بسم رب المهدی
دریاب آقا این نوکر بی دست و پا را
جایی بده در کوی خود این آشنا را
یکبار هم آقا بزن مانند موسی
آقا به دریای دلِ سائل عصا را
چیزی ندارم تا به پای تو بریزم
دارم به جان تو همین سوز و نوا را
خیلی خجالت میکشم از محضر تو
گم کرده ام در قلب خود یاد شما را
غفلت که شد بسیار، بی تو سر نمودم
ذکر زبانی کرده ام آقا بیا را ..
علاقه مندی ها (Bookmarks)