واکنشهاي ناخواسته دارويي- با شيوع 1/0 تا 1 درصدي در ميان مصرفکنندگان دارو- يکي از مشکلات جدي نظام سلامت محسوب ميشوند. ميزان مرگومير ناشي از واکنشهاي دارويي در بيماران بستري 3/0 درصد تخمين زده شده است. از آنجا که پوست وسيعترين عضو بدن است، واکنشهاي پوستي متعاقب مصرف دارو نيز بسيار شايع هستند. مکانيسم دقيق ايجاد بسياري از بيماريهاي پوستي ناشي از دارو کاملا مشخص نيست و مکانيسمهاي مرتبط و غيرمرتبط با واکنشهاي ايمني براي آنها درنظر گرفته شده است. مشخصات داروهايي که باعث واکنش حساسيتي ميشوند عبارتند از:
- وزن مولکولي بالاي 4000 (مانند انسولين و اريتروپويتين).
- وجود پروتئينهاي بيگانه يا پليپپتيدهاي بزرگ با منشاء غيرانساني (مانند استرپتوکيناز، انسولين گاوي، مونوکلونال آنتيباديهاي مشتق از مورفين).
- توانايي دارو يا متابوليت فعال آن در اتصال به يک پروتئين حامل و تشکيل يک آنتيژن کامل (مانند پنيسيلينها و سولفوناميدها).
بيماريهاي ناشي از مصرف دارو اغلب در يکي از دو گروه حاد يا مزمن قرار داده ميشوند.
بيماريهاي پوستي حاد ناشي از مصرف دارو
واکنشهاي اريتماتوز: اين واکنشها شايعترين عارضه ناخواسته پوستي هستند و در زمره واکنشهاي افزايش حساسيتي با واسطه سلولي تاخيري نوع 4 طبقهبندي ميشوند. بروز ضايعه معمولا 4 تا 14 روز پس از شروع مصرف داروي مسبب اتفاق ميافتد. هرچند ضايعات ممکن است يکي دو روز پس از قطع دارو نيز مشاهده شوند.
بثورات پوستي عبارت از پاپول يا ماکولهاي اريتماتوز متقارن هستند که ممکن است خارشدار باشند و معمولا در ابتدا روي تنه يا اندام فوقاني ظاهر ميشوند و سپس گسترش مييابند. گاهي بيمار دچار تب خفيف ميشود. بهطور معمول لايههاي مخاطي درگير نيستند. داروهايي که بيشتر باعث اين نوع ضايعات ميشوند عبارتند از پنيسيلينها، سفالوسپورينها، سولفوناميدها، داروهاي ضدتشنج و آلوپورينول.
درمان اوليه عبارت است از قطع مصرف داروي مسبب، اما اگر مصرف دارو ضروري باشد، تحتنظر گرفتن بيمار و ادامه مصرف تا زمان مشاهده واکنش شديد و اقدام به قطع دارو توصيه ميشود. کورتيکواستروييدهاي موضعي، کورتيکواستروييدهاي سيستميک و داروهاي ضدخارش ممکن است کمککننده باشند.
ضايعات تاولي، آنژيوادم و آنافيلاکسي: تاولها، ضايعات حاد و گذراي شايعي هستند که گاهي به آنها آنافيلاکسي پوستي گفته ميشود. اين اختلال با ضايعات تکشکل خارشدار اريتماتوي پاپولي يا پلاک شناخته ميشود. شروع علايم سريع-گاه در حد دقيقه –است. پاپولها و پلاکها ممکن است چند ساعت يا حتي يک شبانهروز باقي بمانند، اما در مورد آنژيوادم، درگيري درم و بافتهاي زيرين شايع است. تاول، آنژيوادم و آنافيلاکسي نتايج يک واکنش افزايش حساسيتي نوع يک با واسطه ايمونوگلوبولين E يا يک مکانيسم آنافيلاکتوييد با درگيري هيستامين يا ساير واسطههاي التهابي است. مديريت درمان اين واکنش شامل قطع داروي مسبب است. تجويز بلوککنندههاي گيرنده هيستامين، کورتيکواستروييدهاي سيستميک و اپينفرين نيز ممکن است لازم باشد.
