من رشته محبت تو پاره میکنم
شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم![]()
من رشته محبت تو پاره میکنم
شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم![]()
مکن خواجه بر خویشتن کار سخت / که بدخوی باشد نگونسار بخت
تو در سراب آینه شبانه خنده میکنی
من شکست داده را خودت برنده میکنی
شهر و سپه را چو شوی نیکخواه / نیک تو خواهد همه شهر و سپاه
مــور بدو گفت بدین سان جواب
غافلی ای عاشق بی صبرو تاب
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
به دنیا توانی که عقبی خری / به خر جان من ورنه حسرت بری
يار مرا غار مرا عشق جگر خار مرا
يار تويى غار تويى خواجه نگه دار مرا
در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)