تقدس سرزمین کهن و باستانی ایران زمین
فرهمند را می ستاییم که تند به سوی دریای فراخ کرت تازید . مانند آن تیر در هوا پران که آرش تیرانداز بهترین تیرانداز آریایی از کوه ائیر یوخشوت به سوی کوه خوانونت انداخت .
بند 6 از آبان یشت
اگر ای اسپنتمان زرتشت مردم در سرزمینهای آریایی از برای "تشتر رایومند فرهمند" را ستایش کنند همان ستایش و نیایشی که شایسته اوست هر آیینه لشگر دشمن به این سرزمینها داخل نتواند شد و نه سیل و نه جرب و نه کبست ( زهر ) و نه گردونهای لشگر دشمن و نه بیرقهای آنان نتواند که در ایرانشهر بر افراشته شود
بند 56 از آبان یشت
فروهر کیومرث پاک را می ستاییم . نخستین کسی که به گفتار و آموزش اهورامزدا گوش فرا داد . از او خانواده سرزمینهای آریایی ایران و نژاد آریا بوجود آمد . رحمت و فروهر زرتشت اسپنتمان مقدس را اینک می ستاییم .
بند 87 از فروردین یشت
نخست زرتشت نامدار در ائیران وئیچ ( ایران زمین ) چهار بار یتا اهو را خواند ( زرتشت نخستین بار نماز مشهور یتااهو را در ایران زمین سرود )
یسنای 9 بند 14
انجمنی کرد اهورامزدا با ایزدان مینوی ائیران وئیچ ( ایران ) . انجمنی کرد جمشید دارنده رمه خوب با بهترین مردمان در ائیران وئیچ ایران
بند 20 -31
بدانید که گروه بیشماری چون موی بر یال اسب به دههای ایران که من اورمزد آفریدم بمانند
زند وهومن فقره 6 صفحه 54
این دههای ایران را که من اورمزد آفریدم باز به پیرایند
زند وهومند فقره 17 صفحه 60
خداوند این کشور ( ایران ) را از گزند دشمن - دروغ و خشکسالی محفوظ دارد
( داریوش بزرگ )
هنر نزد ایرانیان است و بس ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدل انند و یزدان شناس به نیکی ندارند از بد هراس
( فردوسی بزرگ )
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران - دل زمین باشد دل ز تن - به بود یقین
( حکیم نظامی گنجوی -هفت پیکر )
هر آنچه آفریدست بر آدمی ز پاکی و خوبی و از مردمی
در ایران است یکسر پدید چو ایران جهان آفرید نیافرید
( ایرانشاه ابی الخیر - بهمن نامه )
مگذارید این وطن ز دست برون شود وین نژاد قدیم پست شود
که این وطن مهد علم و عرفان است جای رادان و پاک مردان است
دور ساز این اراذل و اوغاد برکن از ملک بیخ جور و فساد
( شادروان ملک الشعرای بهار )
تو همايون مهد زرتشتي و فرزندان تو پور ايرانند و پاك آئين نژاد آريان
اختلاف لهجه مليت نزايد بهر كس ملتي با يك زبان كمتر به ياد آرد زمان
گر بدين منطق ترا گفتند ايراني نه ايي صبح را خواندند شام و آسمان را ريسمان
( استاد شهريار )
نیاکان ما تاجداران دهر که از دادشان آفرین بود بهر
نجستند جز داد و بایستگی بزرگی و کردی و شایستگی
(حکیم فرزانه ابوالقاسم فردوسی طوسی )
سرنوشت ایرانیان چنان بود که در نزد یونانیان نامورترین ملتهای بیگانه محسوب میشدند
علاقه مندی ها (Bookmarks)