یک روانشناس با بیان این که یک سری از تبعات روان شناختی بیماری ایدز مستقیما محصول مشکلات جسمی این بیماران است، می گوید
:«یک سری دیگر از تبعات روان شناختی این بیماری مربوط به واکنش های منفی است که اجتماع نسبت به این بیماران و این بیماری بروز می دهد. مانند طرد و ترس از این بیماران، فاصله گرفتن از آنها، گناه کار و فاسد دیدن آنها.»
دکتر بهمن بهمنی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری «سلامانه»، با اشاره به این که همه این موارد موجب می شود فرد بیمار احساس کند که روابط اجتماعی خود را از دست داده است، خاطرنشان می کند:«
از دیگر تبعات روان شناختی این بیماری در فرد بیمار محصول احساس گناه و خشم معطوف به بیرون، ترس از آینده، انتظار مرگ پیش رس و یا زودرس و در نتیجه، ناتمام ماندن کارها، تنها گذاشتن عزیزان قبل از موعد و یا محصول این فکر است که ممکن است بخشیده شده از دنیا نرود یا تقاص گناه های متعدد را بدهد.»
به گفته دکتر بهمنی همه این موارد در مجموع موجب دلمردگی و افسردگی شدید می شود و میل به فعالیت، مشارکت در زندگی اجتماعی آنها و سرمایه گذاری برای آینده را بی انگیزه می کند.
به عقیده این روان شناس این بیماران نسبت به آینده هم یک احساس اضطراب و نگرانی دارند. اینکه ممکن است در آینده چه اتفاق ناگواری بیفتد، باعث می شود تصویر آینده را هم از دست بدهند.
احساس از دست دادن دادن گذشته و آینده افسردگی را تشدید می کند. آنها با خود می گویند گذشته را که از دست داده ایم آینده را هم به خاطر گذشته از دست می دهیم. بنابراین احساس افسردگی این بیماران قابل توجه و بالا است.
دکتر بهمنی تاکید می کند:«گاهی اوقات این افکار برای بیماران خیلی آزار دهنده می شود به طوری که ممکن است منجر به خودزنی و خود آزاری مستقیم یا غیر مستقیم شود.»
اما به عقیده استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی کمکی که می توان به این بیماران کرد این است که اولا بدانیم آنها همیشه در بیماری خود مقصر نیستند.
گاهی اوقات آنها به صورت غیر مطلع از منابع دیگر واگیر پیدا کرده اند. دوم اینکه به فرض اینکه این بیماران در بیماری خود مقصر باشند. خیلی از مواقع آنها سبک زندگی غلطی نداشتند. ممکن است یک بار، درگیر سبک زندگی غلط شده باشند اما این جز عادت و بینش و شخصیت آنها نبوده است.
بعلاوه اینکه خیلی از آنها هر طور که زندگی کرده اند در حال حاضر خیلی پشیمان هستند و جامعه نباید این بیماران را به دلیل رفتار گذشته شان حتی اگر خودشان باعث این بیماری شده اند خیلی تنبیه کند.
به عقیده این روانشناس یکی از موارد دیگر این است که به راحتی می شود سرایت این بیماری را کنترل کرد. روش های ساده ای هم وجود داردکه با رعایت این روش ها این بیماران می توانند روابط زناشویی سالمی را هم داشته باشند.
یعنی لزوما لازم نیست که روابط زناشویی، روابط خانوادگی و روابط بین فردی این بیماران قطع شود.این بیماری ممکن است جسم آنها را ضعیف کند ولی مغز و توانایی ذهنی آنها را که از بین نمی برد واین بیماران هنوز هم می توانند درشغل و اجتماع خود مفید باشند و باید به آنها کمک کرد که این احساس مفید بودن خود را حفظ کنند. پس جامعه و رسانه ها باید کمک کنند که برچسب های منفی هم تبلیغ نشود.
منبع:
سلامانه
علاقه مندی ها (Bookmarks)