نه خوشحالم نه غمگین.....
اصلا نمیدونم چمه؟؟؟؟؟؟؟
مثلا تولدمه انقد بی حال وسستم که نگووو
1393/6/29
نه خوشحالم نه غمگین.....
اصلا نمیدونم چمه؟؟؟؟؟؟؟
مثلا تولدمه انقد بی حال وسستم که نگووو
1393/6/29
یک هفته اس که خونه رو به مقصد دانشگاه ترک کردم.اما تازه امشب وسایلم رو چیدم به دلیل مشکلات متعدد......
تازه میخواستم برم سراغ کارای علمیکه دندون عقلم عفونت کرد رفتم دکتر میگه باید بکشی تازه 3تا از دندونای دیگه هم خراب شدن
من تا حالا دندونام خراب نشده بودن از دندون پزشکی بدم میاد از سری و...
اصن ابر و ماه و خورشید وفلک در کارن که من درس نخونم![]()
ویرایش توسط optici : 21st September 2014 در ساعت 09:15 AM
از غربت به غربتی دیگر رفتن سفر نیست ...
دلم تنگه پرتقالِ من!
ب جایی میرسی ک تصمیم میگیری خودت تمومش کنی
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
نمیدونم الان باید بخندم یا گریه کنم
از یه طرف ذوق دارم فردا میرم مدرسه،دوباره دور همیم،درس و...تو خونه حوصلم سر میره!
از یه طرف دیگم میترسم برنامه ی درسیم مثل پارسال بشه..
نمیدونید من چی کشیدم پارسال!
یه هفته هرچی بدبختی بود سرم ریخت..مدام گریه،مشاور و...برنامه ی خودم با مدرسه و کلاسای دیگه قاطی شده بود!واقعا توش مونده بودم،خسته بودم،به ترتیب تو نمراتم گند خورد و بخاطر همین ترم دوم تلاشم صد برابر شد..
خانوادم ریختن سرم،مشاور و...همه میزدن تو سرم چرا معدلت اومده رو 18!مدرسه که ادمو تا لب دار میبره...نمونه دولتیم هستیم!اگه معدلمون از 18 بیاد پایین تر شوتمون میکنن بیرون و حتی نمراتمون..
میترسم..میترســـــــــــــ ـــــــم..
امیدوارم مثل پارسال نشه...حالت تعادل خودشو حفظ کنه!امسال امتحان نهاییم دارم،معدل دیپلمم واسم اهمیت داره!!!
خدایا کمکم کن![]()
پاییز و شب هایی که زود می رسد ...
دلم تنگه پرتقالِ من!
خدایی ظلمه تا ساعت 3 مدرسه باشیم؟!نیست؟!
همش درس..استرس!پس کی به زندگیمون برسیم؟ما چه خوشی داریم؟!
یادمه از بچه های دبیرستانی سایت پرسیدم امسال افزایش ساعت مدرسه هست؟!
گفتن نه،نمیدونیم و.....
خوشم میاد امــــــــــــــــروز هممون تا ساعت 3 مدرسه موندیم و حالتون گرفته شدمگه اصلا اخبار گفت؟!یا باز برنامه ی جدید مدرسه ی ماست؟!
عاقا ما نخواستیم پنچشنبه ها رو تعطیل کنید...
بعد ساعت 2 مخ ادم هنگ میکنه!تازه ساعت 2 خورده ای خون دماغ شدید کردم
مثلا امروز روز 1 مهر بود
همه چی در ارامش...حتی یه جشن کوچیک زنگ مهرم نداشتیم البته من که روزم با سرماخوردگی شروعید!
منم که از کلاس 304 پریدم 303
معاون عزیز اموزشیم بازنشسته شد(عه،اصلا حوصلم نمیاد توضیح بدم)
من هرموقع بیخیال تر باشم بهتر واسم میاد،هرچی تو یه چیزی حساس بشم سرم میاد
سر همین کلاس بندی...کلاس 304 به دلایلی خوب نمیدونستم ولی خب استرسو گذاشتم کنار،شاید دوست خوب نداشتم و لی گفتم به درک،تک و تنها میشینم درسمو میخونم،به بقیه چیکار دارم!
