دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 132 از 297 نخستنخست ... 3282122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142182232 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,311 تا 1,320 , از مجموع 2961

موضوع: دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

  1. #1311
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24669
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    روزای عجیبیه...و حسهایی عجیب تر...

    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  2. 10 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  3. #1312
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    -------
    نوشته ها
    12
    ارسال تشکر
    45
    دریافت تشکر: 54
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    یک روز خوب:

    امروز تولدم بود (بیست و دوم بهمن) اما با وجود اینکه زیاد اهمیت نمیدم که بهم بگن تولدت مبارک اما حقیقتا بدم نمیومد بهم تبریک بگن.

    اما کسی نگفت
    نه خانواده نه دوستان نه هیشکی دیگه...
    فقط یکی تبریک گفت اونم مجازی yas90

    بگذریم...
    No problem

  4. 12 کاربر از پست مفید od.chan سپاس کرده اند .


  5. #1313
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    یه اتفاق خیلی. بد داره میوفته
    یعنی. خیلی بد
    ممکنه کلا همه. چیز رو. خراب کنه
    یه لطفی کنید برام دعا. کنید
    شاید ....

  6. 13 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  7. #1314
    همکار تالار مهندسی عمران
    رشته تحصیلی
    نفت و پلیمر
    نوشته ها
    494
    ارسال تشکر
    7,685
    دریافت تشکر: 3,187
    قدرت امتیاز دهی
    12782
    Array
    AaZaAdeh's: جدید117

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)


    عمری که اجل در پی آن می تازد...

    هر کس که در آن غصه خورد می بازد...
    سه چیز را با احتیاط بردار: قدم، قلم ، قسم!
    از سه چیز کمک بگیر: عقل ، همت، صبر!
    اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن: خدا، مرگ و دوست!







  8. 11 کاربر از پست مفید AaZaAdeh سپاس کرده اند .


  9. #1315
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    رادیـــــــولـــــــوژِی
    نوشته ها
    33
    ارسال تشکر
    130
    دریافت تشکر: 124
    قدرت امتیاز دهی
    375
    Array
    مـــــــهـــــــر's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    دارم به ترم جدید و نمره فیزیکی که هنوز نیومده و 5واحد ترم جدیدمون به اون بستگی داره فکر میکنم!
    توروخدا واسم دعا کنید!بدجوری نگران نمرمم!امتحان بدجوری سخت بود!!!!!!!!!!!

    ومن یتوکل علی الله... فهو حسبه

  10. 8 کاربر از پست مفید مـــــــهـــــــر سپاس کرده اند .


  11. #1316
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    ارشد ژنتیک ،کارشناسی میکروبیولوژی
    نوشته ها
    2,987
    ارسال تشکر
    25,976
    دریافت تشکر: 13,088
    قدرت امتیاز دهی
    24669
    Array
    سونای's: جدید81

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    به این فکر میکنم 4 ماه دیگه همچین شبایی من چه حالی دارم؟؟؟
    بدون شک یا بیمارستانم! یا از بیمارستان اومدم یا دوباره در حال رفتن به بیمارستانم... دیگه خیلی خوشبینانش اینه که درمونگاه سر کوچمونم!!! نه ولی اون شبانه روزی نیست! پس در حالت خوشبینانه درمونگاه صابرین هستمخدایااااا فکرشم نمیتونم کنممممممم

    ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
    دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من

  12. 12 کاربر از پست مفید سونای سپاس کرده اند .


  13. #1317
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr hesabi نمایش پست ها
    یه اتفاق خیلی. بد داره میوفته
    یعنی. خیلی بد
    ممکنه کلا همه. چیز رو. خراب کنه
    یه لطفی کنید برام دعا. کنید

    سلام به همگی

    رد شد از سرم
    تقصیر مسئولین مدرسه بود که الکی منو ترسوندند
    شاید ....

