رکن 1 مسئول تعیین نگهبانی هادبستان با درجه ی سرهنگ دوم اداری پرسنلی
مگه سلاح ندارمممممممممممم
رکن 1 مسئول تعیین نگهبانی هادبستان با درجه ی سرهنگ دوم اداری پرسنلی
مگه سلاح ندارمممممممممممم
یه رفــــــــیق دارم ; "اسمش خــــــــداس" بحثــــــــسش از همه جداس تــــــــا اون پشتــــــمه بیخیال مخاطب خــــــــاص ...!
سلام به تمامی کاربران سایت نخبگان جوان به ویژه به کاربر دبستان:
مهدی (عج) پشت و پناهت باشد عزیزم. اجرت با خدا و امام زمان(عج). التماس دعا.![]()
تاريخچه سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در 22 بهمن 1357 و تغيير و تحولهاي مختلف در همه اركان كشور، گروهي از نيروهاي مذهبي و انقلابي به همراه عدهاي از كاركنان مؤمن ارتش در ستاد مشترك جمع شدند و در محل ساختمان مستشاران نظامي آمريكا – كه تنها ساختمان خالي ستاد بود – كميته نظامي امامي خميني(ره) را تشكيل دادند. از طرف ديگر ليبرالها معتقد بودند كه اداره ارتش بايد بهدست فرماندهان سابق سپرده شود و به همين دليل درصدد بودند كه مسئوليتهاي كليدي را در اختيار بگيرند و گروهكها نيز با تشكيل نشستها و ايراد سخنرانيها و حتي بهراه انداختن تظاهرات، خواستار انحلال ارتش و ايجاد ارتش به اصطلاح خلقي بودند.
اما با هوشياري حضرت امام خميني(ره)، از انحلال ارتش و يا افتادنش بهدست ليبرالها جلوگيري شد و از اواخر سال 1357 در بيت حضرت آيتالله خامنهاي، جلسههايي درباره ارتش تشكيل شد كه آيتالله هاشمي رفسنجاني و برخي از اعضاي كميته نظامي امام(ره) در ستاد مشترك ارتش، در آن شركت ميكردند.
در همين جلسهها و به ابتكار حضرت آيتالله خامنهاي، فكر ايجاد نهادي فرهنگي – اسلامي در ارتش شكل گرفت و اصول حاكم بر آن بررسي و تدوين شد. سپس حجتالاسلام والمسلمين غلامرضا صفايي كه در آن زمان در مدرسه عالي شهيد مطهري،ضمن داشتن مسئوليت اعزام مُبلغين به سراسر كشور، پاسخگوي مسائل نظاميان نيز بود و كارهاي ارتش به ايشان ارجاع داده ميشد، در ستاد مشترك ارتش استقرار يافت و حضرت آيتالله خامنهاي نيز كه در آن زمان عضو شوراي انقلاب بود، طي حكمي در تاريخ 23 مهرماه 1358 دستور ادامه كار در زمينه طرح سياسي ايدئولوژيك در ارتش و اقدامهاي لازم براي پياده كرده آن را صادر فرمودند. فرداي آن روز اين طرح در شوراي انقلاب مطرح شده و به تصويب رسيد و با اين حركت، اولين گام در جهت قانونيشدن نهاد عقيدتي سياسي در ارتش برداشته شد. البته موانع و مشكلهاي بسياري بر سر راه ايجاد اين سازمان و تهيه جدول سازماني آن از طرف عوامل نفوذي و گروهكهاي مختلف ايجاد شد.
اين عوامل كه به تحريك مخالفان انقلاب كار ميكردند، به هيچ وجه نميخواستند و راضي نبودند كه روحانيت در ارتش حضور داشته باشد و تشكيلات منظم و سازمان داده شده مذهبي در درون ارتش شكل بگيرد. عناصر انجمنهاي اسلامي موجود در ارتش نيز كه حاضر نبودند در يك چارچوب قانوني حركت كنند و ميخواستند در موارد متعدد و در سطح وسيعي از امور ارتش دخالت داشته باشند، با تشكيل اين نهاد و قانونمندشدن كارها مخالف بودند.
با همه اين موانع و مشكلهاي، عقيدتي سياسي يا همان سياسي ايدئولوژيك آن زمان، تا زمان روي كار آمدن بنيصدر و جانشيني فرماندهي كل قوا توسط او، در جهت شكلگيري و قوام بيشتر گام برداشت، اما چون او مدعي بود كه بايد عقيدتي سياسي زير نظرش باشد، آشكارا با عقيدتي سياسي به مخالفت پرداخت و با اقدامهايي كه انجام داد، جوّ ارتش بهگونهاي شده بود كه روحانيون و كاركنان اين نهاد به حاشيه رانده شدند. طيف مخالف انقلاب و خط امام (ره) نيز او را در اين راه حمايت و تشويق ميكردند.
