امروزی، توسط برزیلی ها در دهه ی 50 ایجاد شد. چگونگی پیداش سیستم 4-2-4 پیچیده و بحث برانگیز است، اما چیزی که مشخص است این است که در جام جهانی 1958 ظهور و بروز پیدا کرد و برزیل تنها تیمی بود که از این سیستم استفاده می کرد و تیم دیگری از آن بهره نمی برد. بر خلاف انتظارها علیرغم شهرت برزیلی ها در زمینه ی خصوصیات تهاجمی آن ها اولین استفاده کنندگان از سیستم 4 دفاعه در مقابل سیستم 3 دفاعه ی W_M بودند. (منظور شکل این دو حرف است که در سیستم دفاع 3 نفره شبیه به چینش تیم در دفاع و حمله داشت) ولی این سیستم کاملاً نرمال است. نه تدافعی است و نه تهاجمی، این نحوه ی استفاده از آن هاست که به آن ها وجهه ی تهاجمی یا تدافعی می دهد. (به بیان دیگر تا کنون، آن سیستم 1-5-4 به طور ذاتی نکته منفی نداشته است)

    زبان شناسی و تسلط بر روی لغات در این جا کاملاً نقش مهمی دارد. در انگلیسی عبارت Full-back به جا مانده از زمان بازی با سیستم 5-3-2 است. در سیستم W_M آن دو مدافع با حرکات پوششی ای که توسط دفاع های وسط انجام می شد رو به جلو حرکت می کردند و حتی هنگامی که یکی از هافبک ها (معمولاً هافبک نیمه ی چپ) عمق را پوشش می داد تا خط دفاعی چهار نفره شکل خود را حفظ کند این مدافعان کناری اجازه نفوذ بیشتری نیز می یافتند. (به همین دلیل، شماره گذاری پیراهن سیستم دفاع چهار نفره انگلیسی به طور کلاسیک بدین ترتیب بود. از راست به چپ: 3-6-5-2)

    در برزیل (و متعاقباً کشورهای اسپانیایی زبان) واژه "Full Back" معادل 'lateral' است. این واژه تصوری از عرض و کناره ها و نه از عمق را به ما می دهد. به بیان دیگر، یک بازیکن کناری و لزوماً منظور یک بازیکن دفاعی نیست. رسنال در سال 1949 با گذاشتن توری در اکثر نقاط جهان با تیم‌های مختلف بازی کرد و اگر چه در سطح جهانی موفق بودند اما موضوعی را یافتند که آن ها را گیج و مبهوت کرده بود!

    لوری اسکات (Laurie Scott) مدافع کناری تیم آرسنال از پیروزی 5 بر 1 آرسنال بر تیم فلامینزه برزیل می‌گوید: " یکدفعه متوجه شدیم که یکی از بازیکنان حریف به سرعت نفوذ کرد و به طرف دروازه ما آمد و به سمت دروازه شوت زد که از کنار دروازه توپ به بیرون رفت. ما سعی کردیم پیدا بکنیم که چه کسی و دلیلی در این نفوذ حریف مقصر است اما نتوانستیم دلیلی بیابیم. فهمیدیم که این فول بَک آن ها بود که اینچنین نفوذ کرده بود. من هیچ وقت تا آن موقع اینگونه نفوذ نکرده بودم! "

    افراط یک مشکل ذاتی در فوتبال برزیل بود – آن ها قبل از جنگ جهانی دوم فقط دو بار قهرمان کوپا آمریکا شدند و این نکته قابل توجه بود که هر دو گل اروگوئه در فینال جام جهانی 1950 به خاطر مدافع چپ (Left Back) برزیل بیگود (Bigode) بود که به علت‌ نفوذ‌های زیاد در پست دفاعی خودش حضور نداشت.

