موضوع خون
مقدمه
خون مایعی لزج است که بخشی از آن را مایعی به نام پلاسما و بخش دیگر را عناصر جامد معلق در پلاسما تشکیل میدهد.
بخش جامد خون شامل اریتروسیتها (گلبولهای قرمز خون) ، لوکوسیتها یا گلبولهای سفید و پلاکتها است.
گلبولهای قرمز یا اریتروسیتها سلولهایی هستند که در انسانها و جانوران خونگرم دارای پروتوپلاسم هموژن اما بدون هسته هستند.
غشای آنها از مجموعهای از لیپو پروتئینها تشکیل یافته که به مواد کلوئیدی و یون پتاسیم یا یون سدیم غیر قابل نفوذ است اما به یون کلر و بیکربنات و +H و OH- نفوذ پذیر است.
ترکیب مواد معدنی اریتروسیتها و پلاسما مشابه هم نیستند.
مقدار پتاسیم گلبولهای قرمز انسان بیشتر از سدیم میباشد در حالی که نسبت این نمکها در پلاسما برعکس است. هموگلوبین 90 درصد ماده خشک گلبولهای قرمز را تشکیل میدهد.
در حالی که پروتئینها ، لیپیدها و گلوکز و نمکهای معدنی دو درصد بقیه را بوجود میآورند. تعیین تعداد اریتروسیتها در خون اهمیت زیادی در فیزیولوژی و کلینیک دارد.
در حدود 5.5 میلیون گلبول قرمز در میلیمتر مکعب خون یک مرد سالم و 4.5 میلیون گلبول در میلیمتر مکعب خون در یک زن سالم وجود دارد.
مشخصات گلبولهای قرمز
قطر گلبولهای قرمز بین 7.5 - 7.2 میکرون و حجم متوسط هر یک از آنها 90 - 88 میکرون مکعب است. ضخامت آنها در ضخیمترین قسمت 2 میکرون و در وسط یک میکرون است.
از روی اندازه هر اریتروسیت و تعداد کل آنها با مساحت کلی گلبولهای قرمز را در بدن میتوان محاسبه نمود. چون جذب و آزاد شدن اکسیژن یعنی تبادلات آن در این سطح صورت میگیرد از این نظر این رقم واجد اهمیت است.
زیرا تبادل اکسیژن عمل اصلی فیزیولوژیک گلبولهای قرمز است.
مجموع کل مساحت گلبولهای قرمز در خون انسان بطور متوسط 3500 - 3000 متر مربع است که این مقدار 1500 برابر سطح بدن میباشد. شکل خاص گلبول قرمز به وسیع بودن این سطح کمک میکند.
گلبولهای قرمز انسان پهن و در مرکز مقعرالطرفین هستند با این شکل هیچ نقطهای از سلول بیشتر از 85 درصد میکرون از سطح آن فاصله ندارد در صورتی که یک شکل کروی 2.5 میکرون از سطح فاصله دارد و کل سطح 20 درصد کمتر میشود.
این نسبت واقعی بین سطح و حجم اجزای گلبولهای قرمز عمل انتقال اکسیژن را از اندامهای تنفسی به سلولها آسانتر میسازد.
هموگلوبین
هموگلوبین نقش مهمی در حمل و نقل گازهای خون بویژه اکسیژن در موجود زنده را به عهده دارد این ماده یک مولکول پیچیده شیمیایی (با وزن مولکولی 68000 دالتون) است که از یک بخش پروتئینی به نام گلوبین و چهار مولکول غیر پروتئینی به نام هم درست شده است.
مولکول هم از یک اتم آهن که میتواند با اکسیژن ترکیب شده و یا آن را از دست بدهد تشکیل یافته است.
ظرفیت آهن (Fe+2) بعد از ترکیب با اکسیژن تغییر نمیکند و همچنان دو ظرفیتی باقی میماند. اگر هموگلوبین با محلول اسید کلریدریک مخلوط شود هم از گلوبین جدا میشود و به همین (C34H32N4O4FeCl) کریستالهایی با شکل مشخص دارد تبدیل میشود و در پزشکی قانونی ازهمین آزمایش برای اثبات وجود خون استفاده میشود.