در پي وقوع اين حوادث و فشارهاي بنيصدر و مخالفان خط امام (ره) بر اين نهاد، حضرت امام خميني (ره) با آگاهي كاملي كه از اوضاع داشتند، با صدور حكمي، حجتالاسلاموالمسلمين غلامرضا صفايي را بهعنوان رئيس اداره سياسي ايدئولوژيك ارتش منصوب كردند و حكمي نيز خطاب به رئيس ستاد مشترك ارتش صادر فرموده و تصريح كردند كه سازمان سياسي ايدئولوژيك در انتخاب خط مشي خود، صرفاً تابع ولايت فقيه است و فقط از نظر انساني و آماد و پشتيباني تابع ستاد مشترك ارتش ميباشد. سپس اولين جدول سازمان اداره سياسي ايدئولوژيك ارتش در تاريخ 25/3/1360 مورد تصويب قرار گرفت و متعاقب آن مرحوم حجتالاسلام والمسلمين سيد احمد خميني طي نامهاي به دفتر مشاورت امام (ره) در ارتش اعلام كرد كه به فرموده امام (ره)، اين جدول به كليه سازمانها و ادارات وابسته به ستاد مشترك ارتش، نيروهاي سهگانه و ديگر ارگانهاي ذيربط ابلاغ و نسبت به اجراي آن تأكيد شود.
جهت اجراي اين دستور نيز، دفتر مشاورت حضرت امام (ره)، در تاريخ 1/6/1360 طي نامهاي به اداره پنجم ستاد مشترك ارتش، ضمن ابلاغ فرمان امام (ره) به مسئولان امر، ضرورت و اهميت ويژه مأموريت اين اداره را متذكر و يادآور شد كه ارتش جمهوري اسلامي ايران بدون حضور فعال ادارهاي با اين مأموريت و شرح وظايف، از كارآيي و جهتگيري متناسب با شرايط كنوني ناتوان خواهد بود.
عقيدتي سياسي به مرور و طي مدت سه چهار سال، جدول سازماني كليه قسمتها، از ادارات تا تيمها را تنظيم و ابلاغ كرد و در تاريخ چهارم مرداد 1362، اداره سياسي ايدئولوژيك، به اداره عقيدتي سياسي تغيير نام داد.
تا قبل از تصويب قانون ارتش در سال 1366، علاوه بر ادارههاي نيروهاي سهگانه ارتش و ستاد مشترك، عقيدتي سياسي وزارت دفاع نيز در تابعيت سازمان عقيدتي سياسي ارتش بود و سپس با ادغام وزارتخانههاي دفاع و سپاه در يك وزارتخانه تحت عنوان وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، عقيدتي سياسي اين وزارتخانه مستقل شد.
مأموريت و وظايف سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران براساس مواد 14 و 15 قانون اين نيرو، به شرح ذيل تعيين شده است:
مأموريت: براساس ماده 14 قانون آجا، ارتقاي بينش ديني و سياسي كاركنان ارتش، ارائه آموزشهاي عقيدتي و سياسي، انتشار نشريات، كتابها و ديگر محصولات فرهنگي و هنري، نظارت بر حفظ و اجراي موازين اسلامي و انجام كليه وظايف روابط عمومي در ارتش بر عهده سازمان عقيدتي سياسي ميباشد.
منبع
حفاظت اطلاعات
رازداري و حفظ اسرار نظامي:
در هر جنگ اطلاع از موقعيت جغرافيايي ، وضعيت قرارگاهها، شمار نيروها و محل استقرار بسيار ارزشمند است.بنابراين وظيفه ي يك رزمنده در درجه اول حفظ اسرار نظامي نيروهاي خودي و بدست آوردن اطلاعات از وضعيت نيروهاي دشمن است. در بررسي جنگ هاي پيامبر اسلام (ص) با دشمنان به روشني مشخص مي شود كه آن حضرت در سپاه خود افراد ورزيده اي به نام «عيون» داشتند كه با تاكتيكهاي خاص به درون سپاه دشمن مي رفتند و از جنبه هاي گوناگون اطلاعات لازم را بدست آورده و به پيامبر(ص) گزارش مي دادند. آن حضرت بر اساس آن اطلاعات، تشكر خود را هماهنگ مي كردند. براي حفظ اسرار نظامي بايد فكر كنيد كه دشمن از چه راههايي مي تواند از شما اطلاعات كسب كند. ممكن است گروهي از افراد دشمن، با افراد كينه ظاهراً خودي هستند اما وابسته به دشمن اند ميان شما نفوذ كنند. هدف اين افراد جمع آوري اطلاعات براي دشمن است. به اين افراد در اصطلاح «جاسوس» مي گوئيم.
