پيشنيازهاي ازدواج مجدد
س: خانمي 31 ساله ام. 3 سال است از شوهر سابقم جدا شده ام اکنون خواستگارهاي زيادي دارم ، ولي از ازدواج مجدد مي ترسم به هيچ مردي اعتماد ندارم. لطفاً راهنمايي ام کنيد.
اعتماد براي شکل گيري يک زندگي مشترک و تداوم آن ضروري و لازم است؛ چرا که نبود آن مي تواند احساس امنيت را در زندگي زناشويي به تباهي بکشاند. شايد بتوان گفت اولين عاملي که پس از تجربه شکست در زندگي مشترک، فرد مطلقه را از ازدواج مجدد باز مي دارد، نداشتن اعتماد دوباره است، چرا که به طور کلي طلاق حتي اگر به انتخاب خود فرد انجام گرفته باشد ، حسي از فقدان و از دست دادن را به دنبال دارد که به ميزان بسيار زيادي اعتماد به نفس را کاهش مي دهد و لذا زماني که فرد اعتماد به خويش را از دست داد انتظار مي رود اعتماد بين فردي به خصوص اعتماد به همسر براي زندگي دوباره را نيز به سختي به دست آورد.
به خودتان فرصت دهيد
از آثار منفي و مهم طلاق، آثار روانشناختي آن بر زنان مطلقه است که تاکنون درباره آن بسيار صحبت کرده ايم، متأسفانه، برخي خانم هاي مطلقه براي کاهش فشار هاي روحي خود، قبل از اينکه به شناسايي و رفع نقاط ضعف خود بپردازند يا به سرعت به يکي از خواستگاران خود پاسخ مثبت مي دهند و زندگي مشترک جديدي را آغاز مي کنند و يا با يک تصميم گيري احساسي تا آخر عمر تنها زندگي مي کنند که البته هر دوي اين ها آسيب هايي در پي دارد. بنابراين با توجه به تمام آنچه گفته شد ضروري به نظر مي رسدکه حتماً قبل از ورود دوباره به زندگي مشترک نزد مشاور برويد، ديد گاه هاي خود را به چالش بکشيد و فشار هاي روحي خود را از بين ببريد تا بتوانيد با تمام وجود براي ورود به زندگي جديد تصميم بگيريد، تصميمي که به دور از انتقام گيري، قضاوت هاي غير منطقي و تجربه ناشي از شکست در ازدواج قبلي تان باشد. راهکارهاي کليدي که در ادامه مي خوانيد ، تا حدودي به خانم هاي مطلقه براي سازگاري با شرايط فعلي، ازدواج مجدد و به دست آوردن اعتماد دوباره کمک مي کند:
1- مراجعه به روانشناس براي سم زدايي ذهن از افکار منفي ؛ همه مردان و همه ازدواج ها مثل هم نيستند! پيش از ازدواج مجدد براي شناسايي و رفع نقاط ضعف خود تلاش کنيد و قبل از ازدواج دوباره، بايد در خود جست وجو کنيد تا ببينيد که به جاي رفتارهاي اشتباه گذشته چطور بايد رفتار کنيد تا ازدواج دوم تان دوام بياورد.
يادتان باشد همين تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تري ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.
شما بايد به اين مرحله برسيد که ديگر مرتب به ازدواج قبلي فکر نکنيد، غم ناشي از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگي تان حضور نداشته باشد يا مدام نخواهيد از همسر قبلي تان انتقام ذهني بگيريد.
سهم خودتان را واقع بينانه از فرآيند طلاق قبلي معلوم کنيد. يادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستيد، سن تان بيشتر است و راحت تر مي توانيد درباره خودتان قضاوت کنيد. آن مشکلاتي را که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده ايد از آن مشکلاتي که همسر قبلي تان مقصر آن بوده، يا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصيت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنيد. براي اصلاح رفتارهايي که به نظر خودتان نادرست است، همچنين براي يادگرفتن مهارت هايي که در ازدواج قبلي آنها را بلد نبوده ايد، مثلا مديريت خشم يا گفت وگوي منطقي با همسر و ... حتما برنامه مشخصي داشته باشيد. بعضي ها تمام دلايل شکست ازدواج قبلي را به ويژگي هاي بد همسر سابق شان نسبت مي دهند. براي همين براي ازدواج دوم فقط به دنبال آدمي مي گردند که نقطه مقابل همسر قبلي شان باشد!
۲ - احساسات خود را تعميم ندهيد؛ اين امر بسيار با اهميت است که بدانيد دقيقاً به چه دليل از همسرتان جدا شده ايد. اغلب اوقات از زبان خانم هاي مطلقه مي شنويد که مي گويند: " از هر چه مرد است بيزارم" . اين جمله مهم است و چنانچه فرزند داريد مي تواند خطرناک هم باشد، چرا که نفرت و احساسات منفي همسر سابق خود را به همه مردان ربط داده ايد و بي اعتماديتان را ناخواسته مي توانيد به فرزند تان نيز منتقل سازيد.
3- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد؛ اگر احساس مي کنيد تجربه ناکامي شما باعث شده است اکنون خود را شخصي نالايق براي ازدواج مجدد بدانيد لازم است با اعتماد به نفس بالا تلاش کنيد اين احساس را تغيير دهيد، چرا که احساساتي از اين قبيل تا حدي پس از تجربه طلاق طبيعي است و از شما که به مشکل خود، آگاهي داريد انتظار مي رود بتوانيد احساس خود ارزشمندي را با تمام نيرو به خودتان برگردانيد.
4- مهارت کنترل اضطراب را فرا بگيريد و آرامش خود را حفظ کنيد: طلاق به دليل اين که خود يک استرس بسيار شديد است، به طور ناخودآگاه فرد را نسبت به رويداد هاي استرس زاي ديگر در زندگي بيش از پيش، حساس مي کند. بنابراين لازم است با کسب مهارت هاي لازم از طريق کمک گرفتن از مشاوره تخصصي، اين اضطراب ها را از خود دور کنيد و بدانيد که اعتماد از دست رفته در شما، با تلاشتان در زمينه کاهش اضطراب و افزايش عزت نفس توسط خود شما دوباره به دست خواهد آمد.
5- مسئوليت انتخاب خود را بپذيريد؛ در نهايت هر انتخابي داشته ايد مسئوليت آن را بپذيريد: اگر تصور مي کنيد تصميم به جدايي، بهترين تصميم در شرايط خاص شما در گذشته تان بوده است ؛ ترس را کنار بگذاريد، خود را با هيجاناتي از قبيل سرزنش خود و احساس گناه آزار ندهيد و بدانيد که با در نظر گرفتن وبه کارگيري نکاتي که گفته شد، ديگر محکوم به تکرار آينده اي مشابه گذشته نخواهيد بود.
۶ - وسواس نداشته باشيد: واقع گرا باشيد. به هر حال در فرهنگ ما موارد ازدواج براي شما به عنوان يک فرد طلاق گرفته (چه مرد و چه زن) محدودتر است. اگر بخواهيد ملاک هاي دست بالايي براي ازدواج در نظر بگيريد اين موارد محدودتر و محدودتر مي شود.
میگنا
علاقه مندی ها (Bookmarks)