وقتي عاشقم
حس مي کنم سلطان زمانم
و مالک زمين و هر چه در آن است
سوار بر اسبم به سوي خورشيد مي رانم
وقتي عاشقم
نور سيالي مي شوم
پنهان از نظر ها
و شعر ها در دفتر شعرم
کشتزارهاي خشخاش و گل ابريشم مي شوند
وقتي عاشقم
آب از انگشتانم فوران مي کند
و سبزه بر زبانم مي رويد
وقتي عاشقم
زماني مي شوم خارج ازهر زمان
وقتي بر زني عاشقم
درختان پابرهنه
به سويم مي دوند
نزار قباني
مترجم : فرشته وزيري نسب
- - - به روز رسانی شده - - -
تمام گل هايم
محصول باغ تو
باده ام
ارمغان تاک تو
انگشتري هايم
از کان طلاي توست
و شعرهايم
امضاي تو را در پاي خود دارد
اي که قامتت
از بادبان بالاتر
و فضاي چشمانت
گسترده تر از آزاديست
تو زيباتري
از کتاب هاي نوشته و نانوشته من
و سروده هاي آمده و نيامده ام.
- - - به روز رسانی شده - - -
همه محاسبات مرا در هم ريخته اي
تا يک ساعت پيش
فکر مي کردم
ماه در آسمان است
اما يک ساعت است
که کشف کرده ام
ماه
در چشمان تو جاي دارد
علاقه مندی ها (Bookmarks)