ضايعات دارويي ثابت: ضايعات به شکل بثورات خارشدار برجسته قرمز رنگ تظاهر ميکنند. گاهي احساس سوزش ذکر ميشود. ضايعات ممکن است در هر نقطه از بدن و حتي لايههاي مخاطي ايجاد شوند. درمان اوليه شامل قطع داروي مسبب است. هايپرپيگمانتاسيون ناحيه ممکن است براي ماهها باقي بماند.
سندرم افزايش حساسيت دارويي: اين سندرم يک ضايعه گزانتماتوز شديد همراه با تب، لنفادنوپاتي و درگيري چند ارگان است. بثورات و تب معمولا اولين علايم هستند. بثورات روي صورت، بخش فوقاني تنه و اندامهاي فوقاني ديده ميشوند. هپاتيت شديد مسوول بسياري از موارد مرگومير ناشي از اين سندرم است. ائوزينوفيلي نيز شايع است و آنزيمهاي کبدي و آلکالين فسفاتاز تا حدود
50 درصد افزايش مييابند. سندرم مذکور معمولا 1 تا 6 هفته پس از مصرف داروي مسبب ايجاد ميشود. قطع سريع داروي مسبب ضروري است اما ممکن است براي بهبود کامل کافينباشد. درمان شامل کورتيکواستروييدهاي موضعي براي علايم پوستي و کورتيکواستروييد سيستميک در صورت درگيري قلب و ريههاست.
سندرم استيون جانسون و نکروليز اپيدرمال توکسيک: اين دو سندرم نادر، کشندهاند. معيار طبقهبندي آنها درصد جداشدگي پوست است. در صورتي که پوست کمتر از 10 درصد سطح بدن جدا شده باشد، بيماري سندرم استيون جانسون شناخته ميشود، در صورتي که ميزان درگيري پوست 10 تا 30 درصد سطح بدن باشد، همپوشاني سندرم استيون جانسون و نکروليز اپيدرمال توکسيک و درگيري بيش از 30 درصد سطح بدن، نکروليز اپيدرمال توکسيک ناميده ميشود. واکنش سايتوتوکسيک با دخالت سلولي در برابر سلولهاي اپيدرمال، در مکانيسم ايجاد اين بيماري مورد بررسي است. قطع داروي مسبب، علامت درماني و درمان حمايتي تنها توصيه درماني براي اين گروه بيماران است.
نکروز پوستي ناشي از وارفارين: نکروز بافتي ناشي از وارفارين نادر اما شديد است و معمولا 3 تا 5 روز پس از شروع وارفارين رخ ميدهد. شامل پلاکهاي قرمز دردناکي است که به ضايعات نکروزه و زخمهاي خونريزيدهنده تبديل ميشوند. درمان اصلي مبتلايان حمايتي است و شامل قطع وارفارين و جايگزين کردن ويتامين K، هپارين و مونوکلونال آنتيبادي- پروتئين C تخليص شده است.
واسکوليت ناشي از دارو: هر نوع واسکوليت التهابي ناشي از يک داروي خاص در اين گروه قرار داده ميشود. بيماران ممکن است با ضايعات پورپوريک قابل لمس يا يک ضايعه ماکولوپاپولار به پزشک مراجعه کنند. گاهي زخم، ندول، بليسترهاي خونريزيدهنده يا بيماري رينود ديده ميشود. آسيب ارگان هم محتمل است. در موارد شديد بيماري، کورتيکواستروييدها يا سرکوبکنندههاي دستگاه ايمني تجويز ميشود.
واکنش شبه بيماري سرم: اين واکنشها همراه با تب، يک ضايعه کهيري، دردمفصل و لنفادنوپاتي ديده ميشوند. واکنش اغلب 1 تا 3 هفته پس از شروع دارو بروز ميکند. براي درمان اين عارضه قطع داروي مسبب ضروري است. کورتيکواستروييدهاي سيستميک ممکن است تا 5 روز براي غلبه بر علايم شديد توصيه شوند.
حساسيت نسبت به نور: اين وضعيت يک واکنش ناخواسته پوستي نسبت به مقادير معمول نورآفتاب است که ممکن است ايديوپاتيک، درونزاد يا برونزاد -مثلا داروها- باشد. درمان شامل قطع دارو و پرهيز از مواجهه با نور آفتاب است. کورتيکواستروييدهاي موضعي و درمانهاي ضدخارش سيستميک توصيه ميشود. استفاده از ضدآفتاب براي مهار اشعه ماورايبنفش A و B ضروري است.
منبع: نشریه سپید شماره ۳۰۱
علاقه مندی ها (Bookmarks)