دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 42 , از مجموع 42

موضوع: خنده بازار

  1. #41
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : خنده بازار



    ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﻋﻠﯿﺨﺎﻧﯽ ﻣﻨﻮ ﺗﻮ ﺑﺮﻧﺎﻣﺶ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﻪ
    ﺑﻌﺪﺵ ﺍﺯﻡ ﺑﭙﺮﺳﻪ ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺩ ﺩﺍﺩﯼ،
    ﭼﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﺭﻓﯿﻖ ﻧﺸﺪﯼ …
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺣﻠﻘﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﮕﻢ
    ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺟﺎﻥ … ﻣﻦ … ﻣﻦ … ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﺮﺩﻡ …

    --*--*--*--*--*--

    واکنش دختر ها بعد از مشاهده ی میمون بالای درخت :
    - وای اون میمون رو ببین مهسا …. ای جوووونم چه نازه …
    + آره …. خییییلی بامزه و جیگره بذار یه عکس ازش بگیرم
    .
    .
    .
    .
    حالا واکنش پسر ها بعد از مشاهده ی میمون بالای درخت :
    - هوی اکبر بابات واسه چی بالای درخته ؟
    + منتظر عمته

    --*--*--*--*--*--

    مورد داشتیم دختره رفته پمپ بنزین یارو بهش گفته ازاد یا دولتی دختره گفته پیام نورم…
    دونفر سکته کردن یک نفر غش کرده دولتم سهمیه بنزینه جایگاه رو قطع کرد

    --*--*--*--*--*--

    پسره :
    بوا یخچال کی ساخت؟
    باباش : نیدونم
    رادیونه کی ساخت؟
    باباش : نیدونم
    ماشینه کی ساخت؟
    باباش : نیدونم
    مادره : بچه کمتر سوال بپرس بواته خسته نکن !
    باباش :
    ولش کن بذار سوال کنه معلوماتش بره بالا …

    --*--*--*--*--*--

    ﺩﯾﻨﮓ ﺩﯾﻨﮓ …
    ﮔﻮﺷﯿﻮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﯽ sms ﺩﺍﺩﻩ
    new masseg from kambiz !!!
    ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﺎﻣﺒﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ …
    ﻓﻮﺭﺍ ﺑﺎﺯﺵ ﮐﺮﺩﻡ ….ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ …
    ﺳﻼﻡ ..ﻣﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻠﻢ … ﺧﺨﺨﺦﺥ … ﺍﻧﻘﺪ ﻭﺍﺱ ﻣﻦ ﺷﺎﺥ
    ﺷﺪﯼ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺎﻣﻮ ﻧﺨﻮﻧﺪﻩ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﯽ … ﮐﻮﺭﺧﻮﻧﺪﯼ …ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﺑﮕﻮ ﺑﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺷﺮﮐﺖﻣﯿﮑﻨﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ !!!!

    --*--*--*--*--*--

    چند دروغ رایج بین ما ایرانیان ؛
    ۱-کار که عار نیست!
    ۲-پول که شخصیت نمیاره!
    ۳-فکر کردی چی ، مملکت قانون داره!
    ۴-تلاش کنی به هرچی که بخوای میرسی!
    ۵- پول چرک کف دسته!
    ۶-بچه دختر ، پسرش فرق نمیکنه!
    ۷-و پر کاربردترین دروغ ، پشت تلفن”اونم سلام میرسونه” --*--*--*--*--*--

    --*--*--*--*--*--

    بابام با ماشین تصادف کرده
    زنگ زده به من فحش میده
    می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم !
    می گم چرا به من فحش می دی؟
    میگه : وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می کردم

    --*--*--*--*--*--

    زنه یه سیمکارت جدید میخره میخاسته شوهرشوسورپرایز کنه، از تو آشپزخونه به شوهرش اس میده:
    سلام عزیزم خوبی؟ شوهرش جواب میده: سلام گلم
    خودم بهت زنگ میزنم….الان عنتر خانوم تو آشپزخونه ست!!!

    --*--*--*--*--*--

    تلویزیون داره میگه :
    جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن …
    یهو مامانم برگشته میگه :
    مسیرشون مشخصه دیگه …
    اینترنت ..آشپزخونه…
    اینترنت…دستشویی…
    اینترنت…تخت خواب …!!

