آیا پمپ بنزین دزد است؟
آیا سامانه پمپ بنزنین دزد است؟
آیا ایراد از کاربر پمپ بنزین است؟
آیا دولت دزد است؟
ملت دزد است؟
دزد دزد است؟
اصلا ما دزد داریم؟
-----
امروز رفتم پمپ بزنین برای چندمین بار 10 لیتر گرفتم، که سامانه روی 3843 تومان متوقف شد؛ و برای چندمین بار چهار هزار تومان دادم و آقای عزیز که مسئول پای سامانه بودند؛ باقی 4 هزار تومان مرا ندادند؛ این کار براشون عادی شده است؛ یک دزدی روتین؛ می گن پول خرد نداریم. تو هم چون هول ِ بزنین رو داری و دولت بر تو منت گذاشته نباید حرف بزنی همینکه بنزین بهت دادن با این نرخ از سرت زیادی است. یعنی همیشه باید 100 الی 200 تومان چرب و زیاد نوش جان کنند؛ و توی چشماتم زل بزنند.
حالا به نظر من یک از راهکارها برای حل این معضل و جلوگیری از دزدی "چشم -تو-چشم" به این سبک این است؛ که چه؟ که شبکه کارت های عابر بانک را به سامانه های پمپ بزنین لینک کنند تا وقتی من رفتم بزنین بزنم؛ وارد کنم 3724.239999 هزار تومان و بنزین مورد نیازم را دریافت کنم.
من هم میخاستم همچین مشکلی رو عنوان کنم
چرا کشور ما که توی چیزهای پیش پا افتاده از اروپا هم جلو میزنه نمیتونه در زمینه ی مجهز سازی تاکسی های خطی به سیستم پرداخت الکترونیکی پول کاری انجام بده؟
من روزانه بارها و بارها در مسیر رفت و برگشت از تاکسی استفاده میکنم
هر بار هم از دادن باقی پول امتناع میکنن که ما پول خرد نداریم
حالا اگه روزی یه بار بود میشد ازش چشم پوشی کرد
ولی من به شخصه اگه در هر بار استفاده از تاکسی من بخام از باقی پولم صرف نظر کنم روزانه هزینه ی هنگفتی میشه
و خیلی در این رابطه ناراضی م!!!!
شاید بشود عوامل محیطی را سازگار کرد اما وای از انسان های بی منطق!!!!
مرا انسان های بی منطق آزار می دهد ...
دلم تنگه پرتقالِ من!
رفتارشون خیلی بده،منم اینجور فکر میکردم که باید پولمو بگیرم ازشون اما آدم صدتومن،دویست تومنش بره ،بهتره تا چهارتا تیکه بشنوه...البته اگر من هم پسر بودن،رفتاری مثل شما شایدم جدیتر با یک راننده تاکسی که به ظاهر پول خورد نداره،میکردم،منتها این است تفاوت دختر با پسر در جامعه ما....و این هم یک مورد آزاردهنده برای من.
نکته:میدونم خیلی با نقل قول حال نمیکنی![]()
با سلام. فکر نمى کنم کسى دلش غربت را بخواهد و از ماندن در وطن بيزار بآشد.. اما گاهى شرايط طورى ست که طرف را اجبار به رفتن مى کند... يکى از آشنايان ما پسرى هست 27ساله با فوق ليسانس مکانيک از دانشگاه اميرکبير .. ايشون بعد از اتمام درسشون حدود 2-3 سالى براى کار اقدام ميکنند که هيچ کجا استخدام نمى شوند و حتى در شرکت هاى خصوصى هم کارى پيدا نمى کنند.. و ايشون تصميم گرفتند براى گرفتن دکترا به آمريکا بروند.. حال پذيرش گرفتند و حدود 1 سالى رفتند.... چرا نبايد رفت وقتى براى کار شرايطى هست که نبايد باشد، که به مدل مو و ريش و لباس هاى کارکنان ايراد مى گيرند... برادر من در جايى که کار مى کند با اينکه فوق ليسانس برق است از بهترين دانشگاه ايران نبايد ريش پرفسورى بگذارد زيرا ايراد مى گيرند.. ايا اين سبب ساختن وطن است؟ وقتى همه جا پارتى بازى است و بجاى نيروهاى متخصص و با استعداد افرادى با پارتى وارد شدند و کار نمى کنند چنين مى شود... از اين مواردى که رفتند زياد است بخواهم بگويم وقت مى برد.. يکى از کارکنان ناسا که پسرى جوان و ايرانى ست روى موهايش طرح ستاره انداخته بود حالا اينجا به يک مدل ريش ساده بد نگاه مى کنند.... دوست من آنقدر که اينجا براى افراد شايسته حرف در مى آورند و سعى مى کنند برايش بزنند هيچ کجا نيست... الآن اکثر دوستان برادر من در کشورهاى مختلف درس مى خوانند دليلش هم اين است که با سن بيست و خورده اى کار پيدا نکردند و اگر دقيق نگاه کنيد قريب به اتفاق افراد هوشمند و شايسته در اين کشور به انزوا کشيده شده اند ؛ رفتن چاره نيست اما براى پسرى که کار ندارد و با خجالت به خانواده اش نگاه مى کند راهى ديگر نمى گذارد....
دلم تنگه پرتقالِ من!
و اينکه دوستان در باب بقيه ى پول گفتند چيزى بگويم؛ دوستى تعريف مى کرد در کشور سوئد براى خريد يک شلوار از يک فروشگاه مارک اقدام مى کنند، شلوار را بپا مى کند و در ماشين لباس شويى مى اندازند، پس از شستشو رنگ شلوار از مشکى به قرمز تغيير مى کند. به فروشگاه مذکور مى رود، فروشنده شلوار را عوض مى کند. فرض کنيد قيمت شلوار قبلى مثلا هزار تومان است و شلوار جديد نهصد و پنجاه تومان، فروشنده علاه بر تعويض شلوار پنجاه تومان بقيه را پس مى دهد!!! منظور اينکه فروشنده مبلغ بسيار اندک باقى مانده را پس مى دهد.. حالا فروشنده هاى ما 300تومان بقيه را شکلات مى دهد و بعضا بقيه را پس نمى دهند و يادشان رفته است حق با مشترى ست.. فرق در همين چيزهاست. اينجا بايد حقت را به زور بگيرى ... و ايراد از ايران عزيز نيست، از ما آدم هايش است که اسلام و دينمان را به جاى عمل، فرياد مى زنيم... مرا؛ حق خورى و لگدمال شدن استعدادها آزار مى دهد.
دلم تنگه پرتقالِ من!
در حال حاضر 11 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 11 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)