سرزمین ایلام
محدوده جغرافیایی
هل تمتی، ایلام، در معنای اعم خود، بر سرزمینهایی در جنوب و جنوب غربی ایران زمین گفته میشده است که در برگیرندهی دشت خوزستان و پارس، از شرق دریاچههای «بختگان» و «تشک» تا رود «مارون»، و نیز شاید در برگیرندهی سرزمینهایی درشمال دشت خوزستان و پارس بوده باشد.
متاسفانه آگاهیهای ما از جایها و سرزمینهایی که در تاریخ «هل تمتی» سهم بسزایی دارند «اوان»(Awan)، «سیمشکی»(Simashki) و حتی سرزمین هل تمتی (ایلام) در معنای اخص خود اگر هیچ نباشد بسیار بسیار اندک است.
به سبب بزرگی و شکوه شهر شوش، دشت خوزستان نیز شوش خوانده شده است. البته، بخشی از سرزمینهای پارس، منطقهی «تل بیضا» و «مرودشت» و شاید هم بخش بزرگتری از پارس را (An-za/sha-an) میخواندهاند و مرکز آن شهر «انشان» یا «انزان» بوده که ویرانههای آن در ملیان تل بیضا در نخستین سالهای دههی 50 حفاری شده است. شهرهای باستانی هل تمتی، «هوهنوری» یا «خوخنوری»(Huhnuri)، «هیدلو» یا «هیدلی»(Hidalu / i)، پایتخت سوم هل تمتی در زمان آشوریان را به ترتیب درناحیهی «باشت بابویی» و «دژ سپید» میتوان در نزدیکی فهلیان جای داد.
البته «لیان»(Liyan = بوشهر) و چند شهر در دشت خوزستان بوده است و برای جاهای دیگر جایها و شهرهایی که فراسوی خوزستان و پارس قرار داشتهاند تنها میتوانیم به حدس و گمان متکی باشیم.
خط و زبان
در مقایسه با میان دو رود (بین النهرین) آنچه از ایلامیان تا کنون به دست آمده بسیار اندک میباشد. این امر سبب شده است که آگاهی ما دربارهی زبان ایلامی پیش از داریوش بزرگ، بسیاراندک باشد.
خط ایلامی
آنچه ایلامیان برای ما برجای نهادهاند، به دو بخش اصلی تقسیم میشود :
ایلامی متقدم و ایلامی نوشته شده به خط مرسوم میخی.
1. ایلامی متقدم
نوشتههای به دست آمده از ایلام متقدم، دربردارندهی سه گروه متمایز از یکدیگر است. نخستین گروه، به احتمال از آن سدههای پایانی هزارهی چهارم و آغاز هزارهی سوم پیش از میلاد است که در شوش پیدا شدهاند.
این گروه دربردارندهی عددها و رقمهایی همراه با شکل حیوانی اهلی است.
گروه دوم، به احتمال، نوشتههای دیوانی بوده است. در این نوشتهها، در حدود پنج هزار شکل یافت شدهاند که به نظر میرسد 400 تا 800 مورد از آنها شکل اصلی بوده که به صورت شکل نگاری «لوگوگرام»(Logogramme) به کار برده میشدهاند.
از سومین گروه، نوزده نوشته به دست آمده که هفده نوشته آن از شوش است و یکی از شهداد کرمان و دیگری از تپهای رو به روی تخت جمشید. این نوشتهها، بر روی تندیسها و ظرفها، یا به صورت گل نبشتههایی بزرگ است. از این 19 نبشته، 3 نبشتهی آن افزون بر خط ایلامی دارای نبشتهای به زبان اکدی نیز هستند. شیوهی خواندن شادروان «والتر هینتز»(Walther Hinz) و برداشت وی از این نوشته، هنوز مقبولیت تام نیافته است.
2. نوشتههای به خط میخی
نخستین نوشتههای به دست آمده از ایلامیان به خط میخی مرسوم، همزمان با سلسلهی اکد است. مهمترین نوشتهی این دوره، پیمانی میان «نرام سین»(Naram-sin) پادشاه اکده (2218 تا 2254 پ.م.) با پادشاهی از ایلام - که به نظر بیشتر ایلام شناسان نام وی «هیت»(Hita) یازدهمین فرمانروای سلسلهی «اوان»(Awan) میباشد. از زمان سرنگونی سلسلهی اکد تا میانهی سدهی سیزدهم پیش از میلاد، نوشتهای به زبان ایلامی به دست نیامده است. همهی نوشتههای به دست آمده از این چند سده، به زبانهای سومری و اکدی است.
با روی کار آمدن خاندان «ایگی هلکی»(lgi/e-Halki) بار دیگر به کارگیری خط و زبان ایلامی رونق گرفت و تا سالهای پایانی هخامنشیان، ادامه یافت.
زبان ایلامی
زبان ایلامی، زبانی است که تاکنون پیوند مستقیم آن با دیگر زبانهای منطقه دقیقا مسجل نشده است. زبانی است که از نظر دستوری پیوندی با افزودن پسوندهای گوناگون به پایان واژه و نیز، میانوندهایی خاص و پسوندهای ضمیری به ریشهی فعل در سه صورت اصلی آن و بدون در نظر گرفتن جنس و یا حالت واژه در جمله، مقصود خود را بیان میکرد. زبان ایلامی گرچه از نظر دستوری ساختار آسان را نشان میدهد، ولی از نظر محتوایی به علت کمبود نبشتهها بجز از ایلامی هخامنشی و نیز نبود فرهنگی تطبیقی با دیگر زبانهای همزمان، از درک و فهم معنای راستین آن نا آگاهیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)