هویت جنسی افراد از چه زمانی و چگونه شکل می گیرد
نتایج مطالعه ها و پژوهش ها نشان می دهد هویت جنسی، محصول عوامل بیولوژیک و یادگیری اجتماعی است. اعتقاد بر این است که نوزاد انسان (نوزاد طبیعی) در بدو تولد از نظر روانی جنسی، ماهیتی خنثی دارد...
نتایج مطالعه ها و پژوهش ها نشان می دهد هویت جنسی، محصول عوامل بیولوژیک و یادگیری اجتماعی است. اعتقاد بر این است که نوزاد انسان (نوزاد طبیعی) در بدو تولد از نظر روانی جنسی، ماهیتی خنثی دارد...
همچنین براساس نتایج مطالعه ها، نوزاد انسان دارای یک ساختار پیچیده فیزیولوژیکی است که وی را مستعد می کند در تعامل با محیط اجتماعی اش (شامل الگوها و نقش های اجتماعی و فرهنگی) الگوی رفتاری زنانه یا مردانه داشته باشد. با این حال مطالعه های اندکی وجود دارند که معتقدند هویت جنسی انسان اساسا پایه فیزیولوژیک دارد. شواهد محکمی هم وجود دارد که نشان می دهد تجربه هایی که در زندگی به دست می آوریم، نقش بسیار مهمی در طرز تفکر ما درباره خودمان دارند؛ صرف نظر از اینکه از لحاظ فیزیولوژیک مرد یا زن هستیم.
با وجود تفاوت در نظریه های مختلف دو نیروی قوی فیزیولوژیکی و یادگیری اجتماعی در تعامل با یکدیگر، به شکل گیری هویت جنسی کمک می کند. این مساله به خصوص زمانی معنا پیدا می کند که در جوامع مختلف، شاهد به دنیا آمدن کودکانی هستیم که اندام جنسی بیرونی شان کاملا مبهم است ولی یاد می گیرند نقش جنسی خاصی را در جامعه ایفا کنند یا کودکانی را می بینیم که با وجود اینکه اندام های جنسی زنانه یا مردانه مشخص و کاملی دارند، در عمل هویت جنسی متضادی را می پذیرند.
هویت جنسی و جهت گیری جنسی
بیشتر مردم تفاوت بین هویت جنسی و جهت گیری جنسی را نمی دانند. اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، «هویت جنسی» یعنی اینکه ما که هستیم (احساس ما از زن یا مرد بودنمان یا حالت های بینابینی) و «جهت گیری جنسی» یعنی اینکه از نظر عاطفی و جنسی جذب کدام یک از جنس ها می شویم. همانطور که گفته شد، هویت جنسی نقشی تعیین کننده در رفتارهای جنسی در آینده خواهد داشت.
جهت گیری جنسی به عنوان مسیری برای فعالیت های جنسی، در آینده به شدت تحت تاثیر هویت جنسی قرار دارد و معمولا انتظار می رود فردی که از نظر زیست شناختی، روانی و اجتماعی هویت جنسی مردانه یا زنانه مشخصی دارد، جذب فردی از جنس مخالف شود. در این صورت به اصطلاح گفته می شود وی فردی «دگرجنس خواه» است.
به دلایل مختلف افراد ممکن است جهت گیری های دیگری نیز داشته باشند. مثلا فردی که از هویت جنسی خود ناراضی است و در واقع تصور می کند مردی است در کالبد یک زن یا زنی است در کالبد یک مرد، احتمالا نمی تواند جذب فردی شود که از نظر فیزیولوژیک جنس مخالف وی است. چنین فردی در ظاهر جذب فردی از جنس خود می شود؛ مثلا زنی که احساس می کند با وجود ظاهر زنانه و اندام های جنسی زنانه کامل، مرد است، به دلیل داشتن ویژگی های روانی و اجتماعی مردانه، نمی تواند جذب مردان شود و به همجنس خود جذب می شود. چنین افرادی از جنسیت خود ناراضی هستند و ممکن است به تغییر جنسیت رو بیاورند و زندگی جنسی متفاوتی را شروع کنند.