    --*--*--*--*--*--

    ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮﮐﺎﺭ ﮐﻮﻟﺮ ﻣﻴﮕﻪ
    ﺁﻗﺎ ﮐﻮﻟﺮﻣﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ میاین ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻤﻴﺮ؟
    ﺗﻌﻤﻴﺮﮐﺎﺭ : ﺧﺎﻧﻢ ﮐﻮﻟﺮﺗﻮﻥ ﺁبیه؟
    ﺩﺧﺘﺮ : ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺭﺵ ﺁﺑﻴﻪ ﻭﺳﻄﺶ ﺳﻔﻴﺪﻩ !
    ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﻳﻨﻮ ﺑﺬﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ . . .

    --*--*--*--*--*--

    آب نیترات دار – نان جوش شیرین دار – برنج آرسنیک دار – سبزیجات با فاضلاب – میوه ها با کود شیمیایی و سموم دز بالا – لبنیات با وایتکس و روغن پالم – گوشت تاریخ مصرف گذشته – مرغ هورمونی -آلودگی هوا – پارازیت -امواج موبایل و پراید و سقوط هواپیما ….
    خداییش تصادفی زنده ایم

    --*--*--*--*--*--

    به سلامتی دخترای قدیم که کدبانو بودن و از پس کارای خونه برمیومدن، صداشونم در نمیومد!
    نه دخترای الان که اگه در نوشابه رو باز کنه و دستش زخم بشه!
    تو فیسبوکش مینویسه :امروز مرگو با چشام دیدم

    --*--*--*--*--*--

    ////// ﺗﺴﺖ ﺟﺎﻟﺐ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ \\\\\
    .
    .
    .
    ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ۴ﺗﺎﺣﯿﻮﻭﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺎﺭﮔﯿﻞ ﺑﺮﻥ ﺑﺎﻻ :

    ۱ ﺷﯿﺮ

    ۱ ﻣﯿﻤﻮﻥ

    ۱ﺯﺭﺍﻓﻪ

    ۱ ﺳﻨﺠﺎﺏ

    ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺪﻥ ﻛﻪ ﻛﺪﺍﻡ ﯾﻚ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺪﻥ ﯾﻚ ﻣﻮﺯ ﺍﺯﺩﺭﺧﺖ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺭﻭﺩ
    ﻓﻜﺮ ﻣﯿﻜﻨﯽ ﻛﺪﺍﻣﯿﮏ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
    ﭘﺎﺳﺦ،ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ
    ﭘﺲ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻓﻜﺮ ﻛﻦ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﺗﻮ:
    ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ = ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻛﺴﻞ ﻫﺴﺘﯽ
    ﻣﯿﻤﻮﻥ = ﮔﯿﺞ ﻫﺴﺘﯽ
    ﺯﺭﺍﻓﻪ = ﻛﺎﻣﻼٌ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻫﺴﺘﯽ
    ﺳﻨﺠﺎﺏ = ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﻫﺴﺘﯽ

    ﭼﺮﺍ؟
    ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﻜﻪ:

    ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺎﺭﮔﯿﻞ ﻛﻪ ﻣﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ !!
    ﺣﺘﻤﺎ ﻟﯿﺴﺎﻧﺴﻢ ﻫﺴﺘﻲ!!.

    --*--*--*--*--*--

    امروز 24 اوت هست ۱۹۳ سال پیش در چنین روزی در یک خانواده فقیر انگلیسی پسری دنیا آمد که نام او را ادوارد نهادند.
    در دوران کودکی تفاوت فاحشی با هم سن و سالاناش نداشت.
    دوران ابتدائی را با مشقت پشت سر گذاشت و سپس ترک تحصیل کرد.
    او در یک مغازه تعمیر کیف و کفش شروع به کار کرد.
    در ۲۱ سالگی به سربازی رفت
    بعدش دیگه خبری ازش ندارم
    خیال نکنم پخی شده باشه.

