حالا ایشون یه خبری رو که بصورت عکس هست رو گذاشتن و مسلما فقط خواستن که اطلاع رسانی کنند که اون حرفا نیز از زبون خودشون نبود و از فلان مجله بوده...مهم اینه که این مشکلات در جامعه ی ما هست و روزبروز داره وضع وخیم تر میشه...چه دختر و چه پسر فرقی نداره متاسفانه بعضیاشون ارزشهای خدادادیشون رو فراموش کرده اند و دارن به بی راهه میرن...چه دخترهایی که دوس دارن عین پسرها و حتی بدتر ازونا بگردن و چه پسرهایی که یادشون رفته قراره مرد زندگی بشن و یه خونواده بهشون تکیه کنه...و دارن به بی راهه میرن...به هرحال مشکلیه که در جامعه بطور واضح ملموسه و کاریشم نمیشه کرد
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
هركاري را كه بخواهيد بكنيد دليلش را پيدا خواهيد كرد و هركاري را كه نخواهيد انجام دهيد بهانه اش را مي يابيد ....
نشد ،نداريم...
همه چيز بستگي به شما دارد .....
فمیدید نخبه ها........
بــه بـــــودن هـــا ، دیـــر عـــادتـــ کن… !
و بــه نبــودن هـا ، زود …!
آدم هــا ، نـبودن را بهـتر بلـدنـــد !!
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...
دل همین است دیگر...
مینشیند برای خودش خیال بافی میکند . . .
آرزوهای بیجا میکند!
!
مثل آرزوی بوسه های حریصانه . . .
یا ؟
مثل . . .
میدانی؟
باز هم آسمان ریسمان بافته ام
تمام ماجرا این است . . .
من که جز تو آرزویی ندارم
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
راستی
میان اینهمه "اگر "
تو چقدر" بایدی" . . .
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
ویرایش توسط Dr.vet : 15th March 2015 در ساعت 06:59 PM
خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود.
عشق تنها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود...
بدترین دشمنانم، خواهرو بردار خودم بودند.
تنها دردم ، زانوهای زخمی ام بودند.
تنها چیزی که می شکست، اسباب بازی هایم بودند.
ومعنای خداحافظی فقط تا فردا بود...!
حسین پناهی
ویرایش توسط ماری مریم : 15th March 2015 در ساعت 09:30 PM
همیشه که نه !ولی گاهـــــــی ...
میان بودن و خواستن فاصله ایست ...
وقت هایی هست که کسی را با تمام وجود می خواهی...
حتی به خاطرش نفس میکشی...
زندگی میکنی...
دنیا برایت زیبا می شوداما....
بودنت در کنارش جایز نیست .....
و این خواستن همان آرزو و یا رویایی اشتباه است...
آنجایی که او حتی ذره ای از حس تو نمی داند....
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...
بشر تنها آفريده اي است كه نمي خواهد آن باشد كه هست.!!!...
"آلبر کامو"
حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)