چکیده:
برنامه ریزی درسی به عنوان یک فعالیت دارای مراحلی است که برنامه درسی را پدید می آورند .این برنامه ریزی که با سنجش نیازها و تعیین ( انتخاب ، سازماندهی و ارائه محتوا ) ادامه می یابد و با تعیین شیو های ارزشیابی پایان می رسد (کیامنش ، احمدی ، موسی پور 1374 ، ص1)
مدلهای برنامه ریزی درسی را میتوان در دو گروه طبقه بندی کرد که در یک گروه افرادی هستند که میتوان هدفهای تعلیم و تربیت را تعیین وبه دقت بیان نمود و سپس به شیوه خطی آنها را تحقق بخشید .
این گروه رویکرد تکنیکی علمی به برنامه ریزی درسی دارند که از دیدگاه زیر تعدیل شده اند
1-بابیت (هدفها باید واضح باشدبه زبان روزمره نوشته شود واز هدفهای کلی پرهیز شود)
2- هاکینز(دارای هفت مرحله است الف –مفهومی ساختن برنامه ،ب- تشخیص ج- انتخاب محتوا د-انتخاب تجربه های یادگیری و- اجرا ه – ارزشیابی ی- نگهداری برنامه)
3- تایلر(مهمترین کار برنامه ریزباید هدفهای کلی را از 3 منبع مواد درسی ، یاد گیرنده ، وجامعه تامین شود)
4 سیلور والکساندر(دارای چهار مرحله است الف- تحلیل هدفهای کلی وجریی ب- طراحی برنامه درسی ج-اجرای برنامه درسی د- ارزشیابی برنامه درسی)
5-تبا (معلمان باید در برنامه ریزی درسی شرکت کنند واز یک روش استقرایی از امور جزیی به طرح کلی برسند)
و خطی بودن و اصالت دادن به برداشت بزرگسالان از تعلیم و تربیت ویژگیهای مشترک این مدلهاست. در این مدلها فراگیز در حصار برنامه درسی است.
در مقابل رویکرد غیر تکنیکی قرار دارند یعنی افرادی که به ذهنیت ، شخصی بودن ، ذوقی بودن واکتشافی بودن تاکید میکند که علایق و گرایشات فراگیر را تنها محور جهت دهنده به فعالیتهای یادگیری ، اتنخاب و سازماندهی محتوا در نظر گرفتند که از دیدگاه زیر گرفته می شود
1- چارترز :برای تعریف هدف درسی از روشهای تحلیل شغل(درون نگری، مصاحبه ، پرسشنامه ) استفاده شود
2- وین اشتین و فانتی نی (این دو دانشمند عقیده داشتند که هدف انسانی را توسعه دهند)
که علایق فراگیر را عامل منحصر به فرد تلقی می کنند.(ملکی ، حسن- زمستان 88 – ویراست دوم – ص 104و 109)
مقدمه:
برنامه ریزی در پی آنست شرایط ،موقعیت و وسایل مورد احتیاج را در حیطه تعلیم و تربیت برای فراگیران با شرایط فعلی ونیازهای شخصی آنان فراهم سازد و زمینه تربیت و رشد همه جانبه آنان مهیاگردد.( سلمانپور ،دکتر جواد –برنامه ریزی درسی با تاکید بر تدوین محتوای درسی فعال و کاربرد تحلیل –سال 84 ص 47)
مدلهای برنامه ریزی درسی برا اساس دیدگاه تکنیکی علمی – به عقل گرایی و تجربه گرایی تکیه می نماید و در مقابل دیدگاه غیر علمی و غیر تکنیکی به اشراق گرایی و آنچه مک دونالد زیبا شناسانه در مقابل عقلانیت تکنولوژی نامیده است متکی است طرفداران رویکرد غیر تکنیکی و غیر علمی به طراحی برنامه های درسی از طرحهای کودک مدار و تا حدودی مساله مدار حمایت می نماید پس از ذکر ویژگیهای اصلی دو رویکرد علمی – تکنیکی و غیر تکنیکی ، نمونه هایی از مدلهای مربوط به این دو رویکرد را توضیح می دهیم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)