  14. 12 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  15. #1318
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27194
    Array
    solinaz's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    سر کلاس کنکور اقای فاکری من خنگ میشم..خعلی...ابرومم رفته!ساعت از 4 بگذره من هیچی حالیم نیست دیگه!
    نشستم سرکلاس ستایش ازم میپرسه اون چیه نوشته رو تخته...میگم بنویس "هاوربین"عینکشو میده بالا یه نکاه میندازه میگه هاخودمم نوشتم هاوردبین تو دفتر...اینقدر باابهت داد زدم هاااااااااااااااااااااااا ااوربینچهار دقیقه بعد استاد:هاااااااااااااااااا ااااااورسسسسسسسسسسسسسسر بچه ها جلوم بود..نقطه هاشو ندیدیم
    منو ستایش رفتیم زیر میز هرهرهرستایش رشتش ریاضیه امیدش به من بود کنارشم
    یه بار دیگم همچین اتفاقی افتاد....
    جزایر لانگراهانسو با پانکراس قاطی کرده بودم شده بود هانگراس
    این سوتییتو جلو همه دادم....خود همین مونا تو سایت...اگر اون شب بهم نگفته بود تو امتحان همینارو مینوشتم
    دیروز خانم خوش نویسان دستگاه گردش مواد درس داد...چقدر شیرینه....همه هنگ کرده بودن
    گردش موادو تو ملخ و کرم خاکی و خرچنگ دراز داشتیم بررسی میکردم...منو سحر قاط زده بودیم...شکل کرم خاکیو ملخ دیده بودیم
    خوش نویسان میگه قلب کرم خاکی 5 جفته...
    منو سحر:چی شد مگه 6 بخشی نبود!
    به میزای دیگه میگیم اونا بدتر ازما...بعد 4 ساعت ای کیومون افتاده شکلارو جا بجا گرفتیم
    زیست خعــــــــــــــــلی شیرینه....
    از کلاس اومدیم بیرون تصمیم گرفتیم اصطلاحات و ....زیست شناسیو به عنوان فحش به ریاضیا بگیم
    همه تجربیا وایسادیم جلو کلاسشون اومدن بیرون...سیستول و دیاستول و تری کاسپیرو....قیافه هاشون:ما:فحشه فحشه
    فامیلی دبیر فیزیک فو ق برنامه نگاری هست ما بهش میگیم سیرابیریاضیا گیج شده بودن
    وای ترکیدم از خنده...
    به عمم میگیم سیستول میگه بی تربیتبابام پشتش تایید میکنه
    ستایش این سایتم دیشب رفت سر کار
    دیشب ساعت 2 نصفه شب مزاحم تلفنی داشتم...تو کما بودم نفهمیدم رد تماس زدم یا ....خوابیدم باز..هیچ وقت مزاحمی نداشتم بچه ها رفتن مشهــــــــــــــــــد شیطونیاشون شروع شد
    حالا 7 صبح ستایش اس داده:دارم میمیرم ار حرص سلی،از دست بقل دستی بیشعورم و...
    خودم گیج منگ ساعت 10 صبح جوابشو دادم
    بابا از این منو ستایش بااااید یه فیلم طنز بسازن!قراره باهم بریم کنسرت الان باید بجا این هماهنگ بشه بریم پیش یه روانشناس
    ویرایش توسط solinaz : 13th February 2014 در ساعت 05:51 PM



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  16. 12 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


  17. #1319
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    خسته شدم
    امروز به زور رفتم مدرسه 3 4 روزه دارم از گردن درد میمیرم تا کنکور گوژ پشت میشمحالا خیلی هم نمیخونما اینا تاثیر پای نت موندنه
    امروز رفتم مدرسه فیزیک و شیمی داشتیم استاد شیمیمون همیشه به من میگه ستایش شهیدت میکنم آخه خودش موجیه میخواد منم شهید کنه
    هیچی دیگه استاد شیمیمون رفت آقای رمضانی دبیر فیزیکمون اومد من تو دفترم با مامانم نشسته بودم مامانم برای اولین بار اومده بود بگه این درس نمیخونه بعد 12 سال اولین بار بود که این کارو میکردکلی بهم بر خورد
    تو دفتر من بودم مامانم مشاور سال قبلم مدیر مدرسه با ناظمم
    مشاور:هدفت چیه؟
    من:کلا به کسی دیگه هدفمو نمیگم چون همه مسقرم میکنن
    مشاور:نه من مسقرت نمیکنم بگو
    من:مهندسی صنایع دانشگاه شریف
    مشاور:تو عین بچه هایی میمونی گه کفش بزرگترا رو پاشون میکنن لقمه بزرگتر از دهنت برداشتی
    من:
    داشت اشکم درمیومد که یهو مدیرمون:مورد داشتیم 10 روزه عیدو خونده رتبش 2000 شده فقط 10 روز عید
    من:
    مدیر در ادامه:من حلال نمیکنم وقتی میتونی یه دانشگاه خوب قبول شی نشی
    من:
    مدیر:استادا روت نظر خوب دارن میگن میتونی قبول شی
    من:تناقض بین مدیرو مشاور
    در اخر نگاه من به مامانم:
    من:دستت درد نکنه واقعا
    مشاور:مامانتو تهدید میکنی؟
    من:تهدید نبود تشکر بود
    مدیر:پاشو برو سر کلاست
    من: خدافظ
    سر کلاس فیزیک:
    همینطوری گریه میکردما
    آقای رمضانی:ستایشاز دست من ناراحتی؟
    من وسط گریه:آخه به تو چه ربطی داره من واس خودم گریه میکنم
    آقای رمضانی:تورو خدا گریه نکن گریم میگیره ها
    من:
    سلیناز اون وسط اس میده:عطی مزاحم دارم
    من:
    یکم با سلی حرف زدم
    حالا وسط کلاس بودما
    من:سلی ظهر میام نت میحرفیم
    رمضانی:تجربی ها برید خونه ریاضیا بمونن
    من:خفت میییییییییییییییییییکنم
    سلیناز اون وسط:به تجربی ها سلام برسون
    من:میکشمت سلییییییییییییییییییییی
    ویرایش توسط setayesh shb : 13th February 2014 در ساعت 03:57 PM

  18. 11 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


  19. #1320
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3110
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

    وقتی که مادر برود سفر همه چی می رود ..
    دل تنگ هستم .. زیاد..
    همین
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  20. 11 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


صفحه 132 از 297 نخستنخست ... 3282122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142182232 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 29th November 2014, 09:41 PM
  2. خبر: برنامه‌هاي حمايت از دانش‌آموزان نخبه اجرا مي‌شود
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار عمومی نخبگان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 4th January 2013, 11:24 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2011, 08:42 AM
  4. مقاله: راهبردهاي آموزشي اشاعة مديريت دانش
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd February 2010, 10:16 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th January 2010, 07:28 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •