منتقدان توافق ژنو به اوکراین روی آورده اند!
تحولات اوکراین از اواخر سال 2013 به تدریج آغاز و با فرار«ویکتور یانوکوویچ» رئیس جمهور اوکراین ، برکناری وی از سمت ریاست جمهوری و معرفی رئیس جمهور موقت به اوج خود رسید. در این میان تحلیلگران که از منظر داخلی به تحولات اوکراین می نگرند، تغییرات در این کشور را ادامه انقلابات رنگی و یا حتی کودتا می نامند. تحلیلگران بین المللی نیز تحولات اوکراین را ناشی از رقابت روسیه - غرب بخصوص امریکا می دانند. حتی عده ای پا را فراتر گذاشته اند و سخن از «جنگ سرد جدید» میان روسیه و امریکا می کنند.
به گزارش «تابناک»، فارغ از اینکه تحولات اوکراین را از کدام منظر بین المللی و داخلی می توان تحلیل و ارزیابی کرد که البته این بررسی بدون شک نیازمند مرور زمان برای آشکار تر شدن زوایای پنهان وقایع اکراین می باشد. نکته ای که در چند روز اخیر در رسانه ها مطرح می شود این است که ایران باید نسبت به تحولات اوکراین چه واکنش و سیاستی داشته باشد.
در طول تاریخ سیاست خارجی ایران همواره عده ای طرفدار شرق و عده ای طرفدار غرب بودند. در همین راستا در تاریخ سیاست خارجی ایران استراتژی ها و سیاست های زیادی برای متعادل کردن منافع میان این دو گروه افراد شکل گرفت. در دوره ای سیاست موازنه مثبت به نفع غرب شکل گرفت و در دوره دیگر سیاست موازنه منفی بود که در دوره مرحوم مصدق پی گیری شد. در آن دوران بر اساس این استراتژی سعی می شد با استفاده از تنش ها و در گیری های دو بلوک شرق و غرب منافع ایران تامین شود که البته در نهایت همه به شکست ختم شد.
این روند ادامه پیدا کرد تا انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید. در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی ایران مبتنی بر « نه شرقی و نه غربی» شکل گرفت . اگر چه در رابطه با این مفهوم تفاسیر مختلفی از آغاز انقلاب تا به امروز ارائه شده است اما نگاهی به اندیشه امام می تواند معنای این کلام را واضح نماید.
امام خمینی«ره» در سخنرانی معروف خود در واکنش به کاپیتولاسیون در سال 1343 فرمودند« آمریکا ازانگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوری از همه بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر. »
خارج از این موضوعات باید گفت در دنیای امروز که از آن به دوران « وابستگی متقابل پیچیده» یاد می شود، منافع ملی در اولویت قرار دارد ؛ هیچ کشوری هیچ اقدامی انجام نمی دهد که منافعش را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا روسیه در دنیای امروز وقتی در مقابل تحولات اوکراین واکنش نشان می دهد و در مقابل خواست غرب می ایستد، بدون تردید به دنبال حفظ منافع خود می باشد. در واقع برای مقابله با غرب منافع ایران را در نظر نگرفته است.!
البته در این که جمهوری اسلامی ایران می تواند از اختلاف میان امریکا و روسیه به نفع خود بهره برداری کند یا اینکه ممکن است در بعضی از موضوعات منافع ایران و روسیه یکسان شود، هیچ شکی وجود ندارد. اما اینکه مثلا در موضوع اوکراین اگر ایران تمام قد پشت سر سیاست های روسیه بایستد منافع ملی ما تامین می شود جای تردید و بررسی بیشتر دارد.
در چند روز گذشته واکنش وزیر خارجه به تحولات اوکراین مورد حملات گسترده ای از سوی بعضی از مخالفان مواجه شده است. بعضی معتقدند که واکنش وی نتوانسته است منافع ایران را تامین نماید، یا اینکه که چرا ایران در مقابل تحولات اوکراین واکنش جدی و قاطعی نمی گیرد.