افراد جاسوس همه جا هستند. اين افراد سعي مي كنند خودشان را به شما نزديك كنند تا از شما اطلاعات بدست آورند. پس اگر در جبهه هاي جنگ هستيد، به افرادي كه با شما تماس مي گيرند فكر كنيد و سعي كنيد آنها را بشناسيد . گفتيم ستون پنجم همه جا هست و چون كسي آنها را نمي شناسد، براحتي مي توانند اخبار اطلاعات نظامي را جمع كرده و با روشهاي مختلف براي دشمن بفرستند. مراقب باشيد و به سادگي به ديگران اعتماد نكنيد. مانند افراد ساده لوح نباشيد كه دشمن را كوچك مي شمارند. افراد ساده لوح اسرار نظامي را براي همه فاش مي كنند و دشمن كه با هدف خاص با اين افراد تماس مي گيرد، اطلاعات مورد نظر خود را از آنها كسب مي كند. در نتيجه عمليات نيروهاي خودي «لو» مي رود و ضربه هاي غيرقابل جبران به نيروهاي خودي وارد مي شود.
بنابراين:
دشمن را ضعيف تصور نكنيد
پرحرفي هميشه بد است و در جنگ بدتر از هميشه . بعضي از افراد بي توجه به اطرافيان و بدون موقع شناسي هر حرفي را به زبان مي آورند، براي اين افراد زمان و مكان مناسب نيست. اما خطرناك ترين افراد در جنگ كساني هستند كه شخصيت ناسالم دارند. اين افراد سعي دارند خود را بيش از آنچه هستند بزرگ جلوه دهند. آنها دركسب اطلاعات كنجكاور هستند زيرا مي خواهند به همه بفهمانند كه آدم مهمي هستند نو از خيلي چيزها، از جمله اسرار نظامي دست اول، خبردارند. آ» وقت است كه شروع به بازگو كردن اسرار نظامي مي كنند. جاسوس نيز از اين فرصت استفاده مي كنند و اطلاعات مورد نياز خود را بدست مي آورد.
در واقع منشأ بيشتر شكستها در هر عمليات، جاسوسي عوامل دشمن است
گفتيم جاسوس اولين وسيله دشمن در كسب اطلاعات است، آيا دشمن و ... ديگري هم دارد؟ معمولاً دشمن گشتيهايي به خطوط نيروهاي ما مي فرستد، يكي از وظايف اين گشتيها گرفتن اسير است. سعي دشمن اين است كه از اسيران اسرار نظامي را بدست آورد. اگر شما در موقعيتي هستيد كه احساس مي كنيد به زودي اسير مي شويد بايد هر چيزي را كه اطلاعاتي به دشمن مي دهد از بين ببريد. در جنگ هايي كه طرفين يا يك طرف پاي بند اصول انساني نيستند، با شكنجه هاي رواني و جسماني و وعده و وعيد دادن سعي در كسب خبر مي كنند. اينك به دوستاني از صدر اسلام در مورد اهميت حفظ اسرار نظامي توجه كنيد: در جنگ احزاب خبرهايي از جانب نيروهاي سپاه اسلام به پيغمبر اكرم(ص) مي رسيد. از جمله اين خبرها عهدشكني يهوديان «بني قرنطيه» بود كه پيمان دفاعي خود را با مسلمانان زير پا نهاده بودند و مي خواستند همراه با ساير گروهها و احزاب مخالف پيامبر با مسلمين بجنگند.
اين خبر پيامبر(ص) را بسيار نگران كرد ولي براي حفظ روحيه ي مسلمانا اين خبر را مخفي نگهداشت و براي اطمينان از درستي خبر، تعدادي از يارانش را براي بررسي به سوي ديار بني قرنطيه فرساد و به آنان سفارش كرد كه اين خبر را از سايرين پوشيده دارند. زيرا روحيه سپاه را متزلزل خواهد كرد. يكي از ياران رسول خدا نقل مي كند كه پيامبر فرمود : «برويد و بنگريد كه آنچه براي ما از اين قوم خبر آورده اند درست است يا نه ؟ اگر دوست بود آن طوري به من بگوييد كه فقط من بدانم، زيرا اگر مردم بفهمند و در بين آنها سستي ايجاد مي شود. ولي اگر خبردروغ بود و ميان ما و ايشان به عهدي كه بسته اي وفا مي شود، آن را بلند بگوييد تا همه بشنوند» ياران رسول خدا چنان كردند و پس از كسب خبر قطعي پيمان شكني بني قرنطيه، واقعه را با پيامبر در ميان گذاشتند توجه به اين داستان، اهميت حفظ اسرار نظامي را براي ما روشن مي كند. در اين واقعه رسول خدا
اولاً : به گفته هاي افراد عادي قانع نشدند و گروهي از افراد قابل اعتماد را براي كسب خبر به سوي بني قرنطيه فرستادند.
