و خیلی موارد دیگر وچود دارد که ثابت می کنه که انیشتین انسانی با ایمان و خدا بوده و حتی در کلامش هم تاکید می کنه .
علم بدون دین خرافه ای بیش نیست.
و خیلی موارد دیگر وچود دارد که ثابت می کنه که انیشتین انسانی با ایمان و خدا بوده و حتی در کلامش هم تاکید می کنه .
علم بدون دین خرافه ای بیش نیست.
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
باید ارض کرد که
1.این سخن البرت انیشتین است نه من.
2.چون البرت انیشتین در فلسفه نیز تبحر داشته و مقام خودش را به خاطرپشتکار و یاری خداوند می دانسته و نه هوش و ذکاوتش به همین دلیل او هم در پیشگاه خدا رشد معنوی پیدا کرده یعنی از علم به الوهیت رسیده و پرده از بیش تراسرار علم بر او برداشته شده و هم رشد مادی پیدا کرده که جایگاهش درجهان امروز و دیروز این را به خوبی اثبات می کند.
3.اگر بخواهیم درباره ی فیزیکدان های بی خدا حرف بزنیم باید گفت انهاچون خود به تحصیل علم می پردازند ناخواسته او را ستایش کرده اما چون باور قلبی ندارند و او را علت وجود جهان نمی دانند و خود تفسیری غیر منظقی از جهان دارند پس انها بامتکی بر عقل و من خود فقط رشد مادی خواهند کرد و در اخرهم بعضی از انها از طریق منطق ریاضی و اصولی که انسانها پایه گذاری کرده اند به نظریه ای می رسند که قابل اثبات نیست و یا دچار نقصی بزرگ است.
ویرایش توسط ATMS : 23rd April 2015 در ساعت 04:46 PM
ارض رو نمیکنن.....عرض رو میکنن
چیزی که شما از عالم معنوی در نگاه خودتون متصورید برای افراد دیگر به عنوان ماورالطبیعه یاد میشه که آن هم باید اثبات بشه.
انسان هرگز نمی تواند ناخواسته وجودی را که خود منکر آن می شود ستایش کند. (باز هم حرف غیر منطقی)
بعد من نمیفهمم ما الان داریم سر نامه ای بحث میکنیم که وجود خارجی نداره اصلا! و هیچ سایت و منبع خارجی اون رو تائید نکرده.....من نمیدونم دقیقا مشکل کجاست؟ شما ابتدا سند بیار برای ادعا هایی که داری بعد ادامه میدیم.
ویرایش توسط "مهدی" : 24th April 2015 در ساعت 10:55 PM
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
هنوز از این دست اکاذیب توی نت فارسی دست به دست میشه؟
اونچه که در دست نوشته های آینشتاین کاملا مشهود هست این است که او به خدای شخص وار ادیان ( که میبیند، میشنود عذاب و پاداش می دهد و ...) باور نداشته و خدای مد نظر او یک خدای فلسفی یعنی همان "همه خدایی" یا خدای اسپینوزا بوده است. او این باورهای خودش رو درست چیزی در حدود 5 سال پیش از فوتش(1950) به یک کشیش بیان میکند که در کتابی که هم اکنون توسط انتشارات مرکز مطالعات پیشرفته پرینستون چندین بار تجدید چاپ شده آمده است.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)