باز هم جشن بزرگ انقلاب با شیرین کاری همراه شد!
یک بیسلیقگی بزرگ آغاز شد؛ بیسلیقگی بزرگی که جشن بزرگ انقلاب ایران را به اخبار طنز سایتهای خارجی بدل کرد.» این جملات آغاز خبری است که سال 90 در نکوهش اتفاقی نوشتیم که رنگ و بوی اشتباهی سهوی و نوعی کج سلیقگی فراگیر داشت اما امروز ابعاد جدیدی یافته است.
به گزارش «تابناک»، وقتی در سی و سومین بزرگداشت دوازدهم بهمن، برخی مسئولان در شهرهای مختلف کشور،در مراسم نمادین ورود رهبر کبیر انقلاب به میهن از ماکتهای تمثال حضرت امام بهره گرفته و عکسهای یادگاری گرفته شده با آن را تبدیل به سوژه روز رسانههای بیگانه کردند، کمتر کسی باور میکرد که این اتفاق زشت بار دیگر تکرار شود اما افسوس که حافظه تاریخی برخی هایمان به مراتب کوتاه تر از آن است که فکرش را بکنیم.
باز هم شیرین کاری برخی مسئولان موجب شد که در یکی دیگر از یادبودهای ورود امام امت به کشور، تمثال اشان تهیه شده و به یاد لحظه ورود تاریخی ایشان به میهن، از پلکان هواپیما پیاده شود؛ تصویری نامانوس که حتی شنیدن توصیف آن کافیست تا بار دیگر دستمایه ریشخند برخی رسانههای اپوزیسیون و ضد انقلاب فراهم آمده و بار دیگر سکوت افراد خوجوشی که گاه رگ گردنشان برای مسائل بسیار ساده متورم میشود، شگفتی آفرین باشد.
البته این بار خبری از قرار دادن این تمثال ها در محل جلوس حضرت امام در بهشت زهرا و یا مدرسه رفاه نیست اما تصاویر دریافتی از مشهد حکایت از آن دارد که شیرین کاری سال نود به نوعی توسعه یافته تر متجی شده و ماکتی از هواپیمای فرانسوی حامل امام نیز تدارک دیده شده تا شاید برای سالیان آتی راحتتر بتوان در خدمت سوژه سازی برای بیگانگان باشیم!
این اتفاق در یاسوج به نوعی دیگر و در ورامین و پیشوا در قالبی دیگر تکرار شده تا اثباتی دوباره بر قدرت خراب کردن اتفاقات خوب با پرداخت ناصواب در کشورمان بوده و نشان دهد که روند انتقال تجربیات ناپسند با تغییر دولت ها هم ممکن است قطع نشده و کماکان ادامه داشته باشد.
آنچه واضح است، تکرار اتفاقات نامطلوبی از این دست پس از یکی دو سال، از یکسو حکایت از بی اطلاعی ریشه دار برخی مسئولان نسبت به تبعات تصمیمهای مشابه اتخاذ شده توسط اسلاف ایشان داشته و از سوی دیگر، تاییدی دردناک بر نگرش کلیشهای عدهای از مسئولان به مقولههای مهم و هویت ساز انقلاب است که اگر نگوییم حکم سمی مهلک را دارد، دست کم باید اذعان داشته باشیم که نشانگر درکی ناصحیح از اوضاع زمانه است.
اینجاست که باید از نهادهای ذیربط بخواهیم برای جلوگیری از تکرار اشتباهاتی که میرود تبدیل به عادت شود، قدم برداشته و ترتیبی اتخاذ کنند که استقبال از تمثال ها دست کم سال بعد تکرار نشود؛ هرچند هنوز برایمان جای سوال دارد که چگونه در عصر تکنولوژی مدیرانی داریم که اشتباهات یکی دو سال اخیر را به یاد نیاورده و با افزون کردن ابتکارهای جدید به آن، به راحتی هر چه تمام تر میتوانند همه چیز را به سخره بگیرند؟!
علاقه مندی ها (Bookmarks)