رمان کیمیاگر پایولو کوییلو اقتباسی از یکی از داستان های مثنوی مولاناست.....داستانی ک قبل از این ک کیمیاگر نوشته بشه من حتی توی یکی از قسمت های کارتون داستان های کهن دیده بودمش.....
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
چه جالب مهندس نوجوان. میشه داستانش رو بگید شاید ما هم قبلا شنیده باشیم؟
من فعلا نمیتونم به این کتاب دسترسی داشته باشم میشه بگید تقریبا درباره ی چیه؟
من چند سال پیش یه کتاب خوندم که هیچ وقت یادم نمیره. داستان سفر ایت اله خامنه ای به سیستان وبلوچستان در دهه ی 70
این کتاب علاوه براینکه داره یه سفر رو به نگارش درمیاره خواننده رو همراه خودش به همه جا میکشونه و انسان رو در خودش غرق میکنه.
واقعا نویسندش قلم زیبایی داره اما متاسفانه اسم صحیح نویسندش رو یادم رفته.
قدر آب و زندگی را بدانیمکه آب مایه زندگیست و زندگی تکرار نشدنیست.
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)