.....ولی در جنگ های گرانیک و ایسوس از اسکندر شکست سختی خورد و علیرغم داشتن نیروهای زبده نظامی در جنگ گوگامل آخرین جنگ نیز شکست خورده و سرنگون شد و ایران به تصرف اسکندر درآمد ، مورخان و کارشناسان بر این باورند که اگر در این جنگ داریوش سوم در منطقه بین النهرین از تاکتیک صحیح استفاده می کرد می توانست اسکندر را شکست دهد. اشتباهات تاکتیکی او مستقر کردن نیروهای خود در محل های نامناسب جهت دفاع و ضعف فرماندهی اش بود.
بروز جنگ های جهانی اول و دوم باعث پیشرفت قابل ملاحظه ای در زمینه تاکتیک های نبرد ، اصلاح ساختار و سازمان نیروهای نظامی و ایجاد تغییرات بنیادین در دکترین های نظامی شد. برای مثال آلمان در جنگ جهانی دوم با تکیه بر تاکتیک جدیدی به نام حمله برق آسا که مبنی بر غافلگیر کردن حریف است توانست پیشرفت زیادی کند و قسمت اعظم اروپا را به تصرف خود در آورد.
در ماه اوت سال 1964 میلادی جانسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده دستور دخالت مستقیم نیروهای خود را به کشور ویتنام صادر کرد. ولی به نظامیان خود که از لحاظ نفرات و داشتن تجهیزات پیشرفته به مراتب بسیار قوی تر از ویتنامی ها بودند ، می بالید. او به این مساله مهم تاکتیکی توجهی نکرد که عمده درگیری و جنگ داخل مناطق جنگلی است و ویتنامی ها از لحاظ تاکتیک عملیات در جنگل به مراتب بهتر از آمریکایی ها می جنگند. جانسون تصور می کرد به سرعت پیروز می شود ، ولی جنگ تبدیل به یک جنگ فرسایشی شد و 9 سال طول کشید و در دوره رئیس جمهوری بعدی نیکسون جنگ با خفت و خواری و شکست نظامی و تحمل خسارات سنگین برای ایالات متحده به پایان رسید. پس از این شکست تاریخی آمریکایی ها علاوه بر تجهیزات نظامی ، به تقویت بنیه و رفع نقاط ضعف تاکتیکی نیروهای خود اهمیت ویژه ای دادند.....
علاقه مندی ها (Bookmarks)