تخت جمشید-پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید. اما ویرانههای این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. تخت جمشید هماکنون یکی از آثار جهانی ثبت شدهء ایران در یونسکو است.
پارسه، کانون سیاسی و اداری هخامنشیان
شاهنشاهی هخامنشی در طول حیات خود شش پایتخت داشته است ۱-اَنشان ۲- هگمتانه ۳- بابل ۴-شوش ۵-پاسارگاد ۶- و تخت جمشید.حدود ۳۰ هزار لوح گلی که هرکدام تقریباً به اندازه یک کف دست هستند، در دهه ۱۳۱۰ خورشیدی در نتیجه کاوشهای کاخهای خزانه و صدستون کشف شدند.اینها نبشتههایی بودند که از ۲۵۰۰ سال پیش و از زمان داریوش بزرگ و بدون هیچ تغییری فرادست میآمد. در نتیجه هیچ مورخی به هنگام استفاده از این منابع هرگز نگران نیست که بنا به ملاحظات سیاسی در منبعی تقلب شده باشد، زیرا که در کنار سنگنبشتهها، لوحهای موجود تنها سندهای همعصر، نامخدوش و بیچونوچرای تاریخ هخامنشیاناند. جالب است دانسته شود که آتشسوزی، با وجود آنکه باعث سوختن و از میانرفتن همه چیز شده، اما موجب شده بود تا این گلهای خام در آن حرارت داغ پخته شوند و تا به امروز از بین نروند. لوحهای موجود، مربوط به سرزمین اصلی هخامنشیان یعنی پارس یا فارس امروز و سرزمین پرآب و جلگهای ایلام در دامنه فارس مرتفع است و تا پیش از بازخوانی لوحهای گلی تخت جمشید، برداشت بیشتر دانشمندان، با تکیه بر نگارههای پلکانهای تالار آپادانا و مجلس هیئتهای نمایندگی که هرکدام هدیههایی از سرزمین خود به همراه دارند، این بود که از تخت جمشید تنها برای برگزاری جشنها بهویژه جشن نوروز استفاده میشده است. امروز میتوان بهآسانی این برداشت را مردود دانست. در هیچجای تخت جمشید و نوشتههای شاهان هخامنشی اشارهای به نوروز نشده است، اما طبیعی خواهد بود که چنین تصور کنیم که این پیشکشها در زمانی معین و همزمان تقدیم میشدهاند و این زمان معین، در صورت برگزاری نوروز از سوی شاهان هخامنشی، میتوانسته است نوروز بوده باشد. این گمان، با این برداشت که کاخهای تنومند و گوناگون تخت جمشید تنها برای برگزاری جشنهای نوروز ساخته شدهاند، تفاوتی اساسی دارد. لوحهای گرانبهای گلی تخت جمشید امروزه ثابت کردهاند که همدان، شوش و پارسه (تخت جمشید) پایتختهای داریوش بودهاند. همدان و شوش میراثی بود از مادها و ایلامیان، و تخت جمشید را خود داریوش بر کرسی نشاند.شاهان هخامنشی تابستان را همدان خوش آب و هوا میگذراندند و زمستان را در شوش خوش آب و گرما و بهار را در تخت جمشید.«پارسه» جایگاهی بود که فرستادگان ملتهای مختلف برای سگالش و اتخاذ تصمیم و وحدت رویه در باره مسائل و مصالح عمومی گرد میآمدند و نقوش هیئت نمایندگی ملل که بر جبهه شرقی کاخ آپادانا موجود است، نمادی از حضور آنان است. این حضور همگانی را همانگونه که پیشتر اشاره شد خشیارشا در سنگنبشته خود تأکید و تأیید میکند. آنجا که در نبشتهاش به سه زبان از دروازه ورودی تختجمشید به نام «دروازه ملتها» نام میبرد و نشان میدهد که مردم از تیرههای گوناگون به پارسه وارد میشدهاند.نشانهها حاکی از آن است که کاخ ویژه داریوش معروف به «تچَر»، دفتر کار داریوش بزرگ بوده است. واژه «تَچَر» که در سنگنبشته داریوش برای نامیدن این کاخ از آن یاد شده است بهاشتباه «کاخ زمستانی» و «تالار آینه»تأویل شده است.قسمتهای مختلف تخت جمشیدپلکان عبوری:در ضلع غربی پارسه,دیواری به بلندی حدود ۱۵متر و طول تقریبی حدود۴۰۰ متر وجود دارد و پلکان ورودی به محوطه در شمالی ترین بخش این دیوار قرار دارد.