ثانياً : سفارش كردند كه خبر را براي همگان فاش نكنيد
ثالثاً : پس از آنكه اطمينان پيدا كردند كه خبر درست است براي حفظ روحيه سربازان خبر دست را مخفي كردند
طبقه بندي اطلاعات : اسرار و اطلاعات نظامي فاش شده موجب خسارت و يا شكست مي شود و براي دشمن اهميت دارد. بنابراين بايد براي حفظ اطلاعات نظامي اقداماتي كرد. اولين قدم در اين زمينه طبقه بندي اطلاعات است. اطلاعاتي كه بر اساس اهميتي كه دارند و تهديدي كه در اثر افشاي آنها متوجه نيروهاي خودي مي شود. معمولاً به چهار دسته تقسيم مي شوند:
- اطلاعات به كلي سري
سري
خيلي محرمانه
محرمانه
توجه داشته باشيد كه اين تقسيم بندي اطلاعات به ترتيب اهميت آنها صورت گرفته است. مثلاً براي دشمن اطلاعات سه نسبت به اطلاعات محرمانه اهميت بيشتري دارد. گاهي تشخيص اينكه كداميك از اطلاعات نظامي داراي اهميت بيشتر است براي شما مشكل است. به همين دليل طبقه بندي اطلاعات توسط افرادي كه از موقعيت نيروهاي خودي دشمن آگاه هستند صورت مي گيرد. بايد توجه داشت لزومي ندارد همه افراد به اطلاعات طبقه بندي شده دسترسي داشته باشند زيرا :
هر كس بايد اطلاعاتي را در اختيار داشته باشد كه به آن نيازمند است. براي دسترسي به اطلاعات طبقه بندي شده مسلماً محدوديتهايي وجود دارد به اين محدوديتها در اصطلاح «حيطه بندي» مي گويند. رعايت حيطه بندي احتمال افشاي اطلاعات را كاهش دهد. زيرا تعداد خاصي را در اختيار دارند بسيار كم است. همچنين جاسوسان نيز امكان دسترسي به اطلاعات را نخواهند داشت.
حيطه بندي يكي از اصول مهم و مؤثر در حفظ اطلاعات است.
حال به بعضي از اصول حفاظتي توجه كنيد و آنها را به ياد بسپاريد.
- از بازگو كردن اطلاعات براي ديگران خودداري كنيد
- از كنجكاوي به منظور كشف اطلاعاتي كه در حيطه شما نيست خودداري كنيد - اگر دوستان شما اسرار نظامي را براي سايرين بازگو مي كنند، آنها را به رعايت اصول حفاظتي توصيه كنيد.
- اگر دريافتيد كه اطلاعاتي بر خلاف اصول حيطه بندي فاش شده است به فرماندهان خود اطلاع دهيد.
حفاظت اسناد:
براي حفظ اسرار نظامي و مقابله با فعاليت هاي جاسوسي دشمن بايد از اسناد اطلاعاتي محافظت كنيد.
سند اطلاعاتي بسيار است . از هر شيئي كه به نحوي بازگو كننده اطلاعات طبقه بندي شده باشند.
اين اسناد مي تواند يك برگ گزارش عملياتي يا حتي يك حلقه فيلم باشد. اما آنچه اينجا بيشترمورد نظر است، اسناد مكتوبي است كه در بردارنده اسرار نظامي است و مي تواند در مورد بهره برداري دشمن قرار گيرد. مثلاً يك نقشه عمليات اگر بدست دشمن نيفتد مي تواند خسارت جبران ناپذيري بدنبال داشته باشد. همچنين يك قطعه كارت شناسايي مي تواند مورد استفاده دشمن قرار گيرد.
كارت شناسايي كه در زمان جنگ بدست نيروهاي رزمنده افتاده است، حاوي اطلاعاتي از موقعيت يك سرباز دشمن مي باشد. اين كارت مي تواند اطلاعات زيادي در مورد فرد دشمن، يگاني كه او در آنجا خدمت مي كند و همچنين موقعيتي كه نيروهاي آن يگان در آن جا مي باشند ارائه كند. پس يك رزمنده بايد بكوشد تا كارت شناسايي خود را گم نكند.
اگر در مناطق جنگي كارت شناسايي از دشمن يا از نيروهاي خودي پيدا كرديم بايد به قسمتي به نام حفاظت اطلاعات مراجعه كرده و موضوع را با آنها در ميان بگذاريم. در هر سازمان نظامي تشكيلاتي به نام «حفاظت اطلاعات» وجود دارد. در بعضي از موارد شما موظفيد به مراجع حفاظتي مراجعه كرده و موضوع را با آنها در ميان بگذاريد. بعضي از اين موارد عبارتند از :
- هنگامي كه به افراد مشكوكي برخورد كرديد كه جهت كسب اسرار نظامي كنجكاوي مي كنند.
- اگر كارت شناسايي خود را گم كرديد
- اگر با عوامل دشمن مثل ستون پنجم برخورد كرديد
- اگر با افرادي كه شايعه پراكني مي كنند برخورد كرديد
- در همه اين موارد وظيفه ي شما اين است كه موضوع را به اطلاع مراجع حفاظتي برسانيد. هدف از اين كار جلوگيري از بروز خسارت به نيروهاي خودي است.
منبع
فرماندهی نظامی
فرماندهی نظامی هنری است که می توان آن را از طریق مطالعه، مشاهده، بکارگیری و تجربه آموخت، کسب کرد و توسعه داد. هنر فرماندهی نظامی مستلزم رشد خصایل نیکوی شخصیتی، شناخت و بکارگیری اصول شناخته شده فرماندهی می باشد که فرمانده را در انجام ماموریت محوله موفق می سازد، فرمانده باید با بکارگیری اصول و فنون فرماندهی به شکل مناسب و از طریق اقدامات، دستورات، فرامین، آیین نامه ها و دستورالعملها افراد زیر دست خود را رهبری و هدایت نماید. فرمانده باید بطور مستمر وضعیت فرماندهی خود را مورد ارزیابی قرار دهد، قدرت و توان خود را محاسبه کند و نقایص را برطرف سازد.
هدف غایی فرمانده نظامی ایجاد و حفظ سازمان و تشکیلاتی است که در آن انجام صادقانه و از روی اراده هر ماموریت معقول محوله یا امر شده را در صورت وجود برعهده دارد و در صورت فقدان فرامین اقدام ابتکاری مناسب را انجام می دهد.
مفهوم فرماندهی نظامی
مفهوم رهبری نظامی انجام موفقیت آمیز ماموریت با استفاده از مجموعه عواملی همچون، تشویق، اجبار و رقابت را در سازمان مقرره و در محیطهای متضاد تداعی می کند. بنابراین رهبری نظامی اعمال کامل فرماندهی در چارچوب قواعد فرماندهی است.
رهبر یا فرمانده نظامی مسؤول تمامی عملکردها و اقدامات یگان و واحد خود است. از مسؤول آموزش برای عملیاتها و مدیریت سازمان خود می باشد. وی در مسؤولیت اجرای ماموریت محوله به یگان و همچنین تامین آسایش، سلامتی و امنیت افرادش سهیم است.
فرمانده باید به این واقعیت آگاه باشد که هدف نهایی او دستیابی به حداکثر کارآیی رزمی است. این امر مستلزم وجود سازمانی است که در آن ماموریتهای محوله از روی میل و اراده و صداقت انجام شود. ایجاد چنین سازمانی و آموزش، مدیریت، روحیه، مدیریت انسانی و نظم در آن باید در نهایت توجه قرار گیرد.
مسؤولیت فرماندهی تام و تمام است. یک فرمانده مسؤول هر چیزی است که واحد او انجام می دهد و یا از انجام آن طفره می رود. این تعهد و مسؤولیت را می توان به بهترین نحو از طریق دادن اختیار و آزادی عمل به فرماندهان زیردست و تداوم انجام ماموریت محوله از راه نظارت بر اعمال پرسنل ایفاء کرد. تمرکز بیش از حدمعمول اختیار و قدرت عمل و یا انحراف از زنجیرة معمول فرماندهی، موانعی را در سر راه اجرای ماموریت بوجود می آورند.
عناصر رهبری نظامی
رهبری یا فرماندهی متاثر از سه عنصر اساسی است، یعنی شخص رهبر یا فرمانده، واحد یا گروه و موقعیتی که در آن رهبر یا گروه او وارد عمل می شوند. هیچ نسخه ای برای تبدیل شدن به یک رهبر یا فرمانده وجود ندارد و هیچگاه دو فرمانده از روش دقیقاً یکسان به نتایج مشابهی نمی رسند. هر فرماندهی در تجزیه و تحلیل اجزاء مختلف یک مساله تحت تاثیر شخصیت خویش ، شخصیت اعضای گروه و موقعیتی که با آن مواجه باشد، قرار می گیرد . در ارتباط با این متغیرها یافتن یک قاعده استاندارد امکانپذیر نیست و هر فرماندهی باید برای هر مشکلی براساس تحلیلش از عناصر سه گانه فرماندهی راه حل مناسب بجوید.
فرماندهی(رهبری)
فرمانده نظامی باید دقیقاً بداند که نیروهای نظامی برای تامین پدافند ملی حفظ و تامین می شوند. ماهیت کار و سازمان نظامی یک فرمانده او را وادار می کند که از اعمال روشهای دمکراتیک اجتناب نماید. روش فرماندهی نظامی اساساً روشی تحکمی ـ آمرانه ـ است نه ترغیبی و تشویقی، اگر چه ممکن است گاهی اوقات فرمانده استفاده از رویه تشویق و ترغیب را امکانپذیر و مطلوب بیابد. با وجود این، بیان این نکته به معنای آن نیست که فرمانده نظامی باید در تصمیمات متعصب و مستبد باشد.