مولکول هم از چهار حلقه پیرولی (دو باز و دو اسید) تشکیل شده است اتم آهن (Fe+2) به بخش پروتئین یا گلوبین میچسبد. هنگامی که هم آهن خود را از دست میدهد و فقط ساختمان پیرولی باقی میماند هماتو پورفیرین یا پروتو پورفیرین نامیده میشود.
این ماده در یک نوع خاص از مسمومیت یا اختلال متابولیکی به مقدار زیاد در بدن موجود زنده تشکیل میشود هماتو پورفیرین از ادرار دفع میگردد. هم بخش فعال یا گروه پروستیک هموگلوبین است در حالی که گلوبین یک پروتئین ناقل هم است
تولید گلبولهای قرمز
عمر متوسط گلبولهای قرمز خون 120 روز است برای این که میزان گلبولهای قرمز در خون ثابت بماند باید در هر ثانیه حدود یک میلیون گلبول قرمز در مغز استخوان ساخته شود. گلبولهای قرمز در دوره جنینی در کبد و طحال و گرههای لنفاوی ساخته میشوند.
اما در ماههای آخر دوره جنینی و پس از تولد تنها در مغز استخوان بوجود میآیند. در سالهای اول پس از تولد همه استخوانها گلبول قرمز میسازند ولی از حدود پنج سالگی به بعد تولید گلبول قرمز در استخوانهای دراز کاهش مییابد و سپس متوقف میشود و از آن به بعد بیشتر گلبولهای قرمز در مغز استخوانهای ستون مهرهها ، سر ، سینه و لگن تولید میشوند.
در مغز استخوان بافت زایندهای وجود دارد که با چند تقسیم سلولی گلبولهای قرمز را میسازد سلولهای زاینده در ضمن این تغییرات هسته خود را از دست میدهند و مقدار زیادی هموگلوبین در سیتوپلاسم خود میسازند.
فعالیت ماهیچهای ، صعود به ارتفاعات و گرم شدن هوا ، تولید گلبولهای قرمز را افزایش میدهند.
سلولهای مولد گلبولهای قرمز در مغز استخوان نسبت به عواملی مانند اشعههای زیان آور مانند اشعه ایکس بسیار حساسند.
و نخستین بخش بدن در مقابل اشعه ایکس که از کار میافتد همین بافت مغز استخوان است. کمبود ویتامین B12 ، آهن ، نیز باعث کاهش تولید گلبولهای قرمز میشود
سرعت رسوب گلبولهای قرمز اگر به خون ماده ضد انعقاد اضافه شود و در ظرفی بیحرکت باقی بماند گلبولهای قرمز آن پس از مدتی رسوب خواهند کرد. سرعت رسوب با روشهای خاصی اندازهگیری میشود که بر حسب میلیمتر در ساعت اندازهگیری میشود و این سرعت در مردان ، زنان ، اطفال و زنان حامله متفاوت است. بدین ترتیب اندازهگیری آن ارزش تشخیصی دارد سرعت رسوب گلبولهای قرمز ، چسبیدن آنها به یکدیگر به شکل منظم است. در اندازهگیری آن عواملی چون تغییر محتوی پروتئینهای خون ، تغییر گلوبولین و غیره بر سرعت رسوب آنها اثر میگذارد.
همولیزهمولیز یعنی تخریب یا شکسته شدن غشای گلبولهای قرمز و آزاد شدن هموگلوبین به پلاسمای خون که سبب قرمز و شفاف شدن پلاسما میشود غشای تخلیه شده از هموگلوبین را شبح خونی یا اجسام فانتومی مینامند. همولیز ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی انجام شود مثل فشار اسمزی ، مواد شیمیایی مثل الکل ، سم مارها و همولیزین و تزریق نامتجانس.
ساختمان پلاکتهاپلاکتها اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگاکاریوسیت در مغز استخوان حاصل میشود. پلاکتها فاقد هسته هستند و با وجود این چون در مهره داران پست سلولهای هستهداری به نام ترومبوسیت معادل پلاکتها میباشند پلاکتها را ترومبوسیت نیز مینامند. عمر متوسط پلاکتها 11 - 8 روز است.هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیکوپروتئین محصورشده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی در غشای پلاکتها میباشد.