ولی خب صبح شانسم زد،اشتباهی بجای 303 ،304 نوشته بودن!سحر و بقیه دوستامم هستن...تمام شاگردای زرنگ تو این کلاسن و دوست های پارسالم
دوستای ریاضیمم(زهرا و سها)نبودن،رفتن مسافرت.. فااااطمه که کلا رفت از تهران
الان شدبم 5 تا!ولی هیچ وقت فاطمه از تو گروهمون برداشته نمیشه
منم زنگ تفریح با حدیث و مهسا بودم!
یگانه و ایدا و پگاهم کلا ازاین مدرسه رفتن
مشخصه امسال سخت گیری زیاده...بخصوص امتحان نهایی!
پارسال تو امتحان نهایی دینی 60 درصد دانش اموزان از کل کشور افتادنخیلی سخت گرفتن،تمام درسارو پارسال!
توروخدا میبیند به ما که میرسه همه چی سخت میشه!انگار ما موش ازمایشگاهی هستیم..تازه تاثیر معدل تو کنکور امسال بوده 25 درصد...دوسال دیگه برای میشه 50 درصـــــــــــــــــــــد
الان تمام بدنم درد میکنه،انگار گرفتن زدنم!
نمیدونم چرا اینجام،با خودم قرار گذاشتم حداقل تا ترم اول،درس هرروزو همون روز بخونم
حسم نمیکشهزود گذشت...
خیلی بد نوشتم!حالم خوب نیست![]()
خب یه چیزی رو اینجا میزارم و میرم
یه پیامی رو یکی از دوستانپ عزیز برای من فرستادن ،چون الان پخش شده شاید در بین بچه ها و کلی حرف پشت سر بنده هست (در مورد رتبه بنده و که من چه جراتی دارم )
الان دقیقا متوجه شدم چرا نباید در فضای مجازی باشم و مخصوصا فضای این چنینی ،جواب این پیامم اینجا میزارم ،چون دوست ندارم زمانی که در سایت نیستم پشت حرف و حدیث باشه
اولا دلیلی من نمیبینم بخوام اشتباه و به دروغ رتبه اعلام کنم به کسی ،اصلا کسی در مقامی نیست که بخواد منو برای رتبه زیر سوال ببره که چرا رتبه ات شده این
دوما اینکه منی که میام فکر کنم به شمایی که اصلا منو نمیشناسی و اینا دروغ بگم ،اینقدر مغزم میکشه تو کانون اسمم رو میزنن، نمیام اینطوری خودم رو ضایع کنم
سوما اینکه در مورد مجید ،خیلی جالب هست بدونید منو و مجید باهم سر انتخاب مشورت کردیم و دارو زدیم ،و خیلی جالب تر اینکه مجید هستش و میتونه بگه که درسته حرفم یا نه ،پس جراتم خیلی زیاده ،نه؟؟(که بعدا بخوام با رتبه دروغ خودم جلوش وایسام)
چهارما خیلی یه ادم بی شعور باشه ،که بره برای یه نفر دیگه قبل از اینکه از خود طرف بپرسه ،حرف در بیاره
پنجما برای اطلاع بیشترتون اسم بنده در کانون نخواهد امد ،اگه هم اومده اشتباه اومده ،دلیل داره ،چون رئیس کانون اصفهان اشنایان نزدیک پدر من هستن،و من از ایشون در زمان ثبت نام اولیه خواهش کردم ،که این قضیه رو در پرونده من قید کنند که تعهد استفاده از نام من در کانون رو امضا نمیکنم و همینطور هم شده ،چون بنده اسمم در رتبه های زیر هزار قید نشد )
ششما هیچ ارزشی خاصی نه از من کم میشه و نه به من اضافه میشه که رتبه من رو 120000000000000000 بزنن یا 1 ،من رتبه معلومه ،دانشگاهی که میرم معلومه ،رشته ایی رو هم که میرم معلومه ،زیاد حرصش رو نخورید،شما هم میتونید ،حالا با توان هوشیتون نه ،ولی با تلاش میتونید