از آنجائیکه مسؤولیت یک فرمانده بسیار عظیم است و تصمیمات او فردی می باشند و از آنجائیکه او نمی تواند بطرو معمول بر بحث و جدل و مشورت دمکراتیک تکیه کند، بنابراین باید نظم و انضباط شخصی خود را به بالاترین درجه برساند، از شتابزدگی و بی دقتی در تصمیمات اجتناب کند، همیشه صحت در فرماندهی را مدنظر داشته باشد، تصمیماتش را براساس عقلانیت قرار داد و به تمامی عوامل دخیل در تصمیمات توجه کافی و وافی نماید. علاوه بر اینها، یک فرمانده نظامی خوب باید به همراه قاطعیت و پرهیز از خودبینی، وقار و متانت را در خود رشد دهد. او باید همیشه بداند که از شایستگیهای افراد زیردست خود بهره برداری کند و در صورت امکان با آنها مشورت نماید و به نظرات آنها در مواقع تصمیم گیری احترام بگذارد . اگر فرماندهی این اصول را مورد توجه قرار دهد، تصمیمات او در نزدیک افراد زیردست بعنوان تصمیماتی عاقلانه و درست جلوه گر می شود و آنها با طیب خاطر و از روی اراده و میل فرامین او را به مورد اجرا می گذارند.
گروه
یک فرمانده با افراد و گروهها در سازمان و حجم مختلف ـ از یک گروه کوچک سه نفری گرفته تا یک یگان بزرگ ـ سرو کار دارد. در اینجا، ابتدا به بررسی افراد می پردازیم.
ـ افراد : بطور کلی یک فرد را می توان در گروهها شخصیتی زیر طبقه بندی کرد:
الف ـ برون گرا: فرد برون گرا دارای نگاهی دنیوی و مثبت است، بر شخصیت خویش تکیه می کند، از اظهار عجز و ضعف و ناسازگاری متنفر است، محافظه کار و کوته بین می باشد، طالب کنترل و نظارت سفت و سخت و فرماندهی آمرانه است و زمانیکه نبود آن را احساس کند، تمایل به برتری جویی پیدا می کند.
ب ـ میانه رو و معتدل: فرد میانه رو لیبرال و صبور است، براساس مزیتها، افراد، شرایط و اندیشه ها را مورد ارزیابی قرار می دهد، تنها عقل بر او حاکم است نه قلب و احساس، واقعگراست و اگر تشویق و ترغیب گردد تمایل و اشتیاق به پیروی و اطاعت دارد. افراد معتدل نسبت به افراد برون گرا بسیار نادر هستند.
ج ـ درون گرا: فرد درون گرا دارای تیپی ساکت و بی میل، بویژه در سخن گفتن بسیار محتاط است، گاهی اوقات دارای ذهنی بسیار فنی، دقیق و زیرک و مهارتی بالاست. از بکارگیری قدرت اختیار بیزار است. نیازمند انگیزه ای مستمر برای تداوم حرکت و عمل خویش است. این گونه افراد بیشتر طالب فرماندهی از نوع ترغیبی تا سایر موارد هستند.
ج ـ گروه:
الف ـ فرمانده نظامی نه تنها باید قادر به قضاوت، ارزیابی و شناخت هر یک از افراد گروه خود باشد بلکه باید رفتار گروهی را نیز بخاطر اینکه بتواند افراد را در یک گروه هماهنگ نماید، بشناسد و درک کند تا بعد از آن بتواند با اعمال روابط محکم انسانی، وحدت فرماندهی اش را حفظ کند که این امر یکی از مسؤولیتهای اصلی وی بشمار می رود.
ب ـ واکنش گروهی نسبت به فرماندهی به همان شیوه ایست که افراد انجام می دهند. واحدها نیز زمانیکه فرماندهی ضعیف و غایب است و یا رفتاری مستبدانه دارد، از هم گسیخته و پریشان و ناکام می شوند.
ج ـ درست همانگونه که فرمانده افراد را از طریق مشخصات و ویژگیهای هر یک از آنها مورد بررسی قرار می دهد، باید از راه ویژگیهای گروهی سه گانه زیر به فرماندهی گروه بپردازد:
1- قوه شناخت و درک: قوه شناخت و درک عبارت از توانایی گروه به فهمیدن آنچه که فرمانده می خواهد ، دریافت پیام او برآوردن هدف و مقصود وی می باشد. زمانیکه شما می خواهید چیزی را یاد بگیرید، از افراد سؤال می کنید.
2-کارآیی: کارآیی آز آموزش گروهی، تجربه و توانایی هماهنگی و همکاری با یکدیگر ناشی می شود. افزایش کارآیی فردی و گروهی بدون فشار و تنش اضافی باید هدف اصلی فرمانده باشد.
3-رغبت و اشتیاق: رغبت دلیل بر هواداری، وفاداری، همکاری و نظم و انضباط است. مجموعه ای از این عوامل قدرت و توانایی فرماندهی را در هماهنگی افراد گروه در جهت نیل به یک هدف مشترک افزایش می دهد. فرمانده باید این مشخصه و ویژگی را در فرماندهی اش به شیوه ای مثبت رشد دهد.
موقعیت و وضعیت. عنصر اصلی دیگر فرماندهی موقعیتی است که در آن فرمانده عملیات را هدایت می کند. هر موقعیتی دارای اشکال و نمودهای بسیاری است که می توان آنها را بصورت زیر خلاصه کرد:
الف ـ محیط فیزیکی؛
ب ـ تداوم وضعیت و موقعیت؛
ج ـ تناوب رویدادهای موقعیت؛
د ـ ساختار نژادی یا قومی گروه یا واحد درگیر؛
ه ـ وضع و اعتبار فرمانده؛
و ـ حال و هوای فرماندهی انتصابی؛
ز ـ نظام ارزشی جاری؛
ح – میزان تهدید و اضطراری بودن وضعیت؛
شیوه های فرماندهی
اعمال فرماندهی نظامی به شخصیت فرمانده و موقعیت موجود بستگی دارد. با وجود این، فرمانده نظامی می تواند بطور کلی شیوه های خودکامانه ـ آمرانه یا دمکراتیک را اعمال نماید. فرمانده به منظور استفاده از شیوه مناسب با وضعیتی که با آن مواجه است باید قادر به شناخت ماهیت بحران یا شورشی باشد و به تناسب آن راه چاره را بجوید. برخی از شرایط و موقعیتهای معمول و شیوه های فرماندهی نظامی در هر یک از آنها عبارتند از:
الف ـ شیوه های خودکامانه ـ آمرانه
1- شرایط بحرانی: در شرایط بحرانی نیاز به دستورالعملها و قاطعیت ویژه ای وجود دارد. زمانیکه فشار کم می شود تمایل در جهت مخالف بیشتر می شود. هر دو وضعیت نیاز به فرماندهی مقتدر و قوی دارد.
2- شورش جمعی: در زمان کنترل شورش داخلی رهبر ـ فرمانده ـ باید قوه اختیار و میزان کنترل خود را مرتب کرده و به مقابله با افراد یا گروههای شورشی بپردازد.
در موارد بغایت خطرناک و موقعیکه زمان بسیار کم است یا تعداد افراد زیردست بسیار زیاد می باشد. شیوه آمرانه معمولاً نتایج بهتری ببار می آورد.
ب ـ شیوه دمکراتیک
از شیوه فرماندهی دمکراتیک، ترغیبی و یا ترتیبی می توان در برخورد با شرایط و اوضاع زیر استفاده کرد:
1- در سختی ها و مشکلات فردی.
2- در زمان حل مشکلات، بازرسی و مشاوره.
3- زمانیکه تعداد افراد زیردست اندک است.
4- در زمان برخود با زیردستان ساده و بی تجربه و یا جاه طلب.
5- در زمانیکه تجدید دوره بسیار سریع است.
6- زمانیکه فرمانده و فرمانبر احتمالاً دوباره در دوره ای مشابه با هم برخورد نمی کنند.
7- زمانیکه فرصت برای فرآیند آموزشی وجود دارد.
استحکام گروه
1- یک فرمانده باید بیاد داشته باشد که هیچ انسانی بطور طبیعی برای زندگی در شرایط سخت و بسیار منظم سرباز خانه ها ساخته نشده است. علی رغم طبیعت، تربیت و مراتب انسانها ممکن است آنها در شرایط مختلف واکنش های متفاوتی از خود نشان دهند که ثبات و رفتار جمعی را تحت تاثیر قرار دهد.
2- فرمانده ـ رهبر ـ باید قادر به پیشی گرفتن از چنین افراد و موقعیتهایی باشد و بتواند روشهای مناسب فرماندهی را اعمال کند،
3- فرمانده باید تلاش کند تا حدامکان بعنوان «نخستین دونده» یا جذب کننده شوک انسانی «بطرف بحران گام بزند و بگوید که «این وضع مستلزم چیزی فراتر است و هدف آن هم هستم».
4- رقابت درون واحدها و مابین واحدهای تابعه، استحکام گروهی را تقویت می کند و همکاری و هماهنگی را با چشم انداز سالمی برای دیگران بدون استفاده از روشها و تاکتیکهای ناخوشایند تحکیم می بخشد.
5- همبستگی فرماندهی یا گروه رهبری باید در زمان صلح در شش محور دفاعی زیر توسعه یابد تا در مقابل از هم پاشیدگی مقاومت کند:
الف ـ ایدآلهای دوره همچون مفهوم جهاد، جنگ شهادت طلبانه، دفاع از میهن و اموال و خانه ها و تامین امنیت و شرافت زنان و کودکان؛
ب ـ تنفر از دشمن یا دشمن احتمالی که مبتنی بر رفتارهای بدگذشته او می باشد؛
ج ـ اهداف نظامی کوتاه مدت؛
د – تفاخر به خود و خانواده؛
ه ـ تبعیت؛
و ـ وفاداری نسبت به واحد، گردان و گروهان.
