آمایش سرزمین، راهکار توسعه پایدار
دستيابى به توسعه متعادل با روش هاى متداول كنونى كه دولت بار اصلى توسعه را به دوش مى كشد اگر غيرمحتمل نباشد در حالتى خوش بينانه بدون آمايش سرزمين امرى طولانى و زمان بر خواهد بود.
تجربه برنامه ريزى بخشى و سياست محروميت زدايى به شيوه كنونى كه عدم تعادل هاى موجود و گسترش شكاف روزافزون ميان مناطق توسعه يافته و كمتر توسعه يافته كشور را به دنبال داشته است، روشن ترين دليل بر ناكارآمدى اين روش ها است.
گرچه نقطه روشن، ايجاد مركز ملى آمايش توسط سازمان مديريت و برنامه ريزى است، اما جاى ترديدى نيست كه دولت و اعتبارات دولتى همچنان نقش محورى در فرآيند توسعه خواهند داشت، كه اين نقش مى بايست جهتى دوسويه داشته باشد. بدين معنى كه دولت با كاهش تدريجى نقش خود در مناطق توسعه يافته از يك سو و با سرمايه گذارى در زيرساخت هاى اساسى در مناطق كمتر توسعه يافته، بستر توسعه را آماده كند واز سوى ديگر با برقرارى تسهيلاتى كه با مكانيزم هاى ساده و فارغ از پيچيدگى هاى بوروكراتيك كنونى، در اختيار متقاضيان راه اندازى واحدهاى توليدى در اين مناطق قرار گيرد، زمينه جلب مشاركت هاى مردمى و بخش هاى غيردولتى و شركت هاى دولتى را در اين مناطق فراهم آورد. سازوكار آمايش سرزمين شيوه مناسبى براى رسيدن به اين هدف است.
وجود برخى اعتراضات و نارضايتى ها از نحوه تخصيص بودجه در سطح كشور و بى عدالتى خواندن نحوه تخصيص آن ناشى از عدم توجه به اهميت آمايش سرزمين است. در واقع تمام فعاليت هاى عمرانى و رفاهى بايستى براساس آمايش سرزمين انجام گيرد. اقداماتى نظير احداث جاده، بيمارستان، كارخانجات و. همه براساس معيارهاى استاندارد، خواهد توانست زمينه هر نوع اعتراض حتى فعاليت هاى سياسى و تبليغاتى بعضى از گروه هاى متقاضى شركت در ساختار قدرت در كشور را به منظور رسيدن به اهداف سياسى بگيرد. چراكه هر اقدام رفاهى بر مبناى آمايش سرزمين پاسخگويى هر شبهه اى در تخصيص منابع خواهد بود. در اين شرايط تركيبى مناسب از رشد جمعيت و تقاضاى آينده و چشم انداز آن مبتنى بر برنامه ريزى منطقه اى آمايش سرزمين به نتيجه خواهد رسيد.
در مقاله حاضر ضمن توجه به موارد فوق، شناخت آمايش سرزمين و اهداف آمايش سرزمين كاركردهاى آمايش سرزمين در كاهش فقر و محروميت مورد بررسى قرارگرفته و اثرات آن بر جنبه هاى اجتماعى و فرهنگى و امنيت اقتصادى مورد تجزيه و تحليل قرار مى گيرد.
بايد گفت شاخص هاى فقر و محروميت ملى و منطقه اى با يكديگر ارتباط متقابل دارند و تنها با ديدگاه سيستمى مى توان آن را به طور همه جانبه مورد بررسى قرار داد، ضمن آن كه اثرات و كاركردهاى برنامه ريزى آمايش سرزمين در كاهش شاخص هاى تركيبى فقر و محروميت ملى و منطقه اى و امنيت اقتصادى بر كسى پوشيده نيست.
در حقيقت، اهميت مسئله برنامه ريزى آمايش سرزمين يا برنامه ريزى فضايى، مقوله اى است كه بر آن تأكيد شده است و برخى جوانب مهم اين گونه برنامه ريزى معرفى شد و در واقع كسانى كه معتقدند جهان از سه نوع عدم تعادل رنج مى برد:
۱- عدم تعادل ميان شمال ـ جنوب
۲ـ عدم تعادل ميان ثروتمندان و تهيدستان
۳ـ عدم تعادل ميان انسان و طبيعت
پاسخ قانع كننده خود را بهتر است در برنامه ريزى آمايش سرزمين جست وجو كنند. در حقيقت مى توان دريافت كه با اجراى برنامه ريزى فضايى، از سطح بين المللى تا سطوح محلى مى توان به اين گونه عدم تعادل ها خاتمه داد. يعنى در حقيقت فقر و محروميت ملى و منطقه اى را كاهش داد. به علاوه از طريق برنامه ريزى فضايى هم روستاها و هم شهرها از بند فقر و محروميت رها خواهند شد در غير اين صورت، تأكيد بر برنامه ريزى بخشى و عدم توجه به اجراى برنامه ريزى فضايى، علاوه بر اين كه تنگناهايى را براى روستاها پديد مى آورد، باعث مى شود كه مردمان مناطق حاشيه اى و به خصوص روستائيان به سوى قطب ها و شهرهاى بزرگ مهاجرت كنند و چون شهرها نيز ظرفيت پذيرش تمامى افراد مناطق حاشيه اى و روستايى را نخواهند داشت، لذا بروز مسائل گوناگون شهرى نظير حاشيه نشينى در جوار شهرهاى بزرگ، آلودگى هوا و نيز دور از واقعيت نخواهند بود و عدم تعادل فضايى همچنان برقرار خواهد ماند.
بر اين اساس كه توجه به سياست هاى كلان آمايش سرزمين ضرورت مى يابد. موارد ذيل در چارچوب سياستگذارى در زمينه آمايش سرزمين قابل بررسى و تأمل است:
* گسترش و تجهيز كريدورهاى ارتباطى با عملكرد فراملى و مراكز جمعيتى مستقر براى استفاده از مزيت هاى موقعيت جغرافيايى و ترانزيتى
* پيش بينى مراكز جمعيت براى تقويت نقش منطقه اى كشور در رابطه فراملى و بين المللى
* تقويت ظرفيت هاى توليدى در صنايع مورد تقاضا در نواحى مناسب بازارهاى مصرف
* پيش بينى مراكز صنعتى مناسب و مكان يابى آنها
* تعيين و آماده سازى مسيرهاى انتقال انرژى در ابعاد داخلى و بين المللى
* تجهيز مراكز جمعيتى و صنعتى، توسعه ظرفيت هاى زيربنايى با توجه به تفاوت هاى عمده بين مناطق شمالى و جنوبى و شرقى و غربى كشور به لحاظ زيست محيطى
توزيع مناسب جمعيت و فعاليت ها در پهنه سرزمين و بهره بردارى كارآمد، از قابليت ها و مزيت هاى كشور «سند ملى آمايش سرزمين» در كشور است. اين امر در سه سطح كلان، بخشى و استانى انجام مى گيرد.
در سطح كلان محورهاى ذيل مورد توجه مى باشند:
* چشم انداز توسعه فضايى كشور
- تحليل شرايط منطقه اى و بين المللى
- محدوديت ها و مزيت هاى سرزمين
- توزيع جمعيت
- راهبردهاى امنيتى و دفاعى
- پايگاه اطلاعاتى مكانى و جغرافيايى
در سطح بخشى محورهاى ذيل موردتوجه قرار مى گيرند:
- سازگارى فرآيند توسعه با ويژگى هاى سرزمين
- سياست هاى منطقه اى و سرزمينى بخش ها
- اولويت ها در توسعه بخش
در سطح استانى نيز محورهاى موردتوجه موارد ذيل را شامل مى شوند:
- بخش هاى محورى و اولويت دار
- نقش استان در تقسيم كار ملى
- سازمان فضايى توسعه استان
با اين حال، آنچه كه در اجراى سند آمايش سرزمينى كشورمان قابل توجه است، توجه به اين نكته است كه در صورت عدم توجه به شاخص هايى چون:
جمعيت، امكانات، قابليت ها و مزيت هاى نسبى، ظرفيت توسعه پذيرى.
مشكلاتى فراروى اجراى آن ايجاد خواهد شد. اين امر منجر به افزايش تهديدات و يا تقويت تهديداتى مى شود. به منظور كاهش هويت هر يك از اين تهديدات، توجه به كاركرد آمايش در كاهش فقر و محروميت منطقه اى و ملى نيز به عنوان يك محور اصلى بايد مورد توجه قرارگيرد.
اهداف تعيين شده در برنامه ريزى هاى سطوح مختلف، حاكى از جايگاه بالاى آمايش به عنوان چارچوب توسعه بلندمدت كشور و درواقع راهنماى تدوين ساير سطوح برنامه ريزى است. بهره ورى از منابع و ظرفيت هاى اقتصادى، اجتماعى و محيطى سرزمين، هدف اصلى آمايش سرزمين است كه ساير اهداف سطوح توسعه، خرد و كلان را نيز دربرمى گيرد. درواقع رسيدن به هدف آمايش در يك افق بلندمدت بيست ساله مستلزم رسيدن به اهداف برنامه هاى پنج ساله، سالانه، بخشى و منطقه اى است و ضرورى است جهت گيرى اين برنامه ها درراستاى اهداف آمايش صورت گيرد.
از طرف ديگر مطالعه پيامدهاى فضايى هركدام از سطوح فوق درتبيين بهتر جايگاه آمايش در نظام برنامه ريزى و در بين سطوح برنامه ريزى، كمك شايانى خواهد كرد. سازماندهى مناسب فعاليت و انسان در پهنه سرزمين، غايت اصلى تمام برنامه ريزى ها در سطوح مختلف است. اگرچه در سطح خرد، مكان يابى جهت حداكثر كردن سود بنگاه و درواقع جانمايى بهتر فعاليت ها پيامد فضايى اين نوع برنامه ريزى است ولى اين جانمايى در راستاى هدف بالاتر يعنى چيدمان منطقى فعاليت ها در پهنه سرزمين، ايفاى نقش مى كند.
به عبارت ديگر، فرآيند برنامه ريزى صحيح و سلسله مراتبى از سطح آمايش ملى شروع و با تدوين برنامه هاى ميان مدت توسعه اى و برنامه ريزى كلان اقتصادى به سطح برنامه ريزى خرد منتهى مى شود. اتكا به اين سلسله مراتب نه تنها به اجرايى شدن مطالعات كلان و بلندمدت، كمك شايانى مى كند بلكه روند توسعه كشور را منطقى، هماهنگ و پويا مى سازد و عناصر توسعه يك كشور همانند اجزاى يك سيستم يا اندام هاى يك بدن داراى عملكردى تخصصى بوده و چارچوب هاى توسعه مناطق واهداف بلندمدت آنها متأثر از اهداف بلندمدت ملى بوده و برنامه ريزى هاى محلى نيز از چارچوب هاى توسعه منطقه اى پيروى خواهند كرد. اين امر موجب كاهش عوارض منفى توسعه و تعديل تبعات منفى توسعه در كشور مى شود.
طراحى نظام برنامه ريزى مبتنى بر آمايش سرزمين و ارتقاى جايگاه آمايش سرزمين به عنوان بالادست ترين سند توسعه بلندمدت كشور است كه در راستاى كاهش فقر و محروميت از طريق نهادينه سازى رويكرد آمايشى در بدنه نظام برنامه ريزى (به منظور تنظيم رابطه ديدگاه هاى درازمدت و ميان مدت و تنظيم روابط بين برنامه ريزى بخشى و منطقه اى و تعيين نقش و جايگاه بخش هاى مختلف و عرصه هاى مختلف جغرافيايى) در چارچوب مبانى آمايش سرزمين صورت مى گيرد. در واقع آمايش و اسناد آن در سطح ملى يك سند بالادست در افق بلندمدت بيست ساله است كه اصولاً جهت تحقق اهداف و آرمان هاى آن بايد تمام برنامه ريزى هاى سطح پائين آن با استناد به اين اسناد تهيه شوند و نهايتاً به مرحله اجرا درآيند. براين اساس، مركز ملى آمايش مديريت و برنامه ريزى كشور نيز فرصتى است تا در برنامه پنجم توسعه جمهورى اسلامى ايران همچنان درخصوص لزوم اجراى آمايش سرزمين در برنامه ريزى توسعه بلندمدت كشور تأكيد نمايد.
براين اساس ضرورى است: براساس ضوابط آمايش ملى و سياست هاى كلان نظام جمهورى اسلامى ايران و سندچشم انداز توسعه، نظريه پايه توسعه منطقه اى با حضور سياستگذاران و برنامه ريزان در تمامى استان هاى كشور تدوين گردد. مركز ملى آمايش، به آ موزش هاى مداوم جهت القاى تفكر آمايش سرزمين به بدنه كارشناسى مناطق مختلف اقدام نمايد.
