دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

  1. #1
    همکار تالار سایر موضوعات
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    232
    ارسال تشکر
    390
    دریافت تشکر: 1,003
    قدرت امتیاز دهی
    2755
    Array
    ...آلوین...'s: جدید112

    Red face شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

    در زمان بچگی ( مدرسه و اردو . و .... ) چه شیطونی هایی کردید ???

    از شیطونی هاتون بگید تا دور هم بخندیم و خاطرات گذشته رو مرور کنیم ... ( حتی شما مدیر عزیز
    )

    .................................................. .................................................. ................................................

    ما امسال تو اردو مشهد شیشه قطار رو شیکوندیم


    دوباره تو همین اردو بچه ها با تیغ سیبیلمو زدن !!! (به سیبیلم خیلی حساسم)

    امسال زدیم سایت مدرسه رو نابود کردیم . مدیرمون تا ی هفته دنبال من میگشت


    موس ناظممون ازین بیسیم ها بود بعد ما او تیکه ای که وصل میشه به لبتاب رو کندیم انداختیم دور

    .................................................. .................................................. .................................................. ...............................

    این هم تکه ای از خاطرات من

    ( بقیش هم بعدن میگم ) ... ( کلا بچه ارومی ام
    )

    شما هم خاطراتتون رو بگید تا شاد باشیم !

    ممنون




    ویرایش توسط ...آلوین... : 8th July 2014 در ساعت 12:21 PM
    هر از چندی پست های قدیمیت رو نگاه کن بلکه انقدر دور نگیری ! ببین ازکجا شروع کردی که فک نکنی خیلی خفنی !!


  2. 10 کاربر از پست مفید ...آلوین... سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    پزشکی
    نوشته ها
    235
    ارسال تشکر
    117
    دریافت تشکر: 824
    قدرت امتیاز دهی
    64
    Array
    مهشاد ولی's: جدید113

    پیش فرض پاسخ : شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

    سلام

    یکبار وقتی دوم راهنمایی بودم یعنی خیلی وقت پیشا دیر اومدم مدرسه وقتی همه سر صف بودن هوا هم خیلی سرد بود و برف میومد برای همین بچه ها تو سالن صف گرفته بودن منم همون روز مسابقه استانی داشتم و سه بارم غیبت سر کلاس ریاضی خورده بودم اونم از نوع غیر مجاز اونوقت حتما باید یک ربع اول زنگ اول سر کلاس حاضر میبودم وقتی دیر رسیدم چون خیلی هم ترسیده بودم و بچه ی مثبتی بودم از اینکه دبیر ریاضیمون پرتم کنه بیرون عارم میشد صف تموم شد و من از ترس مدیرمون نرفتم تو سالن و شدم مثل ادم برفی بچه ها رفتن سر کلاس و من ماندم معلم رفت سر کلاس و باز هم من ماندم دیگه دیدم داره دیر میشه پشت پنجره وایستاده بودم و بچه ها گفتن مهشاد غایبه غیبت رد شد من اوضاع رو وخیم دیدم و به دوستم که لب پنجره بود گفتم پیس پیس نگام کرد و گفتم در پنجره رو باز کن باز کرد و من از میله های کج شده اومدم تو در حالیکه پر از برف بودم و معلم سرش پایین بود در کلاس زده شد و مدیر اومد تو و گفت مهشاد ولی بیا برو مسابقه معلم گفت غایبه من گفتم کی گفته من غایبم
    حالامن
    معلم
    مدیر
    بچه ها
    مدیر گفت چرا خیسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    معلم گفت چجوری اومدی توووووو
    من گفتم بودم بخدا
    .
    .
    .تعهد دادم اخرررررررررر....................
    به مترسک گفتم چرا یک پا داری؟گفت وقتی توان رفتنم نیست همین یک پا هم اضافیست...

  4. 3 کاربر از پست مفید مهشاد ولی سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    پزشکی
    نوشته ها
    235
    ارسال تشکر
    117
    دریافت تشکر: 824
    قدرت امتیاز دهی
    64
    Array
    مهشاد ولی's: جدید113

    پیش فرض پاسخ : شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

    بازم بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟
    به مترسک گفتم چرا یک پا داری؟گفت وقتی توان رفتنم نیست همین یک پا هم اضافیست...

  6. 2 کاربر از پست مفید مهشاد ولی سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    نوشته ها
    672
    ارسال تشکر
    1,826
    دریافت تشکر: 4,412
    قدرت امتیاز دهی
    2954
    Array
    BaAaroOoN's: جدید134

    پیش فرض پاسخ : شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

    یه بار امتحان عربی( ) داشتیم....در کلاسمون یکم مشکل داشت ولی نه اونقدرررررر
    زدیم خرابش کردیم....معلم اومد پشت در موند.....حالا از مدیر اصرار که شما خودتون خرابش کردین از ما انکار
    خلاصه بابای مدرسه اومد درستش کنه....دیدیم اوضاع قرمزه از پشت درو گرفتیم که نتونن بیان تو......بابای مدرسه میگفت این در بازه (!)ولی نمیدونم چرا از نمیشه
    دیگه هیچی دیگه!!!!!!ناظم یه صندلی اورد رفت روش و از شیشه ی در نگاه کرد دید بلـــــــــــــــــــــه.. ...یه عده دارن کارشکنی میکنن.....برای همینم نقشه با شکست تقریبی مواجه شد
    میگم تقربی برای اینه که امتحان کنسل شد ولی کلاس عربی برگزار شد

  8. 2 کاربر از پست مفید BaAaroOoN سپاس کرده اند .


  9. #5
    کاربر جدید
    نوشته ها
    16
    ارسال تشکر
    1
    دریافت تشکر: 15
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    momentsquran's: جدید93

    پیش فرض پاسخ : شیطونی‌های زمان بچگی‌ ( مدرسه و اردو . و .... ) از زبان شما

    كلاس مترجمي قرآن مي رفتم بعضي موقعها وقتي ميآمدم ميز آخر مي نشستم صدا جيك جيك گوشيمو ميزاشتم معلمم و همكلاسيهام مي رفتن جلو پنجره كه ببينند پرنده ها از كجا دارن پرواز مي كنند اينم يه جور سر كاري

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •