
نوشته اصلی توسط
masoume.a.92
ببین دیگه چقد بهم فشار اومد که نتیجش شد این احساسات

:
سپاس و ستایش ایام امتحانات را که ترکش موجب افتادن ست و به تلاش اندرش مزید پاسیدن
هر امتحانی که آغاز میشود موجب ترس ست و چون به پایان رسد مایه ی لرز
پس در هر امتحان دو احساس موجود و بر هر احساس بی خیالی ایی واجب! (


)
از فکر و جان که برآید ، کز عهده پاسش به درآید؟

24ساعته آنلاینی!! بعد توقع 20 هم داری مثلا!!
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــ
امروز موقع صبحگاه تیپ جلیغه ام پاره شد!! غرامتی شدم به انبار دار بد جور!!
ساعت 11بود که طبق روال همه ی تهرانیا رو جمع کردن برگ مرخصیا رو دادن بهشون بی منت!! اومدیم خونه!!
ساعت یک بود فکر کنم اومدم خونه!!
پوتینامو دادم داداشم یه اکس حسااابی زد
جورابامو نشستم!! آویزون کردم مابین پنجره!! که هوای سرد بش بخوره و بوی نامطبوعش بره!!
اومدم برم سایت آ اس رم ببینم کاپتان توتی چه کرده! یه سری به اینجا زدم رفع اخراج شده بودم!
امروز عمه ام یه پیتزا درست کرد!! حالم از هرچی نون و پنیره بهم خورد!!
ساعت 7-8 یکی از بچه ها زنگ زد گفت که آخ کادر افسر نگهبان اذیت میکنه!! بهش زنگ بزن مردیم
منم گفتم باشه! ولی زنگ نزدم!! شب جمعه ای اذیت شن قدر عافیتو بدونن
!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)