در نمونههای خونی رنگ آمیزی شده پلاکتها دارای یک ناحیه محیطی به رنگ آبی روشن به نام هیالومر و یک ناحیه بنفش مرکزی به نام گرانولومر میباشند.ناحیه هیالومر حاوی دستهای از میکروتوبولها در زیر غشا و تعدادی میکروفیلامنت میباشد. اجزای اسکلت موجود در ناحیه هیالومر به تغییر شکل پلاکت و ترشح محتویات گرانولهای آن کمک میکند. گرانولها حاوی یون کلسیم ، سروتونین ، فیبرینوژن ، فاکتور رشد مشتق از پلاکت و پروتئینهای دخیل در انعقاد خون میباشند.
عوامل موثر بر تعداد پلاکتهاتعداد پلاکتها در خون محیطی در روز زیاد و در شب کاهش مییابد این امر احتمالا به میزان کار و استراحت بستگی دارد. پس از کار سنگین بدنی تعداد پلاکتها در خون انسان 3 تا 5 برابر بیشتر میشود.
منشا تشکیل پلاکتها در مغز استخوان سلولهایی به نام سلولهای مادر یا ریشهای چند ظرفیتی وجود دارد که دو نوع سلول از آنها جدا میشود.
سلولهای رده لنفوئیدی که لنفوسیتهای B و T را میسازد و سلولهای رده میلوئیدی که این سلولها از آن جهت که در محیط کشت قادر به تشکیل کلنی هستند به نام واحدهای کلنی ساز (CFU) شناخته میشوند و یک دسته از سلولهای کلنی ساز که رده مگاکاریوسیتی را میسازد (CFU-Meg) و در نهایت پلاکتها را بوجود میآورند.
. گلبولهای سفید این گلبولها در مغز استخوان ، تیموس ، گرههای لنفاوی و طحال تولید میشوند گلبولهای سفید کلیه اجزای یک سلول جانوری را دارند و همه نوع فعالیتهای حیاتی را انجام میدهند. تعداد گلبولهای سفید در هر میلیمتر مکعب خون انسان در حدود هفت هزار است که در مقایسه با تعداد گلبولهای قرمز این مقدار بسیار کم است. گلبولهای سفید به دو گروه گرانولوسیت (دانهدار) و آگرانولوسیت (بدون دانه) تقسیم میکنندگرانولوسیتهاهسته چند قسمتی و سیتوپلاسم آنها دانهدار است و 70 درصد از گلبولهای سفید خون را تشکیل میدهند.
این گلبولها خاصیت بیگانه خواری دارند و به هنگام گردش در خون ، باکتریها و سایر مواد خارجی را با ایجاد پاهای کاذب و عمل فاگوسیتوز به درون خود میکشند و آنها را هضم میکنند و از بین میبرند. این گلبولها همچنین میتوانند از میان سلولهای پوششی جدار مویرگها عبور کرده و وارد فضای بین سلولی شوند و این عمل سلولهای سفید را دیاپدز میگویند. گرانولوسیتها به سه گروه تقسیم میشوند
. نوتروفیلها سلولهای کروی ، هسته دارای دو یا چهار لب پیوسته به هم توسط رشتههای باریک است. 15 - 12 میکرومتر قطر دارند. و کار فاگوسیتوز (ریزه خواری) جانداران میکروسکوپی را انجام میدهند. بازوفیلها سلولهای کروی ، هسته با دو لب نامشخص و 12 - 10 میکرومتر قطر دارند. و هیستامین که باعث التهاب بافتها میشود و هپارین که جلوگیری از تشکیل لخته میکند را آزاد میسازند.
ائوزینوفیلها سلولهای کروی ، هستهها اغلب دو لب دارند، 12 - 10 میکرومتر قطر دارند و مواد شیمیایی که باعث کاهش التهاب میشود ترشح میکنند و به کرمهای انگلی معینی حمله میکنند.
نوتروفیل نوتروفیلهای موجود در جریان خون سلولهای مدوری هستند با قطر تقریبی 12 میکرومتر. این سلولها دارای سیتوپلاسمی حاوی گرانولهای بسیار ظریف و یک هسته سوسیسی شکل و یا چند قسمتی در مرکز میباشند.