این توضیح هم نمیخواستم بزارم که دوستان بگن اگه دروغ بود چرا پس حساس شد روش(میبینید من خیلی یبشتر از اینکه شما فکر میکنی حواسم هست نه کوچولو؟)
ولی از طرفی دیدم ،شاید بهتر باشه توضیحی بدم که کم کم ،اینطوری پر نشه و بخواد ابرو منو کسی ببره
ولی از یه طرف دیگه خیلی خوشحال شدم ،معلومه خیلی دوستان به من فکر میکنن(اخی متاسفانه یدونه بیشتر نیستم ) که اینقدر تلاشگر و تحلیلگر هستن ،زیادی فکر هم میکنید اینطوری میشه ،درس بخونید تا شاید شما تونستید رسیدید اینجایی که من هستم ،هر چند برای درکتون سطح بالایی هست
برای همتون ارزو موفقیت دارم ،خوشحال هم شدم که چندی اومدم اینجا
اگه یکمی تند بود دوستانم به بزرگی خودشون ببخشند ،به خدا به دلیل همین چندتا رفیق هم هست ،که تند تر حرف نزدم
اهان راستی من موضوع جمع نمیکنم ،چیزایی دیگه رو ولی هستم برای جمع کردن ،خواستید بگید
ویرایش توسط sr hesabi : 24th September 2014 در ساعت 05:01 PM
شاید ....
داداش زیاد حرص نخور طبیعی هست
حالا یه بار چیزی بهت گفتن این جوری میکنی جای ماها بودی چیکار میکردی؟
به توپ بستنمون جیکمون در نیومد میگن سکوت خوب. اره واقعا خوبه منظورم فرد خاصی نیست آآآآآآآآآآآ نمیدونم شاید شاید رفتارامون باعث شده البته مهمم نیست چه حرفایی زده شده و میشه و خواهد شد به قول خودت ارزش خود ادم بالاتر از این حرفاست حالا بیان فحشت(عرض پوزش بابت این یه کلمه) بدن یا......تحمت بزنن بهت.......(منظورم گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
ولی در کل ادمایی هم هستن که میتونی روشون حساب کنی و............ ولی خدایی انگشت شمارن اینا.هستن که میشن یه ارزش برات
پی نوشت:
اولا لزومی نبود برا تک تک این عزیزان و اینده سازان مملکت دونه دونه تاپیک زده شه که اخرش بشه این جوری بی احترامی . میشد یه تاپیک کلی زد(البته در حد یه نظر بود و پیشنهاد قصد جسارت ندارم)
دومآ من منظورم شخص خاصی نبود(اگه شخصی از این نوشته من ناراحت شده به بزرگی خودش ببخش^_^)
ویرایش توسط reza-1369 : 24th September 2014 در ساعت 04:42 PM
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...
امروز انگاری رو پیشونی من نوشته شده بود:از من آدرس بپرسیددددد!!!!
هرکی منو میدید میومد کنارم مینشست تا سیر تا پیاز مسیرهای فردا پس فرداشم میپرسید
تو مترو که دیگه نگوووووو
خیلی خودمو حفظ کردم که نگم این همه آدممم چرا میاین از من میپرسین
شایدم چون امروز استثنا لبخند به لب داشتم شیر میشدن که بععععله این خانوم خیلی خوش اخلاقه بیایم هرررچی سوال داریم ازش بپرسیم
شوخی کردممم
در کل جالب بود
یه پسر سال اولی هم اومده بود میگفت ببخشین از کجا بفهمیم کلاسای حل تمرین کجا تشکیل میشه.....جوابشو دادم بعد یه ربع چرخیدن اومده میگه پس چرا تشکیل نمیشه پس؟!!!!!خسته شدم!!!!و کلی غر بمن زد
مونده بودم بهش بگم ببخشید من استاد حل تمرینت نیستم بچه جوووون....اصن یه وضعی![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)