مردي كه متهم است همسرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده در جلسه دادگاه از توضيح چگونگي ارتكاب جنايت سر باز زد.

به گزارش خبرنگار ما در ابتداي جلسه محاكمه اين مرد علي عطار نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست به هيات قضات شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران گفت؛ ارديبهشت ماه سال 86 ماموران پليس مهرشهر كرج باخبر شدند زني غرق در خون در آشپزخانه منزلش رها شده است. زماني كه ماموران در خانه حاضر شدند، فهميدند جسد اين زن كه نامش رحيمه است توسط يكي از اعضاي خانواده اش كشف شده و كسي نمي داند قاتل كيست. ماموران تحقيقات خود را آغاز كردند و وقتي براي انجام بازجويي سراغ شوهر مقتول به نام شهرود رفتند، متوجه شدند او در محل كارش نيست و با سپردن فرزند 9 ماهه اش به خواهرش به مكان نامعلومي رفته است. فرار اين مرد براي پليس روشن كرد او راز قتل همسرش را مي داند. ماموران بعد از چند روز تحقيق با تماس مردي از اردبيل متوجه شدند شهرود در اين شهر مخفي شده است. آنها با قرار نيابت به آنجا رفتند و متهم را بازداشت كردند. شهرود بعد از دستگيري به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت؛ من از سر كار به خانه آمدم تا پتويي همراه خودم ببرم. به خاطر اختلافاتي كه با همسرم داشتم با او درگير بودم، او ابتدا مرا به خانه راه نداد. وقتي به زور وارد شدم، ديدم رحيمه فرزند 9 ماهه ام را كتك زده است. او مي گفت بچه را نمي خواهد و از من مي خواست فرزندم را به بهزيستي ببرم. من مي دانستم اين بهانه گيري هاي همسرم به خاطر رابطه يي است كه با مردان ديگر دارد. نمي خواستم دعوا را كش بدهم، به همين خاطر هم از او خواستم پتويي به من بدهد تا بروم اما همسرم گفت اين كار را نمي كند. من هم كه به شدت عصباني شده بودم با ضربات چاقويي كه از آشپزخانه برداشته بودم او را زدم و در نهايت همسرم فوت شد. من هم بچه را برداشتم و به خانه خواهرم بردم و بعد به اردبيل فرار كردم.

عطار ادامه داد؛ متهم بعد از اعتراف صحنه قتل را بازسازي كرد و مدارك موجود در پرونده نشان مي دهد او مجرم است و من به عنوان نماينده دادستان تهران تقاضاي صدور حكم قانوني را دارم.

سپس دو فرزند بزرگ مقتول در جايگاه حاضر شدند و تقاضاي ديه كردند اما مادر وي تقاضاي قصاص كرد.

در ادامه متهم به دفاع از خود پرداخت. وي كه مدعي بود چيزي از روز حادثه به ياد ندارد، گفت؛ من اتهام قتل را قبول دارم اما نمي دانم چطور اين كار را كردم. همسرم زني بود كه با مردان غريبه ارتباط برقرار مي كرد و خانواده اش هم اين موضوع را مي دانستند. همسرم پيش از من دو بار ازدواج كرده بود و خانواده اش هم مي دانستند او به چه دليلي هر بار زندگي اش با شكست روبه رو شده است. روابط او بسيار مشكوك بود، اگر خانواده اش بگويند من مقصر هستم قبول مي كنم اما آنها هم مي دانند من مقصر نيستم.

متهم در ادامه گفت؛ «من هم قبل از ازدواج با رحيمه با زني ازدواج كرده بودم اما چون مهريه اش زياد نبود او را طلاق دادم ولي اين همسرم را نمي توانستم طلاق دهم. من خانواده باآبرويي دارم و طلاق مجدد خيلي به خانواده ام ضربه مي زد.»

در ادامه جلسه دادگاه تلاش هيات قضات براي اينكه متهم جزييات ماجرا را تعريف كند، بي فايده ماند و با بيان اينكه اتهامش را قبول دارد از توضيح بيشتر سر باز زد. در ادامه وكيل مدافع او در جايگاه حاضر شد و از موكلش دفاع كرد. بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات وارد شور شدند تا راي دادگاه را صادر كنند.