    --*--*--*--*--*--

    ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
    ﭘﯿﺸﯿﻪ ﻣﻦ ..
    ﻣﻮﺷﯽ …
    ﺟﻮﺟﻮﯼ ﻣﻦ …
    ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ : بهرام ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ …
    ﻣﻨﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺣﯿﻮﻭﻭﻥ ﺧﺎﻧﻤﺖ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻩ !!!
    ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ۶ ﻣﺎﻫﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻮﻡ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﻪ !!! ﻣﮕﻪ
    ﭘﯿﺸﯽ ﻭ ﻣﻮﺷﯽ ﻭ ﺟﻮﺟﻮ ۳ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺣﯿﻮﻭﻥ ﻧﯿﺴن ؟؟؟؟

    --*--*--*--*--*--

    مامانم میگه تو ِکى میخواى بزرگ شى؟! من همسِنِ تو بودم حامله بودم!!!
    منم گفتم مامان منم میتونم اما فکر آبروتونم
    هیچى دیگه الان دستم تا زانو تو گچه


    --*--*--*--*--*--

    فرمون دادن پسرها:
    بیا بیا بشکون بیا بیا برگردون حله داداش…
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    فرمون دادن دخترا:
    بیا بیا بیا نه! اینطوری نیا! برو جلو! بیا بیا بیا بیا،نه!!! برو جلو از اول! بیا بیا واااای نیا(خورد به ماشین بغلی)

    --*--*--*--*--*--

    یکى از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توى جمع بگم خودمو با اولین پرواز مى رسونم

    --*--*--*--*--*--

    مسئولین اعلام کردن فعلا شیر پرچرب نخرید توش روغن نباتی پیدا شده،
    فعلا روغن نباتى نخرید توش آب پیدا شده،
    آب نیاشامید توش آهک هست،
    آهک براى ساخت و ساز استفاده نکنید توش آرد ریختن،
    نان ! نان نخورید توش گچ هست براى سلامتى ضرر داره،
    گچ نخرید آخه توش نمک هست ساختمون هاتون خراب میشه!
    نمک مصرف نکنید اصلا! توش وایتکس هست براى اینکه سفیدتر بشه،
    وایتکس فعلا اصلا استفاده نکنید فایده نداره توش شیر ریختند آخه،
    شیر هم که از همون اول اخطارشو دادیم.
    از ما گفتن بود…

    پس چکار کنیم؟

    یک سفر با هواپیمای ملی برین آب و هوایی عوض کنین.

    --*--*--*--*--*--

    مرگ دست خداست، شیر و پنیر و روغن و پراید و هواپیما و ….. فقط وسیله اند

    --*--*--*--*--*--

    ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﮏ
    ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ ﻭ ﻟﻔﺖ ﻣﯿﺪﻥ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ
    ﺩﺍﺭﻥ ﺳﺎﯾﺖ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﻭ ﻫﮏ ﻣﯿﮑﻨﻦ !!!
    ﺷﺎﺭﮊ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻠﺘﻮ ﺑﺨﺮ ﺳﻴﺮﺍﺑﻲ،
    ﻣﻠﺖ ﮐﺎﺭ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﺍﺭﻥ !!!

    --*--*--*--*--*--

    ﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﺳﯿﻤﮑﺎﺭﺕ ﺭﺍﻳﺘﻞ ﺧﺮﯾﺪﻡ
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ ﺑﻬﻢ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ : ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺑﻬﻢ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﯽ !
    ﻭﺍﺳﺖ ﻣﺘﺄﺳﻔﻢ !
    ﺑﺎﯼ

    --*--*--*--*--*--

    یه ضرب المثل آلمانی هست که میگه:
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    Idohs lokso nok lobahg maziza
    معنیش اینه: تو برام خیلی عزیزی!
    جالب اینجاست که آلمانیش رو از راست به چپ بخونی همینو میگه !

    --*--*--*--*--*--

    صد سال بعد…
    .
    .
    .

    دانش آموزانی که دارند تاریخ می خونند
    به سال هایی می رسند کهما توش زندگی کردیم
    تند تند ورق می زنند صفحات را…!
    معلمشون هم میگه:
    اینجاهای کتاب مهم نیست؛
    ازش سؤال نمیاد!!

    --*--*--*--*--*--

    دنیای میخی:
    اگر ما شکل میخ بودیم ، دنیامون این شکل میشد!