در سیتوپلاسم این سولها دو نوع گرانول یافت میشود. گرانولها اولیه که گرانولهای متراکمی هستند و حاوی آنزیمهای باکتریکش میباشند. در گرانولهای ثانویه آنزیمهایی مثل لیزوزیم رکولاژناز وجود دارد. نوتروفیلها دارای یک دستگاه گلژی بسیار کوچک و تعدادی میتوکندری ولی فاقد ریبوزوم و شبکه آندوپلاسمی دانهدار میباشند از اینرو قادر به سنتز پروتئینها نیستند.
اعمال نوتروفیلها وظیفه اصلی نوتروفیلها عبارتست از تخریب مواد بیگانه طی فرآیندی به نام فاگوسیتوز ، که عمل فاگوسیتوز را میتوان به مراحلی تقسیم کرد
کموتاکسی
کموتاکسی عبارت است از حرکت جهتدار نوتروفیلها تحت تاثیر محرکها شیمیایی خارجی. در صورت قرار گرفتن نوتروفیلها در معرض چنین محرکهایی این سلولها پلاریزه شده و به سمت بیشترین غلظت ساده جاذب حرکت میکنند. موادی که باعث جذب نوتروفیلها میشود عبارتند از بسیاری از فرآوردههای باکتریایی فاکتورهایی که از سلولهای تخریب شده آزاد میگردند و فاکتورهای مشتق شده از ماست سلها.
چسبندگیوقتی نوتروفیل با یک ذره بیگانه مواجه میشود باید بتواند خیلی محکم به آن متصل شود. این اتصال نمیتواند خود به خود انجام گیرد. چرا که هم سلولها و هم ذرات معلق در مایعات بدن دارای بار منفی بوده و لذا یکدیگر را دفع میکنند.
بنابراین برای خنثی کردن این بار منفی ، باید ذرات بوسیله یک پروتئین با بار مثبت پوشیده شوند. مثل مولکول آنتیبادی. ذراتی که بوسیله آنتیبادی پوشیده میشوند، بار منفی موجود بر روی سطحشان کاهش یافته و لذا میتوانند به راحتی به نوتروفیلها که دارای بار منفی هستند متصل شوند.
نوتروفیلها دارای گیرنده اختصاصی برای مولکول آنتیبادی بوده و در نتیجه ذرات پوشیده شده بوسیله این مولکولها میتوانند بوسیله این گیرندهها به نوتروفیلها متصل شوند. مکانیسم دیگری که به ایجاد اتصال بین ذرات و نوتروفیلها کمک میکند عبارت است از به داماندازی این ذرات.
بطور معمول ، وقتی که ذرهای در پلاسمای خون با یک نوتروفیل مواجه میشود، به راحتی میتواند فرار کند. ولی در صورتی که این ذره در داخل بافتهای بدن جای گرفته باشد ممکن است بین یک نوتروفیل و سطح دیگری به دام افتاده و در نتیجه موفق به فرار نگردد. این پدیده به فاگوسیتوز سطحی موسوم است.
بلع
وقتی که یک ذره بطور محکم به غشای نوتروفیل متصل شد، در اثر انقباض فیلامانهای اکتین و میوزین متصل به میکروتوبولهای سیتوپلاسم ، توسط غشای سلول دربرگرفته میشود. در نتیجه ذره به داخل سلول کشیده شده و در واکوئلی به نام فاگوزوم محصور میگردد. سهولت عمل دربرگرفتن تا حدی به اختصاصات سطحی ذره مذکور بستگی دارد. بطور کلی ، لازم است که ذره ، هیدروفوبتر از سلول باشد. باکتریهای دارای هیدروفوبیسیتر بالا خود وارد سلولها میشوند. برعکس باکتریهایی که سطح هیدروفیل دارند خیلی به سختی فاگوسیته میشوند مگر اینکه آنتیبادیها روی سطح آنها را بپوشاند و آنرا هیدروفوب گردانند.
ذره در بر گرفته شده توسط نوتروفیلها پس از اتصال ذره به غشای نوتروفیل گرانولهای اولیه به سرعت در داخل سیتوپلاسم حرکت کرده و به فاگوزوم ملحق میشوند. متعاقب آن ، آنزیمهای خود را آزاد میسازند. از این پس ، این واکوئل کامل ، فاگولیزوزوم خوانده میشود. آنزیمهای موجود در این گرانولها میتوانند دیواره باکتریها را هضم کرده و بیشتر میکروارگانیسمها را بکشند. ولی همانطوری که انتظار میرود حساسیت ارگانیسمهای مختلف نسبت به این آنزیمها متفاوت است. باکتریهای گرم مثبت که نسبت به لیزوزوم حساس هستند، به سرعت از بین میروند. باکتریهای گرم منفی ، مدت بیشتری دوام میآورند چرا که دیواره خارجی آنها در برابر هضم شدن نسبتا مقاوم است.
سرنوشت نوتروفیلها
ذخیره انرژی نوتروفیلها محدود و غیر قابل تجدید است. با اینکه این سلولها ، بلافاصله پس از آزاد شدن از مغز استخوان فعال هستند. به سرعت خاصیت خود را از دست داده و تنها قادر به انجام تعداد محدودی اعمال فاگوسیتیک میباشند. از این رو نوتروفیلها را اولین خط دفاعی بدن در نظر میگیرند. چرا که به سرعت به طرف عامل بیگانه حرکت کرده و فورا آنرا نابود میسازند. ولی قادر به ادامه این عمل به مدت طولانی نیستند. دومین خط دفاعی بدن را سیستم فاگوسیتیک تکهستهای تشکیل میدهد. نوتروفیلها از آنجایی که ماده بیگانه را کلا نابود میکنند، قادر به آمادهسازی آنتیژن برای عرضه به سلولهای حساس به آنتیژن نیستند.
آگرانولوسیتهاهسته نسبتا درشت و سیتوپلاسم یکنواخت دارند و شامل لنفوسیتها و مونوسیتها هستند. لنفوسیتها سلولهای کروی با هسته گرد ، سیتوپلاسم تشکیل حلقه باریک را در اطاف هسته می دهد 8 - 6 میکرومتر قطر دارند. لنفوسیتها در افراد بالغ حدود 25 درصد از گلبولهای سفید را تشکیل میدهند. و بیشتر در دستگاه لنفاوی یافت میشوند. لنفوسیتها دو نوعند : نوع B که در مغز استخوان تولید و بالغ میشوند. اما در گرههای لنفاوی جای میگیرند و نوع T که پس از ساخته شدن در مغز استخوان در تیموس مراحل رشد و نمو خود را طی میکنند.ظاهر لنفوسیتها T , B در زیر میکروسکوپ بهم شبیه است اما فاصلههای آنها متفاوت است. سلولهای B آنتی کور (پادتن) ترشح میکنند. آنتی کورها ملکولهای پروتئینی و از نوع گلوبولینها هستند. سلولهای T بر خلاف سلولهای B در سطح فرد گیرندههای آنتی کور مانندی دارد که به کمک آنها به آنتی ژن میکروبها میچسبند. بدین ترتیب سلولهای T متحرک هستند و خود به محل عفونت یافته میروند. مونوسیتهاسلولهای کروی یا نامنظم میباشند. هستهها گرد یا کلیدی شکل و یا نعل اسبی شکلند.
نسبت به لنفوسیتها ، سیتوپلاسم بیشتری دارند. 15 - 10 میکرومتر دارند. در خون به عنوان سلولهای فاگوسیت کننده عمل میکنند دستگاه گردش خون را ترک کرده و تبدیل به ماکروفاژها میشوند که باکتریها ، سلولهای مرده ، اجزای سلولی و بقایای درون بافتی را فاگوسیتوز میکنند در بدن بخصوص در کبد ، طحال و گرههای لنفاوی یافت میشود.
ازمایش
جهت مشاهده گلبولهای سفید خون در زیر میکروسکوپ باید مقدمات کار را آماده سازیم .
I-خونگیری از شخصII - تهیه گسترش خونیIII- ثابت کردن خون رو ي لام(گسترشIII- رنگ آمیز ي گسترش خونی
I- خونگیری : خون باید با يک ماده ضد انعقاد مخلوط شود .چون خون منعقد براي اين آزمايش بي فايده است.
ماده ضد انعقاد مناسب اين آزمايش يک نوع نمک بنامEDTA (اتيلن دي آمين تنرا استيک اسيد) است
II- تهيه گسترش خوني:
وسيله کار:1- دو عدد لام يک بار مصرف تميز2 - لوله موئينه ساده
نمونه خون حاوي ماده ضد انعقاد EDTA را به آرامي خوب مخلوط ميکنيم .