همچنین افرادی که هویت جنسی مشخصی ندارند یا با اندام های جنسی نامشخص یا حتی با اندام های جنسی متضاد به دنیا می آیند (مردی با اندام جنسی زنانه یا زنی با اندام جنسی مردانه)، جهت گیری جنسی متفاوتی پیدا خواهند کرد. هویت جنسی ما چه از نظر فیزیولوژیکی و چه از نظر روانی/اجتماعی در این جهت گیری ها موثر هستند، به خصوص در مورد افرادی که «اختلال هویت جنسی» دارند.
اختلال هویت جنسی
اختلال هویت جنسی به حالتی گفته می شود که بین جنسیت پذیرفته شده فرد با هویت جنسی وی، تضاد و مغایرت ایجاد می شود. افرادی که دارای اختلال هویت جنسی هستند، از جنسیتی که دارند، احساس ناراحتی و نارضایتی دارند و مثلا تصور می کنند زنی در قالب مرد هستند یا مردی در قالب زن. همین احساسات باعث می شود دوست داشته باشند مانند جنس مخالف رفتار کنند، مانند آنها لباس بپوشند و در فعالیت های اجتماعی و... مشارکت داشته باشند.
این قبیل احساسات حتی اگر فرد اندام های جنسی مردانه یا زنانه ای داشته باشد، باز هم به قوت خود باقی می ماند. جهت گیری جنسی این افراد به دلیل تصوری که در مورد هویت جنسی خود دارند نیز متفاوت خواهد بود. این قبیل افراد همانطور که رفتارهای جنس مخالف را نشان می دهند، رفتارهای جنسی متفاوتی را نیز بروز خواهند داد. این قبیل افراد حتی ممکن است با همان هویت جنسی که از آن رضایت ندارند، ازدواج کنند و تازه این شروع مشکلات ارتباطی بین آنها و همسرشان خواهد بود، گویی دو فرد از یک جنس با هم ازدواج کرده اند.
این اختلال شیوع زیادی ندارد و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان است. براساس آمارها، از هر ۱۲ هزار مرد، یک نفر و از هر ۳۰ هزار زن یک زن، ممکن است به این اختلال مبتلا باشد. به علاوه، در بین کودکان نیز براساس آخرین آمارها و گزارش های والدین، ۵/۱ درصد پسران و ۵/۳ درصد دختران دوست دارند از جنس مخالف باشند و رفتارهای جنس مخالف را نشان می دهند بنابراین به نظر می رسد شیوع آن در کودکان دختر بیشتر شده است.
علل موثر در بروز اختلال هویت جنسی
اختلال هویت جنسی می تواند علل متعددی مانند دلایل ژنتیکی، علل عصبی/زیستی و علل اجتماعی و روان شناختی داشته باشد. مطالعه ها نشان داده است ژنتیک تا حدودی می تواند بر شکل گیری این اختلال موثر باشد. علاوه بر این، مطالعه های دیگری که عوامل زیست شناختی را بررسی می کنند، ثابت کرده اند سطح هورمون ها در دوران بزرگسالی و بارداری می تواند یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در ایجاد این اختلال باشد. مثلا محققان معتقدند فرزندان مادرانی که در دوران بارداری هورمون جنسی مصرف می کنند، بیشتر رفتارهای متضاد با جنسیتشان نشان می دهند. به علاوه مطالعه های اخیر نشان دهنده تفاوت در نوع عملکرد مغز افراد گروه طبیعی و افراد دارای اختلال هویت جنسی است. این مطالعه ها نشان می دهند جریان خون در قسمت قشر کمربندی قدامی مغز در افراد دارای اختلال هویت جنسی پایین تر از گروه کنترل (فاقد اختلال هویت جنسی) است.
در نهایت، عوامل اجتماعی و روان شناختی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در نظر گرفته می شوند. تفاوت های فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف و میزان پذیرفتن یا رد رفتارهای مبتنی بر نقش جنسی در جوامع می تواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد. مثلا گزارش ها و پژوهش ها نشان می دهد نوع واکنش خانواده ها به داشتن رفتارهای متضاد با جنس ظاهری فرزندانشان ممکن است در این زمینه نقش داشته باشد. والدینی که رفتارهای پسرانه دخترشان یا رفتارهای دخترانه پسرشان را منع نمی کنند، ممکن است ناخواسته به تقویت و پذیرش این قبیل رفتارها در فرزندان خود کمک کنند.
دکتر غلامحسین قائدی
روانپزشک، دانشیار دانشگاه شاهد و عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)