اصول فرماندهی
یک فرمانده نظامی تنها پس از آنکه ویژگیهای مطلوب فرماندهی را کسب کرد می تواند اصول فرماندهی را برای اعمال رهبری خود بکار گیرد. این قواعد مطابق با اصول راهنمای رفتار و اعمال فرماندهان نظامی موفق جهان درگذشته بوده اند. این اصول در مواقع مختلف ممکن است کاربرد متفاوتی داشته باشند اما فرماندهی که این اصول را نادیده می گیرد به استقبال شکست می رود. بنابراین باید بطور کامل دانست که بکارگیری اصول مذکور نتایج مطلبوی را ببار خواهد آورد در صورتیکه فرماندهی که آنها را بکار می گیرد دارای خصلتهای اساسی فرماندهی باشد. فرماندهی که در خصایل فردی دارای نقایصی است بندرت می تواند این اصول را با اطمینان و کارآیی لازم اعمال نماید. اصول فرماندهی در تمامی میادین یکسان بکار می روند . که عبارتند از:
الف ـ وظیفه خود را بشناسید.
ب ـ خودتان را بشناسید و در جهت اصلاح و رشد خود باشید.
ج ـ افراد خود را بشناسید و در پی رفاه و آسایش آنان باشید.
د ـ یک نمونه و الگوی شخصیتی باشید.
ه ـ افراد خود را آگاه و مطلع نگه دارید.
و ـ افراد خود را بصورت یک گروه آموزش دهید.
ز ـ تصمیمات بموقع و با ثبات بگیرید.
ح ـ حس مسؤولیت پذیری در افراد زیردست را تقویت کنید.
ط ـ قوه فرماندهی خود را مطابق با قابلیت های خود بکار گیرید.
ی ـ در قبال اقدامات خود متعهد و مسؤولیت پذیر باشید.
ف ـ مطمئن شوید که ماموریت را بخوبی درک کرده اید و بپایان می برید.
شاخصهای فرماندهی خوب
چهار شاخص وجود دارد که معیار موفقیت یا شکست در اعمال فرماندهی نظامی است که عبارتند از:
روحیه، نظم و انضباط، روح جمعی و کارآیی. تمامی این شاخصهای فرماندهی در ارتباط مستقیم با یکدیگر هستند و همدیگر را تقویت می کنند. آنها را می توان بعنوان معیار و ارزیابی وضعیت فرماندهی در واحد یا گروهان بکار گرفت. این ارزیابی باید مداوم و بدون تعصب باشد تا بتواند نشان دهد که آیا یک واحد نظامی کارآیی لازم را دارد یا نه و آیا می تواند ماموریتهای محوله را به انجام برساند. ارزیابی مستمر این مشخصه می تواند به کشف مسایل و مشکلاتی که اثرات سوئی بر یک یا چند شاخص مذکور دارند و به کاهش قابل توجه کارآیی واحد نظامی منتهی می شوند، بیانجامد.
کاربرد فرماندهی نظامی
بکارگیری فرماندهی نظامی در کارکرد روزانه نهادهای نظامی نهفته است و فرآیندی مستمر می باشد. تاثیر فرماندهی نظامی ممکن است فراتر از یک مقطع زمانی باقی ماند و می تواند با وجود و یا فقدان شاخصهای ذکر شده در بالا مورد ارزیابی قرار گیرد.
شیوه های بکارگیری فرماندهی از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. معهذا جنبه های معدودی وجود دارند که بسیاری از فرماندهان موفق آنها را بکار گرفته و به موفقیت نایل شده اند. این جنبه ها عبارتند از:
الف ـ دیدار از واحد نظامی و یا واحدهای تابعه از جمله کوچکترین پستهای نظامی ویژه در مواقع خطر و سختی؛
ب ـ گفتگو با افراد زیردست بطور فردی یا جمعی؛
ج ـ ایجاد یک نظام پاداش و تنبیه که شامل معرفی و سپاسگذاری عمومی به خاطر کار خوب نیز می شود؛
د ـ ابزار اطمینان نسبت به پرسنل زیردست؛
ه ـ ابراز علاقه واقعی به فعالیتهای افراد تابعه.
نتیجه گیری
فرماندهی کارآمد شاید مهمترین عامل برای تداوم مقاومت نیروهای نظامی در جبهه نبرد باشد. در زمانیکه اعمال نظارت ممکن نیست و خطرات سهمگین هستند، تنها چیزی که نیروهای نظامی را وادار به پیشروی می کند نوع فرماندهی است.
فرماندهی خوب، حس هدفداری را در افراد زنده می کند و حس فداکاری و از جان گذشتگی برای انجام وظیفه را تقویت می کند. فرماندهی غیر از مدیریت است و در واقع مدیریت بخشی از رهبری و فرماندهیست نه جایگزین آن. قدرت رهبری و فرماندهی را می توان از طریق آموزش و تجربه بدست آورد و به انحاء مختلف که به شخصیت فرد فرمانده بستگی دارد، اعمال کرد.
منبع
خبر دار!!!!
نوشته اصلی توسط [FONT="
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)