  2. 4 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


  3. #42
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : خنده بازار

    یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شركت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند… یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می كنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه… جن میگه: من برای هر كدوم از شما یك آرزو برآورده می كنم… منشی می پره جلو و میگه: «اول من ، اول من!… من می خوام كه توی باهاماس باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیك باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم»… پوووف! منشی ناپدید میشه… بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: «حالا من ، حالا من!… من می خوام توی هاوایی كنار ساحل لم بدم ، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای نوشیدنی داشته باشم و تمام عمرم حال كنم»… پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه… بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه… مدیر میگه: «من می خوام كه اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شركت باشن
    نتیجهء اخلاقی اینكه همیشه اجازه بده كه رئیست اول صحبت كن

    *****
    یه شب خانم خونه اصلا” به خونه بر نمیگرده و تا صبح پیداش نمیشه! صبح بر میگرده خونه و به شوهرش میگه كه دیشب مجبور شده خونهء یكی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه. شوهر بر میداره به 10 تا از صمیمی ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچكدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیكنن!
    یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده خونه. صبح وقتی میاد به زنش میگه كه دیشب مجبور شده خونهء یكی از دوستهای صمیمیش (مذكر) بمونه. خانم خونه بر میداره به 10 تا از صمیمی ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه. 10 تاشون تایید میكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده!! 4 تای دیگه حتی میگن كه آقا هنوزم خونهء اونا پیش اوناست.
    نتیجهء اخلاقی: یادتون باشه كه مردها دوستهای بهتری هستند

    *****

    توی اتاق رختكن كلوپ گلف ، وقتی همهء آقایون جمع بودند یهو یه موبایل روی یه نیمكت شروع میكنه به زنگ زدن. مردی كه نزدیك موبایل نشسته بود دكمهء اسپیكر موبایل رو فشار میده و شروع می كنه به صحبت. بقیهء آقایون هم مشغول گوش كردن به این مكالمه میشن…

    مرد: الو؟

    صدای زن اونطرف خط: الو سلام عزیزم. تو هنوز توی كلوپ هستی؟

    مرد: آره.

    زن: من توی فروشگاه بزرگ هستم. اینجا یه كت چرمی خوشگل دیدم كه فقط 1500 دلاره. اشكالی نداره اگه بخرمش؟

    مرد: نه. اگه اونقدر دوستش داری اشكالی نداره.

    زن: من یه سری هم به نمایشگاه مرسدس بنز زدم و مدلهای جدید 2008 رو دیدم. یكیشون خیلی قشنگ بود. قیمتش 150000 دلار بود.

    مرد: باشه. ولی با این قیمت سعی كن ماشین رو با تمام امكانات جانبی بخری.

    زن: عالیه. اوه… یه چیز دیگه… اون خونه ای رو كه قبلا” میخواستیم بخریم دوباره توی بنگاه گذاشتن برای فروش. میگن 1500000 دلاره.

    مرد: خب… برو تا فروخته نشده پولشو بده. ولی سعی كن 1500000 دلار بیشتر ندی.

    زن: خیلی خوبه. بعدا” می بینمت عزیزم. خداحافظ.

    مرد: خداحافظ.

    بعدش مرد یه نگاهی به آقایونی كه با حسرت نگاهش میكردن میندازه و میگه: كسی نمیدونه كه این موبایل مال كیه؟!

    نتیجهء اخلاقی: هیچوقت موبایلتونو جایی جا نذاری


    *****
    یه زوج ۵۵ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون كه یه جشن كوچیك دو نفره بگیرن. وقتی توی پارك زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشتهء كوچیك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: به خاطر اینكه شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر كدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میكنم.

    زن از خوشحالی پرید بالا و گفت: اوه! چه عالی! من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم. فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف! دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد!

    حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه. مرد چند لحظه فكر كرد و گفت: خب… این خیلی رمانتیكه. ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد. بنابراین خیلی متاسفم عزیزم… آرزوی من اینه كه یه همسری داشته باشم كه 10 سال از من كوچیكتر باشه!

    زن و فرشته جا خوردند و خیلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه. و باید برآورده بشه. فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف! مرد 70 سالش شد!

    نتیجهء اخلاقی: مردها ممكنه زرنگ بدجنس باشند ، ولی فرشته ها زن هستند!

  4. 2 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •