معماری مادها
به عبارت ديگر معماري صخره اي از مصالح آزاد و معمولي ساختمان به وجود نمي آيد بلکه از صخره طبيعي است و در جهت عکس معماري آزاد ومعمولي عمل مي کند.
پس از تپه حسنلو، براي بررسي ساختمانهاي ستوندار در ايران بايد به سراغ دخمههاي حفر شده در دل كوه رفت كه تعدادي ازآنها متعلق به دوره مادهاست. مادها (حكومت: اواخرقرن هشتم پيش از ميلاد پس از نزدیک دویست سال حکومت توسط کوروش بزرگ شکست خوردن و فرمانروایی پارس ها روی کار آمدند.) با شيوه ساختمانسازيهاي عظيم آشنا بودند، و در اين روزگار، استفاده از ستون در معماري معمول شد. يكي از ويژگيهاي دخمههاي سنگي، ايوان طاقدار و ستونهايي است كه در دهانه دخمهها ديده ميشود.
گوردخمههای یافت شده از دوران مادها نوع تکامل یافته هنر اورارتویی هستند. زیرا برخلاف گوردخمههای دوره اورارتو، اغلب دارای نقش برجسته و تزئینات معماری مانند ستون و نیمستون بوده و بر اساس اهمیت فرد دفن شده و همچنین تاریخ ساخت، دارای نمای ورودی متفاوت هستند. برخلاف گوردخمههای هخامنشیان که صاحبانشان مشخص و معلوم هستند، گوردخمههای دوران ماد را نمیتوان به شخص خاصی منسوب نمود. از طرفی به لحاظ مورد دستبرد قرارگرفتن در طول تاریخ، نمیتوان در رابطه با چگونگی تدفین و یا ماهیت اشیاء همراه مرده در گوردخمههای این دوره، اظهارنظر نمود. این گوردخمهها بر اساس نمای ورودی به طور کلی به سه دسته مختلف تقسیم میشوند.
1. گوردخمههایی که در نمای ورودی دارای ستون آزاد هستند. گوردخمه فخرگاه یا دخمه سنگی با شماره ثبت ملی 288 (پانزده کیلومتری شمال شرقی مهاباد)، گوردخمه صحنه (۶۰ کیلومتری راه کرمانشاه به همدان در محل سراب صحنه) و گوردخمه دکان داود (نزدیکی سرپل ذهاب) از این جملهاند.
2. گوردخمههایی که بجای ستون آزاد، در دوطرف نمای ورودی آنها دو نیم ستون تزئینی در کوه کنده شدهاست. از این نوع گوردخمهها میتوان به گوردخمه دودختر یا دادور با شماره ثبت ملی 299 (نزدیکی ممسنی استان فارس) و گوردخمه آخور رستم (هشت کیلومتری جنوب تخت جمشید اشاره کرد.
3. گوردخمههای ساده که فاقد ستون یا نیمستون بوده و عمدتا در منطقه کردستان یافت شدهاند. گوردخمه سکاوند (پانزده کیلومتری هرسین کرمانشاه)، گوردخمه دیره (قریه دیره سرپل ذهاب) و گوردخمه سرخده (۱۹ کیلومتری گوردخمه سکاوند)از این جملهاند.
در بيشتر اين دخمهها علاوه برحجاري همه دخمهها در سينه كوه، نقش برجستگيهايي هم ازصحنههاي نيايش ديده ميشود. مهمترين اين آثار عبارتند از: دخمه دآو دختر در ممسني فارس، دخمه فقرگاه يا فخرگاه در نزديكي مهاباد، دخمه فرهاد و شيرين در صحنه كرمانشاه و دخمههاي اسحاق وند و سكاوند در نزديكي هرسين در كرمانشاه و دخمه قيزقپان در خاك عراق و همچنين دخمه دكان داوود در نزديكي سر پل ذهاب دراستان كرمانشاه.
از نقش نماي اين مقابر صخره اي مي توان تا اندازه اي به شکل ساختمانهاي آن زمان پي برد. اگر اين آرا مگاهها را از نظر اصول ساختماني مطا لعه کنيم درمي يا بيم که نماي آنها شباهت به درون سا ختما ن ميگردد ودر زمستان بر عکس نور خورشيد به علت تابش متمايل خود وارد ساختمان مي شود و اين ايوان به صورت پناهگاهي براي جلوگيري از برف وباران است. کاخهاي تخت جمشيد نيز از روي همين اصل ساخته شده اند واين اصل حتي امروز هم در ساختمانهاي ايران رعايت مي شود .
اين آرامگاهها شامل يک مدخل ورودي و يک يا دو اتاق بودند . گاهي اين دو اتاق روي هم قرار مي گرفتند مانند آرامگاه ((فرهاد و شيرين)) و گاهي درکنار هم قرار داشتند و بوسيله ستونهايي درداخل آرامگاه از يکديگر جدا مي شدند مانند آرامگاه (( فخريکا)) . در اين نوع بناها يک يا دو يا سه قبر کنده مي شد و در بعضي از آنها مانند آرامگاه ((دکان داوود)) تاقچه هايي نيز براي قرار دادان نذريها و هدايا در ديوار اتاق ها تراشيده مي شد.
ستون هاي اين آرامگاهها گرد هستند و پايه آنها نيز به صورت بشقاب مدور و وارونه است و گاهي در زير آن بشقاب نيز پايه مربعي قرار داده مي شود و بعضي اوقات يک نوار کوچک آن دو نوار را از هم جدا مي کند . سر ستونها نيز به صورت لوحه هاي مربعي هستند و گاهي به تقليد از سر ستونهاي چوبي به شکل برگ خرماي چهار پر در مي آيند. گاهي ستون به ديوار مي چسبد و صورت نيم ستون به خود مي گيرد.
سقف آرامگاه قيز قاپان (رباينده دختر) که در کوههاي استان سلمانيه عراق در سنگ تراشيده شده تقليدي است از سقف ساختمانهاي چوبي. در بالاي نيم ستونها که مقابل در ورودي آرامگاه قرار گرفته است سه نقش ديده مي شود که نقش آنها خيلي برجسته نيستند و گيرشمن معتقد است که احتمالا نشانه هاي ((اهورامزدا))و ((ماه)) و((آناهيتا)) باشند . در بالاي مدخل دو مرد در حال ايستاده نقش شده اند و در ميان آنها آتشداني است . در دست اين مردان کمانهايي قرار دارد شايد اين رسم در ميان ايرانيان بود که کمان را علامت نيروي پادشاهي مي دانستند.
آرامگاههاي صخره اي سکاوند در فاصله کرمانشاه و لرستان قرار دارند. شکل اين آرامگاهها از نظر معماري ساده تر از بقيه است و شايد بتوان تصور کرد که ((استودان)) باشند. بالاي يکي از آنها نقش برجسته اي است با هيکل بزرگ و دو هيکل کوچکآدمي درپيرامون آتشدان.
اگر بپذيريم آثار معماري تپه سيلک کاشان متعلق به مادها باشد شايد بتوان گفت که قديميترين اثر معماري اين دوره است و گيرشمن معتقد است که :يکي از امرا مقر باشکوهي در قله تپه اي مصنوعي بنا کرد و آن بوسيله ديواري محاط و داراي برجها بوده است.
تپه نوشيجان : اين تپه در 60 کيلومتري جنوب همدان و 20 کيلومتري غرب ملاير واقع شده است.در اين تپه آثاري کشف گرديد که بنا به اعتقاد ديويد استروناخ متعلق به زمان مادها است .این دژ بارویی دارد که می توان آن را سرمشق همه باورهای ایرانی دانست که تاکنون مشاهده شده.وجود پشت بند ، تیرکش و کنگره در این بارو نشان می دهد که ایرانیان در ساختمان بارو همیشه و در هر زمان پیرو نیاکان خود بوده اند.دژ دارای بارو ، دروازه ، کنگره ، تیرکش ، نهانخانه ها و اتاق هائیست که مانند آن را می توان حتی در دژهای یک صدسال پیش ایران یافت.گذشته از بارو و دژ ، پرستشگاه (شاید آتشکده) و تالاری چهل ستون در آنجا یافت شده که نه تنها اجزای آن مانند آتشکده ها و تالارهای بزرگ ایران است بلکه بیشتر اجزای معماری ایران مانند پوشش درگاه و تاق های بیز و قرار گرفتن ساختمان بر روی پای بست یا کرسی که از ویژگی های معماری ماست همه در آن گنجانده شده استپشت بند در پشت باروی این دژ برای نگهداری دیوار بلند و پایداری آن در برابر تندباد و لرزش زمین پیش بینی شده استدر این قلعه طاقچه ها و درگاههایی با پوشش سه پری اجرا شده که تا سده دوازدهم هجری به شکل مقرنس و پوشش محرابی در معماری ایران رواج داشته است. به کارگيري مصالح بوم آورد (محلي)استفاده از قوسهاي نيم بيضي در بخشهاي مختلف بنا ايجاد يک مجموعه منسجم و زيبا که بعدها بويژه در معماري زمان هخامنشيان تاثير قابل ملاحظه اي را گذاشت.
معماري گودين تپه: اين محل در 6 کيلومتري شهر کنگاور واقع شده است . آثار طبقه اول اين تپه متعلق به دوران مادها است. آثار مکشوف در آن نشان مي دهد که اين تپه احتمالا يکي از قلعه هاي بزرگ دفاعي بوده است. قلعه از خشت خام ساخته شده و داراي ديوار ستبري است که در آن دو برج دفاعي قابل ملاحظه است .
از آثار معماري دوره ماد بايد از تپه هگمتانه و تپه زيويه در سقز (کردستان) و باباجان تپه در نزديکي نورآباد لرستان نام برد. آثار باباجان شامل يک مجموعه ساختماني بزرگ است که نوع و شيوه معماري ماد را بخوبي نشان مي دهد.
شايان ذکر است که برخي از مورخين بويژه هردوت پدر تاريخ درباره آثار هگمتانه مطالبي نوشته اند که در جاي خود بسيار ارزشمند است. اما اکتشافات باستان شناختي و مستندات عيني بسيار معتبرتر از گفته هايي است که تنها مسموعات صرف اند آن به گونه اي که گاه قابل انکارند . ((پولي بي)) نويسنده قرن دوم ق.م درباره اکباتانه اطلاعاتي ارائه مي دهد که با ماهيت داستان هرودوت مغايرت ندارد. به گفته او اکباتانه از لحاظ شکوه و زيبايي وصف پذير نبوده و درون آن شهر کاخي قرار داشت که محيطش بيش از يک کيلومتر بود.تمام قسمتهاي چوبي بنا از چوب سدر يا سرو بود... تيرهاي سقف و ستونهاي سردرها و دالان ها از طلا پوشيده شده بودو سفالها از نقره خالص بود اين گفته پولي بي شايد سخن گزاف آميزي نباشد که کاخهاي زيباي اکباتانه شاهد ثروت عظيم بانيان نخستين آن است و اين بانيان کساني جز شاهان مادي نبودند.
ازجمله آثار بر جای مانده از دورۀ مادها در تکاب، بناهای سنگی غار کرفتو است که با دست در دل سنگ تراشیده شده است و نمونهای از معماری سنگی دورۀ مادها بهشمار میرود. این غار کاربرد دفاعی نیز داشته است و مردم برای گریز از تهاجم اورارتوها و آشوریها، در آن پناه میگرفتند
علاقه مندی ها (Bookmarks)