يک قطره خون را بوسيله لوله موئينه در يک سانتيمتري انتهاي لام (ب ) قرار ميدهيم . لبه لام (الف) را با زاويه (20) درجه بر روي قطره خون قرار مي دهيم .
لحظه اي بعد خون درسراسر لبه لام (الف ) يعني فصل مشترک دولام ا نتشار مي يابد .
اکنون لام الف را با زاويه (20) درجه با يک فشارملايم و با سرعت يکنواخت در سطح لام (ب )به سمت جلوحرکت ميدهيم . گسترش خوني آماده شد . مي گذاريم خون سطح لام خشک شود. سپس در حاشيه گسترس توسط مداد مشخصات شخص آزمايش شونده را مي نويسيم.
III- ثابت کردن خون روي لام : ثابت کردن يا فيکس کردن خون روي لام توسط الکل متانول انجام مي گيرد
روي سطح لام خوني قطره قطره الکل متانول ميريزيم . بطوريکه الکل تمام سطح لام خوني را فرا گيرد . صبر مي کنيم تا الکل روي سطح لام خوب خشک شود.(اين عمل را ثابت کردن لام خوني با الکل گويند.)
IIII - رنگ آميزي گسترش خوني : توسط محلول رنگ گيمسا :
رنگ گيمسا را به نسبت يک به ده با آب رقيق ميکنيم.
( 1ccرنگ گيمسا +cc 9آب)روي سطح لام خوني (که ثابت شده است)
رنگ رقيق شده مي ريزيم. بعد ازگذشت 20تا 30 دقيقه رنگ روي لام را دورميريزيم.لام را زير شير آب با جريان ملايم گرفته تا رنگ هاي اضافي خوب شسته شود. حالا سلول هاي خوني روي لام رنگ گرفته اند. ميگذاريم لام خشک شود. سپس روي لام
يک قطره روغن ايمرسيون مي چکانيم بعد زير ميکروسکوپ با عدسي شيئيX 100 لام را مورد مطالعه قرار مي دهيم. در تمام مراحل موظب باشيد لام را پشت و رو نه گذاشته باشيد.
مطالعه گلبولهاي سفيد خون روي يک گسترش خوني شخص طبيعي
مرفولوژي گلبولهاي سفيد خون:
1-نوتروفيل ها (پلي مورف نوکلئوئرها): کروي شکل اند , قطر آنها15-10 ميکرون است, هسته آنها چند قسمتي (لبوله ) که تکه هاي هسته به وسيله رشته هاي نازک کرماتين بهم اتصال دارند.تعداد لب هاي هسته درحالت نرمال
( 5-2)عدد است.
2- لنفوسيت ها:قطري حدود 12-8 ميکرون دارند .هسته آنها گرد ويک پارچه, پر رنگ با کروماتين فشرده ومتراکم ,هسته حدود 90 درصد سيتوپلاسم سلول را پر کرده است.
3- منوسيت ها : بزرگترين سلول درجريان خون انسان محسوب مي شوند.هسته منوسيت لوبيائي , کليه اي يا به شکل مغز است .کروماتين هسته سلول ظريف , کم رنگ است .سيتوپلاسم اين سلول زياد وآبي روشن است.داخل سيتوپلاسم دانه هاي ريز فلفلي ديده مي شود . گاهي داخل سيتوپلاسم منوسيت واکوئل مشاهده مي شود.
ائوزينوفيل ها:اين سلول ها داراي هسته لوبوله هستند , تعداد لوب هاي هسته معمولا دو عدد است, مشخصه اين سلول وجود دانه هاي اختصاصي درشت و فراوان در داخل سيتوپلاسم سلول است. رنگ اين دانه ها نارنجي است , دانه ها روي هسته سلول را نمي پوشانند.
بازوفيل ها : يک هسته کم رنگ چند قسمتي دارند .ويژگي مهم اين سلول ها وجود دانه هاي نسبتا زياد سياه رنگ در داخل سيتوپلاسم سلول که اين دانه هاحتي روي هسته سلول را پوشانده اند .بطوريکه هسته سلول به سختي ديده مي شود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)