    فضای قرار گرفته شده در مقابل دفاع های کنار، آن ها را ترغیب می کرد که به سمت جلو حرکت کنند. در حالی که در همان زمان باید به سرعت پوشش دفاعی لازم را انجام می‌دادند. زمانی که یارگیری از شیوه ی من تو من (Man-to-man) تغییر کرد، واکنش نشان دادن در مقابل حرکات تهاجمی دفاع کنار که با جلو رفتن خود جناح خود و دفاع را با سه نفر رها می کرد، برای 4 نفر اعضای دفاع تبدیل به یک فرآیند ساده شد. به زوج نیلتون سانتوس (Nilton Santos) و جلما سانتوس (Djalma Santos) اغلب بی توجهی مشد اما این دو نفر، کلید موفقیت ها و پیروزی های برزیل در جام های جهانی 1958 و 1962 بودند.

    تکامل طبیعی

    در سال 1962، شکل و ترکیب آن با ماریو زاگالو که نسبت به وینگر های معمولی و سنتی در سمت چپ بیشتر تغییر مکان می داد. به طوری که گارینشا به طور کامل به سمت دیگر رفت.انگلستان در 1966، ترکیبی بدون وینگر به وجود آورد، ترکیبی شبیه به 2-3-1-4 در زمان حاضر. مدافعین کنار آن ها، جورج کوهن (George Cohen) و ری ویلسون (Ray Wilson)، اگرچه مانند همتاهای برزیلیشان سریع نبودند اما نقشی حیاتی داشتند و به خاطر فرارهای خود که کمک کننده ی تیم در حمله بود شهرت داشتند. این خود یک تکامل طبیعی بود زیرا اگر وینگری وجود نداشته باشد که در مقابل آن دفاع کنند، مدافعین کنار بیشتر هجوم می آورند و همچنین اگر در تیمی وینگر نباشد، وظیفه ی مدافعین کنار است که حمله کنند تا فضا به وجود بیاورند و از عرض زمین استفاده کنند.

    در سال 1970، برزیل تنها از یک دفاع کنار تهاجمی استفاده کرد، یعنی کارلوس آلبرتو (Carlos Alberto) به همراه اورالدو (Everaldo) از سمت چپ فشار می آوردند و تلاش می کردند تا تعادل در حمله به وجود بیاورند. این تاکتیک و حرکت موجب پیشرفت بزرگی در این زمینه شد ولی در آن زمان این کار مورد اقبال عمومی واقع نشد. اکثر تیم های اروپایی که از یک لیبرو (libero یا دفاع آخر) استفاده می کردند تمایل داشتند که از یک فول بک (دفاع کناری تهاجمی) استفاده کنند، و توسط قرار دادن یک بازیکن دفاعی تر در جناح مخالف، تعادل را برقرار می‌کردند. که او به مرکز دفاع متمایل می شد و به عنوان یک یارگیر عمل می کرد. جیاکینتو فاکتی (Giacinto Facchetti) و تارکیسیو برگنیش (Tarcisio Burgnich) در اینتر به مربی گری هلنیو هررا (Helenio Herrera)، یا پاول بریتنر (Paul Breitner) و برتی ووگاس (Berti Vogts) در آلمان غربی که قهرمان جام جهانی 1974 شد و یا آنتونیو کابرینی (Antonio Cabrini) و کلودیو جنتیل (Claudio Gentile) در ایتالیای 1982 که قهرمان جام جهانی شد، نمونه هایی از این نوع تاکتیک را به نمایش گذاشتند.

    در سه ترکیب فوق الذکر، مدافع چپ در این زوج، مطابق معمول فرد تهاجمی تر بود. جانلوکا ویالی (Gianluca Vialli) تئوری ای با این مضمون که دفاع راست همواره بدترین بازیکن تیم است داشت. اگر دفاع راستی قابلیت دفاعی خوبی از خود نشان می داد و قد متوسط یا بلندی داشت، به دفاع وسط منتقل می شد. اگر کار او با توپ خوب بود به خط هافبک می رفت و فقط بازیکنانی برای بازی در دفاع راست باقی می مانندند که نه مدافعین خیلی خوبی بودند و نه خیلی تکنیکی بودند. ولی مدافعین چپ متفاوت بودند، هم به خاطر این که که چپ پاها کمیاب تر بودند و تا حدی هم به خاطر مثال‌هایی به مانند فاکتی. این دیدگاه و شیوه ی تفکر پس از گذشت مدتی افزون بر 20 سال تغییر کرد. ظهور و به وجود آمدن وینگ-بک ها (wing-back)* می تواند به عنوان تلاشی برای آزاد کردن مجدد هر دو دفاع کنار نگاه شود- خصوصاً در جایی که وینگر وجود ندارد - ولی رفتن تدریجی به سمت تک مهاجمه بازی کردن باعث بازگشت به سمت بازی 4 دفاعه شد. دفاع های کنار دوباره اهمیت تهاجمی پیدا کردند. به دنی آلوز (Dani Alves) که یکی از بزرگترین بازیکنان جهان در حال حاضر است می توان به عنوان نمونه ای از این دفاع های کناری که نقش مهم و تعیین کننده ای را دارند اشاره کرد.