این پلکان شامل دو سری پله میباشد که در ورودی بصورت متقابل از هم دور شده وپس از پاگرد پهنی دوباره به سمت یکدیگر ادامه می یابند و در بالای سکو بهم میرسند.بلندی هر پله نسبت به عرض آن بسیار کم می باشد به نحوی که چهارپایان به راحتی می توانستنداز آن بالا و پایین روند.در هر سمت حدود ۱۱۱پله تا بالای سکو وجود دارد.دروازه ملل:بالای پلکان بزرگ ورودی مجسمه آسیب دیده دو گاو بزرگ بر فراز دو پایه سنگی بچشم میخوردکه روزگاری دو دیواره درگاه بزرگ یک کاخ بوده است.کاخ آپادانا:با عبور از حیاطی که در جنوب دروازه ملل قراردارد,به پلکان شمالی کاخ آپادانا میرسیم که دیواره های این پلکان و پلکان شرقی آپادانا منقش به تصاویر اقوام مختلف میباشد که هدایایی به همراه دارند.ابعاد تالار مرکزی ۶۰*۶۰ متر میباشد و زمانی ۳۶ ستون بسیار بلند در شش ردیف داشته است.آپادانا دارای ۳ تالار در شمال,شرق و غرب بوده که هرکدام دارای ۱۲ ستون در دو ردیف ۶ ستونی بوده است.ستونهای آپادانا بلندترین ستونهای تخت جمشید است.تالار شورا(کاخ سه دری یا سه درگاهی):این تالار در انتهای جنوبی پلکان شرقی آپادانا قرار گرفته است و نسبت به سایر کاخهای تخت جمشید کوچکتر است.نام تالار شورا بر اساس نقش های مشاهده شده بر دیوارهای این کاخ به آن داده شده است که تعدادی از نجبای پارسی و مادی در کنار شاه نقش شده اند که گویا پس از ملاقات با عموم,شاه با سران کشور در این مکان به مشورت وینشسته است.ساخت این تالار در زمان اردشیر اول به پایان رسیده است.سرانجام تخت جمشیدمجموعه کاخهای تخت جمشید(آپادانا،تچر،هدیش،مل ه،صدستون،شورا)، در سال (۳۳۰پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه در آمد. از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمتهای شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوانهای شمالی و شرقی آن بهوسیله پلکانهایی به حیاطهای مقابل متصل و مربوط میشوند.بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستونهای آن ۱۸ متر است. اینمجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.پارسه» جایگاهی بود که فرستادگان ملتهای مختلف برای سگالش و اتخاذ تصمیم و وحدت رویه در باره مسائل و مصالح عمومی گرد میآمدند و نقوش هیئت نمایندگی ملل که بر جبهه شرقی کاخ آپادانا موجود است، نمادی از حضور آنان است
جایگاه کنونی تخت جمشیددر دورهء نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارج گذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به بنای تخت جمشید توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشنهای پادشاهی خویش را در این سازهء کهن انجام میداد.امروزه میتوان تخت جمشید را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.هنر های معماری تخت جمشیدیکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون ها به فاصلهء بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ابرانیان باستان در معماری است.تخت جمشید مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است که حتی ویرانه های آن امروز پس از گذشت ۲۵۰۰ سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار می گیرد.به راستی راز این جاودانگی در چیست؟تخت جمشید مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است که حتی ویرانه های آن امروز پس از گذشت ۲۵۰۰ سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار می گیرد.به راستی راز این جاودانگی در چیست؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)