در سال ۱۳۰۱ شمسي آقاي دکتر قربان، بنیانگذار و اولین رئیس دانشکده پزشکي شیراز سیاه خان را ميبیند و از آن پس مرتب به دیدن او ميرود و علاوه بر کمکهاي مالي مکرر برایش دارو و غذا ميبرد. گاه با درشکه و زحمت او را به دانشگاه پزشکي ميآوردند و دکتر قربان به علت مشکلات پیاده و سوار کردن سیاه خان، خود در داخل درشکه او را معاینه و درمانهاي لازم را تجویز ميکرد.
سیاه خان بوشهری در صد و یک سال پیش در سال ۱۲۹۱ شمسي در اطراف شیراز در روستایی در اطراف زرقان در خانواده ای کشاورز با زایمان طبیعي به دنیا آمد.او از ۶ سالگي به بعد به طور ناگهاني سریع دچار رشد بدني شد به طوري که در ۹ سالگي ۲۰ ساله به نظر ميرسید. روزها در کنار خیابان و پیاده رو، کنار جوي آب و زیر سایه درختان و ساختمانها او را روي تکه پارچهاي مينشاندند و مردم و رهگذران به صورت سیرک یا نمایش به دیدن هیکل و قیافه وحشتناک او ميآمدند و گاه بعضي تماشاچیان به او کمکهاي مادي مختصري به صورت صدقه ميکردند. بعضي از بچهها به او سنگ ميزدند و فریاد او بلند ميشد ولي امکان و توان برخاستن و دفاع یا تلافي نداشت. گاه بچههاي کوچک و زنها از مشاهده چهره و هیکل عجیب و ترسناک او از وحشت جیغ زده و گریه ميکردند. شهرت این غول عجیب الخلقه و کریه به تدریج به شهرستانهاي دیگر فارس رسید و از نقاط دوردست به دیدن این به قول بعضي در آن زمان «انسان جن زده» ميآمدند. خانواده وي براي درمان او از داروهاي گیاهي مختلف، بخورها، ادعیه، جادو، اوراد رفع جن و شربتهاي طلسم شکن استفاده ميکردند.
عکسی دیده نشده از هجده سالگی سیاه خانبه تدریج عدهاي افراد زرنگ و فرصت طلب با موافقت خانواده وي به صورت اکیپ دور او را گرفته و ابتدا از هر تماشاچي پول
ميگرفتند و بعد اجازه نزدیک شدن و مشاهده این فرد غول مانند را ميدادند و بدینوسیله ممر معاشي براي خانواده و دیگران بود.
در سال ۱۳۰۱ شمسي آقاي دکتر قربان، بنیانگذار و اولین رئیس دانشکده پزشکي شیراز سیاه خان را ميبیند و از آن پس مرتب به دیدن او ميرود و علاوه بر کمکهاي مالي مکرر برایش دارو و غذا ميبرد. گاه با درشکه و زحمت او را به دانشگاه پزشکي ميآوردند و دکتر قربان به علت مشکلات پیاده و سوار کردن سیاه خان، خود در داخل درشکه او را معاینه و درمانهاي لازم را تجویز ميکرد. به دستور دکتر قربان به علت مشکل بودن زندگي در کوچه و منزل وي را در بیمارستان سعدي شیراز متعلق به دانشکده پزشکي بستري ميکنند.
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی 650x406px روی این نوار کلیک کنید .
به زندگي پررنج خود ادامه داد. دکتر قربان به علت نادر بودن این فرد در جهان و شرایط بسیار عجیب او خیلي به او علاقه مند شده بود و در آن زمان به پزشکان و دانشجویان ميگفت «سیاه خان در عالم پزشکي گوهر شب چراغي است» وزن جمجمه او که ۷/۵ کیلوگرم بود، تحمل این سر بزرگ و ترسناک را روي گردن سیاه خان مشکل ميکرد. به علت وزن فوق سنگین بدن و طول زیاد قد و ناهنجاري شدید مهرهها و گردن و کمر قادر به سرپا ایستادن نبود و براي این کار احتیاج به کمک حداقل ۴-۳ نفر قوي هیکل داشت.
سیاه خان تا پایان زندگي اش در بیمارستان به سر برد. این هیولاي خوفناک با قدي به طول ۲۵۹ سانتي متر و هیکلي باوزن ۲۵۰ کیلوگرم کف پاها کاملاً صاف و به علت کف بسیار پهن و دراز پاها موقع راه رفتن تلپ تلپ کف پا به زمین کوفته ميشد. حالات و اخلاق و روحیات او شبیه بچهها بود. فردي عقب مانده و کم هوش بود. گاه حالات شدید امیال جنسي بدون کنترل و خجالت داشت. اشتهاي او به غذا در حد ۴-۳ نفر انسان سالم پراشتها بود. قواره هیکل او خیلي عجیب و وحشتناک بود.
حجم جمجمه وي ۱۴۷۰ سانتي متر مکعب بود. طول دست او ۱۱۷ سانتي متر و طول پاي او ۱۲۵ سانتي متر بود. به علت حجیم و سنگین بودن جمجمه و گردن و سنگین بودن هیکل او و فشار دائم این وزن زیاد روي ستون فقرات ستون مهرهها در ناحیه سینه و پشت به طرف عقب و کمي به سمت راست قوز برداشته بود. اگر این قوز وجود نداشت، قد کامل او بیش از ۲۵۹ سانتي متر فعلي ميبود.
اسکلت سیاه خاناین غول عجیبالخلقه و هیولاي روي زمین، به علت ذات الریه و سپسیس فوت ميکند.
در ادامه میتوانید تصاویری از این مرد که میتوان او را عجیب الخلقه ترین ایرانی در تاریخ نامید را برای اولین بار ببینید.
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی 516x749px روی این نوار کلیک کنید .
بریده ای از روزنامه ی جهانی در مورد این مرد عجیب ایرانی:
علاقه مندی ها (Bookmarks)