آقای ظریف چند روز پیش در نشست خبری مشترک با وزیر امور خارجه لهستان درباره ارزیابی از وقایع اوکراین بیان کرد: «ما نگران تحولات در اوکراین هستیم و معتقدیم در چند ماه گذشته در تحولات دخالت از بیرون به بهبود واقع کمک نکرده امیدواریم مردم اوکراین بتوانند آینده خود را تعیین کنند و شاهد نباشیم که وضعیت اوکراین درگیری و بازگشت به روابط خصومت آمیز را به همراه داشته باشد.»
به عنوان مثال در یکی از انتقادات مطرح شده است که «وزیر محترم امور خارجه در واکنش به تحولات اوکراین به ابراز یک جمله کوتاه بسنده کرد: «از آنچه در اوکراین می گذرد نگرانیم!» در این اظهار نظر دکتر ظریف مشخص نیست که ما چرا نگرانیم؟ نگران چه بخشی از ماجرا هستیم؟ چه چیزی را قانونی و چه چیزی را غیرقانونی می دانیم؟ و در نهایت در این منازعه پرشدت چه نظری داریم. حالا در این ماجرا سه فرض جدی وجود دارد:
1- یانوکوویچ یا یکی از افراد جبهه ای که او در آن قرار دارد دوباره به قدرت بازگردند
2- تیموشنکو یا یکی از افراد جبهه ای که او در آن قرار دارد بر اوضاع مسلط شود
3- طرفین به مصالحه برسند و یک دولت ترکیبی بر سر کار بیاید.
در کدام یک از این سه گزینه، ایران می تواند بگوید من برای حل بحران کاری کرده و متناسب با آن توقعی دارم. یانوکوویچ و تیموشنکو طبعا باید به ظریف بگویند ما که سر در نیاوردیم شما در کجای قصه قرار داشتید. اگر کار به مصالحه هم برسد ایران با این موضع نمی تواند نقشی به عهده بگیرد.»
توجه بیشتر به اظهارات وزیر خارجه نشان می دهد که موضع گیری وی مبتنی بر آداب دیپلماتیک و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشور هاست. از سوی دیگر این گونه اظهار نظرها می تواند به ایران در آینده تحولات بین الملل دست برتر را بدهد. چرا که سیاست همیشگی ایران در همه کشورها از جمله سوریه، بحرین و حتی اوکراین این است که مردم و ملت ها بتوانند بر اساس اصول دموکراسی سرنوشت خود را تامین کنند نه از طریق لشکر کشی خارجی.
اگر مثلا ایران از دخالت روسیه در اوکراین با این تعبیر که این کشور پنجه در پنجه آمریکا شده است حمایت کند، کدام منافع ایران را تامین می کند؟ البته این گونه تحلیل ها در تاریخ سیاست خارجی بعد از انقلاب کم نیست. مثلا در اوج جنگ اول خلیج فارس و تجاوز عراق به کویت عده ای معتقد بودند علی رغم این که عراق به ایران تجاوز کرده است ما باید به کمک عراق برویم تا بتوانیم به آن پیروزی واقعی دست پیدا نماییم.
یکی از بهترین تصمیماتی که در آن دوره در سیاست خارجی کشور گرفته شد اعلام بی طرفی در مقابل این واقعه بود که موجب شد ایران در نهایت به عنوان پیروز نهایی جنگ خارج شود و تجاوزگری صدام به همه کشورها ثابت شود.
با توجه به این که امروز یکی از مهمترین دوره های تاریخی کشور می باشد؛ بهتر است تحلیلگران و مفسران دیپلماسی کشور، خارج از حب و بغض های سیاسی، بی جهت برای دیپلماسی و سیاست خارجی کشور هزینه ایجاد نکنند و از موضع گیری های سریع و بدون پشتوانه جدا خودداری کنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)