با استناد به قانون برنامه چهارم توسعه، ساز و كار اجرايى فرااستانى و منطقه اى مورد نياز جهت انجام مطالعات و اجراى آمايش سرزمين فراهم گردد.
در مطالعات آمايش سرزمين در مقياس هاى مختلف، هماهنگى هاى لازم با طرح كالبدى ملى به خصوص در بخش منطقه بندى، جهت تطابق مطالعات صورت گيرد. اين امر به دلايل زير ضرورت يافته است:
۱- بهره بردارى مناسب از امكانات و قابليت هاى مناطق
۲- ايجادتعادل فضايى در پهنه سرزمين
۳- تلفيق ويژگى هاى فرهنگى مناطق در فرآيند ملى- منطقه اى
۴- ايجاد هماهنگى بين بخش هاى مختلف اقتصادى
۵- توجه به مناسبات جهانى و منطقه اى در برنامه ريزى آمايش سرزمين
۶- تخصصى كردن و دادن نقش هاى محورى به مناطق
۷- و در نهايت جهت ايجاد زمينه براى رشد و توسعه كشور به مفهوم واقعى و استفاده از قابليت هاى طبيعى، اجتماعى و اقتصادى در تسريع فرآيند توسعه و هدايت صحيح چارچوب توسعه.
از آنجايى كه در برنامه ريزى آمايشى، هماهنگى بين رشته اى و ياچند رشته اى مورد نظر است، توجه به روش هاى تحليل يكپارچه ضرورى است.
در آمايش سرزمين توجه به تمام عرصه هاى زندگى مدنظر است، اما دستيابى به توسعه در تمامى ابعاد آن به صورت همزمان امكانپذير نيست. لذا در عمل با توجه به اولويت هاى تعيين شده بر موضوعات كليدى متمركز مى شود.
ماهيت بين رشته اى و پوياى آمايش سرزمين ايجاب مى كند كه سند نهايى هر ساله به روز شده و داراى انعطاف پذيرى لازم با توجه به تحولات باشد.
از آنجا كه تحقق اهداف، نظريه ها و ديدگاه هاى بلندمدت آمايش استان در چارچوب آمايش ملى قابل دستيابى است بنابراين، برنامه آمايش بايستى در سازگارى كامل با اهداف توسعه پايدار ملى تهيه شود.
از آنجا كه امنيت، مفهومى فراگير و شامل تهديداتى مانند بلاياى طبيعى، تكنولوژى، اقتصادى، سياسى، امنيتى و دفاعى است بنابراين، در تهيه برنامه آمايش استان و به منظور مديريت روند توسعه پايدار كشور، موضوع نقش امنيت در ابعاد اجتماعى، دفاعى، سياسى و اقتصادى بايدمدنظر برنامه ريزان آمايشى قرار گيرد.
در همين راستا نيز مى توان به ديدگاه رهبر معظم انقلاب تأكيد كرد كه با توجه به ضرورت تنظيم الگوى پيشرفت كشور براساس الگوى اسلامى ايرانى، جامعه نيازمند يك الگوى صحيح توسعه است. اين الگوى صحيح توسعه مى تواند از طريق اجراى صحيح آمايش سرزمين تقويت شده و حاصل آيد.
در سند چشم انداز جمهورى اسلامى ايران در افق ۱۴۰۴ هجرى شمسى نيز در خصوص آمايش سرزمين مواردى ذكر گرديده است كه اهميت جدى مسئله را نمايان مى سازد. پيگيرى آمايش سرزمين مبتنى بر اصول ذيل در اين سند مطرح شده است. اين موارد مى توانند به عنوان رسالت آمايشى سرزمين مطرح شوند:
* ملاحظات امنيتى و دفاعى
* كارايى و بازدهى اقتصادى
* وحدت و يكپارچگى سرزمين
* گسترش عدالت اجتماعى و تعادل هاى منطقه اى
* حفاظت محيط زيست و احياى منابع طبيعى
* حفظ هويت اسلامى - ايرانى و حراست از ميراث فرهنگى
* تسهيل و تنظيم روابط درونى و بيرونى اقتصاد كشور
* رفع محروميت ها خصوصاً در مناطق روستايى كشور
و نتيجه نهايى آن كه حصول نتايج فوق در اهميت قائل شدن و سرلوحه قراردادن آمايش سرزمين در تدوين برنامه ريزى توسعه كشور است و اين امر منجر به تأمين منافع ملى و حفظ امنيت ملى در يك زيرساخت محكم و پايدار خواهد شد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)