یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
در صبح آشنایی شیرین مان ترا
گفتم که مرد عشق نئی باورت نبود
در این غروب تلخ جدایی هنوز هم
می خواهمت چو روز نخست ولی چه سود
اللهم عجل لولیک الفرج
اگر حجاب ظهورت وجود پست من است
دعا كن كه بميرم چرا نمي آيي؟
دل مى رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا كة راز بنهان خواهد شد اشكارا
بة نام خدايي كة براى قلب دوست
و براى اثبات دوستى اشك را افريد
الا یه ایها ساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
الف بده
چه حالی میده آدم با خودش مشاعره کنه!!
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی
ی بده
ياد ياران يار را ميمون بود
خاصه كان يك ليلي و وان ديگري مجنون بود![]()
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمیگیرد
ز هر دم میدهم پندش و لیکن در نمیگیرد
دال بده![]()
شهری است پر ظریفان از هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می کنید کاری
وخدایی در این نزدیکیست....
دقت کن بهش..قشنگه
يك روز دوباره رو به من خواهي كرد
در كنج دلم باز وطن خواهي كرد
با آمدنت سپيد خواهم پوشيد
با دست خودت مرا كفن خواهي كرد
هر ستاره ای یه روز به زادگاهش برمیگرده...
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)