کاربر جدید
سلام امروز یه کار اساسی کردم. یه مدت بود دوست داشتم بشینم تمام عکس هام رو از بچگی تا حالا پشت نویسی کنم بالاخره امشب انجامش دادمو خیلی لذت بردم تجدید خاطره هم شد.
البته عکس ها رو خط خطی نکردم هافقط درمورد عکس ها یه توضیح مختصر دادم وتاریخشون هم نوشتم که در آینده ها اگر مثلا آلزایمری چیزی گرفتم درباره عکس ها اطلاع داشته باشم آدم که از فردای خودش خبر نداره...
شاید برای بعضی ها یه چیز ساده باشه ولی برای من کلی لذت داشت. و در آخر دلم برای دوستای دانشگاهم خیلی تنگ شده یعنی میشه دوباره ببینمشون...
قدر آب و زندگی را بدانیمکه آب مایه زندگیست و زندگی تکرار نشدنیست.
همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
بلاخره بعد یه ماه و گرفتن نوار قلب و عکس سینه و تائید چند پزشک قرار شد این هفته اولین جلسه الکتروشوک رو انجام بدم.
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
دوست آشنا
همکار تالار بیماریها
از دیروز وارد مراحل جدید زندگی شدم
فاینال دانشگاه و بیمارستان رو دادم فک میکنم قبول میشم، دیروز آخرین امتحانو دادم
نشریه دانشکده رم سپردم و یکی دگ شد مدیرمسئولش!
یک مدت استراحت و یکی دوتا سفر و یک خورده بی دغدغه وقت گذرانی باید بکنم
و بعدشم بفکر طرح و ادامه تحصیلات و این چیزا باشم
راستی من شنیدم در جزیره های قشم و ابوموسی و کیش و امثالهم حقوق عالی و خانه سازمانی ب کادر درمانی و طرحی ها میدن! کسی از صدقش خبر داره اینجا؟؟![]()
یار همراه
دلم برای عشقم تنگیده
1ماه ندیدمش
عشقممممممممممممممممممم امسال 2سالش شد
یادمه 2 سال پیش وقتی اومدم اینجا زار زار میزدم که دعا کنید برای سلامتیش که از
اتاق عمل سالم بیاد بیرون
خداروشکر الان عشقم 2سال و1 ماه شده
برای سلامتی تموم کودک ها دعا کنید برادرزاده گل منم دعا کنید. آقا بگید ماشا الله![]()
اینم عکس خیلی خیلی کوچولویی
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
یار همراه
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
یار همراه
فک نمی کردم آنقدر زود 1 سال از غم پسر عمو عزیزم بگذره.
پسر عمویی که به ناحق رفت . پسر عمویی که دیگه نیست بخنده . توی عروسی با ماشین بوق بزنه که دل تک خواهرش خوشحال بشه ،پسر عمویی نیست که خواهر زاده اش بهش بگه دایی پوریا
پوریا جان 1 سال از غم فراغت سوختیم وساختیم ...
سخت بود اما درک کردیم که خدا هدیه خودش پس گرفته. درک کردیم که خدا گفته ،دلم برای پوریا تنگ شده بگید بیاد پیشم
اما خدا جونم 20 سالگی خیلی زود بود خیلی
4 مهر روی تخت بیمارستان به علت مرگ مغزی تنهامون گذاشتی... روحت شاد برادر مهربونم
ویرایش توسط معمار حانیه : 20th September 2015 در ساعت 04:14 PM
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
مدتی هست پورتالی رو راه اندازی کردم تحت نام "کانون بیماران بای پولار ایران"
برخی از دوستان هم زحمت کشیدند و کمک های مختلفی رو کردند که ازشون ممنونم
اگر شخص دیگه فکر می کنه می تونه کمک کنه در این زمینه (حتی کپی کردن مطالب از سایت های دیگر) به من پیام بده. مرسی
آدرس سایت:
http://ibpf.ir
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
یار همیشگی
یار همراه
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)