    در حال حاضر تیم های اندکی هستند که با وینگر بازی می کنند که این تیم ها در مسیر تکامل متوقف شده اند. قسمتی از دیدگاه سیستم 1-3-2-4 بر این مبنا است که اجازه می دهد تا بازیکن‌های تکنیکی هم وارد بازی بشوند بدون اینکه در میانه زمین شلوغی و همهمه به وجود بیاید. حتی در سیستم 2-4-4 هم، هافبک های کناری کمتر چسبیده به کناره ها بازی می کنند و این همان گونه که چارلتون می گوید به معنی آن است که مدافعان کناری تنها بازیکنانی در زمین هستند که اغلب فضایی در مقابل خود می بینند و جایی که فضا وجود داشته باشد، موقعیت هم است. اگر حریف مستقیمی وجود نداشته باشد، شانسی برای گلزنی وجود دارد. همان گونه که که منچستریونایتد در سن سیرو این را نشان داد.

    تلاش برای مقابله با دفاع کنار

    این که تیم‌ها در زمینه ی حرکات تهاجمی بیش از حد به فول بک‌ها وابسته شوند، خطرناک است. همان طور که این مسأله برای روسیه در نیمه نهایی یورو 2008 اتفاق افتاد. همین طور چلسی تحت مربی گری لویز فیلیپه اسکولاری (Luiz Felipe Scolari) در ابتدا با حملات خوزه بوسینگوا (Jose Bosingwa) و اشلی کول (Ashley Cole) به موفقیت رسید. (یک مربی برزیلی از یک تاکتیک معمول برزیلی استفاده می کرد) اما بعد از آن موفقیت اولیه خود را در خطر دید و محدود شد زیرا حریفان آن ها از خط هافبک خود برای محدود کردن و گیر انداختن مدافعین کنار چلسی استفاده کردند.

    ظهور بازیکنانی همچون پارک (Park) و درک کویت (Dirk Kuyt) که بازیکنان کناری هستند و نقش کلیدی در زمین دارند و در عین حال قابلیت‌های دفاعی نیز دارند، یکی از مشخصه‌های روند تهاجمی تیم‌ها در چند فصل اخیر است (یا به نقش Wayne Rooney در بازی منچستریونایتد با بارسلونا نگاه کنید). می‌شود گفت که اینگونه بازیکن‌ها تجسم و ظهور مدرن بازیکنانی به مانند جیر (Jair) در تیم اینتر زمان هررا (Herrera) است. Jair بازیکنی بود که به سرعت می‌توانست حرکات رفت و برگشتی در زمین داشته باشد، هافبک کناری بود که مشخصه‌های کلاسیک کتاناچیو (catenaccio) را داشت و نقش او در زمین مواجهه و مقابله با مدافعین چپی بود که نفوذ می‌کردند. و همچنین نفوذ‌های خودش را نیز داشت.

    جذاب ترین مسأله موقعی است که یک بازیکن وینگر به تمام معنا در مقابل یک دفاع کنار تهاجمی قرار می گیرد، مانند اتفاقی که در فینال جام باشگاه های دو فصل پیش رخ داد. جایی که اشلی کول مقابل رونالدو قرار گرفت. او در مقابل رونالدو مانند وقتی که مقابل هر کس دیگری بود خوب بازی کرد. به همین دلیل سر الکس فرگوسن جای رونالدو را عوض کرد و او را به سمت چپ برد و در مقابل مایکل اسین (Michael Essien) قرار داد. برای نیم ساعت، رونالدو اسین را نابود کرد. نه تنها دو بار اسین را روی زمین مغلوب کرد بلکه او حتی از روی سر اسین هم پرید و باعث شد که منچستر جلو بیفتد. وسوسه باعث شد که منچستر بخواهد برتری اش را از سمت رونالدو دو برابر کند اما چلسی با انجام کار مخالف این قضیه را تمام کرد. اسین چند بار از رونالدو رد شد. این موضوع موجب شد عملاً چلسی در میانه ی زمین صاحب برتری عددی شود و بر میانه ی زمین مسلط شود. در این زمان نقش رونالدو در بازی کمرنگ شد و به حاشیه رفت و گل تساوی بخش فرنک لمپارد (Frank Lamprad) از همین حرکت‌های اسین به وجود آمد که به خوبی از آن جلوگیری نشده بود. جریان بازی کاملاً وابسته به بالا و پایین شدن جدال بین اسین و رونالدو بود.

    پیروزی 4-1 انگلیس در مقابل کرواسی را هم به طور مشابه می توان به عنوان جدالی بین یک وینگر و مدافع کنار مشاهده کرد. دانیل پرانیچ (Danijel Pranjic) در مسابقات جام ملت ها (Euros) بسیار خوب ظاهر شد. فرار های کمک کننده ی او باعث می شد که ایوان راکیتیچ (Ivan Rakitic) از جناح چپ به سمت وسط زمین حرکت کند و توپ را روی پای راست و تخصصی اش بیاورد. قرار گرفتن او در مقابل سرعت تئو وولکات (Theo Walcott)، باعث شد که پرانیچ اصلاً اعتماد لازم را برای رها کردن وولکات و نفوذ کردن نداشته باشد که این مسأله هم روی قدرت تهاجمی کرواسی اثر منفی گذاشت و هم روی کارها و حرکت های دفاعی سریع خود پرانیچ تأثیر منفی داشت. این باعث شد که وولکات هم هت تریک کند و هم این که او نقش اصلی را در به هم ریختن جناح چپ کرواسی داشت.

    در جام جهانی ای که در تابستان آینده می آید، همه ی آماده سازی ها مربوط به بازیکنان تهاجمی و فانتزی است، لیونل مسی (Lionel Messi) و فرانک ریبری (Franck Ribéry)، وین رونی (Wayne Rooney) و فرناندو تورس (Fernando Torres)، ساموئل اتوئو (Samuel Eto'o) و روبینیو (Robinho). ولی شاید آن چیزی که باید ما روی آن متمرکز شویم دفاع های کنار باشند، سرخیو راموس (Sergio Ramos) و فیلیپ لام (Philipp Lahm)، الکساندر آنیوکوف (Alexander Anyukov) و پاتریس اورا (Patrice Evra)، دنی آلوز (Dani Alves) و اشلی کول (Ashley Cole) زیرا که آن جا جایی است که برنده و بازنده ی بازی مشخص می شود.

    * وینگ بک: مدافعی که توانایی بازی در کناره ها را هم داشته باشد.
    مدت كوتاهي كه اينجا بودم خيلي خوب بود ولي به خاطر اينكه اينجا به صورت تخصصي فوتبالي نبود به من انگيزه براي كار كردن نميداد شما رو به خداي بزرگ مي سپارم.

  2. 2 کاربر از پست مفید mahdi9067 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: زلزله
    توسط *مینا* در انجمن زمین شناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th February 2010, 09:18 PM
  2. مقاله: انرژی زمین گرمایی با صرفه و پر بازده
    توسط *مینا* در انجمن زمین شناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th November 2009, 10:21 PM
  3. گزارش زمين لرزه 25/7/1388، منطقه پاکدشت- ری
    توسط LaDy Ds DeMoNa در انجمن زلزله
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd October 2009, 05:43 PM
  4. انرژی زمین گرمایی، کاربردها و مزیت های آن در ایران
    توسط ریپورتر در انجمن سایر موضوعات مهندسی عمران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd October 2009, 01:00 PM
  5. ماه
    توسط Bl@ck*roz در انجمن اموزش نجوم و اختر فیزیک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th August 2009, 03:44 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •