الگوی کنونی گرایش به مشارکت در ايران
اگر بخواهیم الگویی (نمایش ساده شده ای از واقعیت) برای توضیح عوامل مؤثر بر گرایش بر مشارکت در شهروندان بسازیم، می توانیم نتایج پژوهش را در قالب گزاره ای زیر خلاصه کنیم:
1 – با افزایش سطح تحصیلات به طور محسوسی از احساس بی قدرتی کاسته می شود و احساس قدرت مندی فزونی می گیرد.
2 – با افزایش سن از احساس بی قدرتی کاسته شده و سپس بر آن افزوده می شود. به بیان دیگر میان سالان دارای بیشترین احساس قدرت مندی هستند .
3 - احساس بی قدرتی در میان اقوام غیرفارس اندکی بیشتر از فارسهاست. تعلق به فرهنگ اکثریت جامعه موجب افزایش احساس قدرتمندی می گردد .
4 – کسانی که زبان مادری آن غیرفارسی است ولی به زبان فارسی تکلم می کنند، تا حدودی تصور مثبت تری از خود نسبت به کسانی که زبان تکلم و مادری آنان غیرفارسی است، نشان می دهند. یعنی ادغام در فرهنگ اکثریت به کاهش احساس بی قدرتی می انجامد .
5 – مزد بگیران بخش عمومی معمولاً بیش از دیگران، انواع مشارکت را دارای منفعت ارزیابی کرده اند و در مقابل، کارفرمایان مخالف این جهت گیری را داشته اند (بخش روابط میان متغیرهای بینابینی و مستقل).
6 – کاهش احساس بی قدرتی موجب افزایش گرایش به مشارکت می گردد.
7 – در مجموع به نظر می رسد، با بزرگتر شدن شهر از گرایش به مشارکت کم می شود .
8 – افزایش روابط اخلاقی و سنتی میان همسایگان به افزایش گرایش به مشارکت می انجامد.
9 – هر چقدر افراد منافع مشارکت را بیشتر ارزیابی کنند و هزینه آن را کمتر، گرایش بیشتری به مشارکت از خود نشان می دهند.
10 – با افزایش تحصیلات، فواید مشارکت بیش از هزینه آن برآورد می شود، البته چندان قوی نیست.
11 – مزد بگیران بخش عمومی معمولاً بیش از دیگران احساس قدرت مندی می نمایند .
12 – افرادی که احساس بی قدرتی بیشتر می کنند، هزینه کلیه سطوح مشارکت را بیشتر ارزیابی می کنند.
به علاوه افرادی با احساس بی قدرتی منفعت مشارکت را کمتر ارزیابی می نمایند. در مجموع می توان گفت، برحسب تصوری که فرد از خویشتن دارد، ارزیابی او از واقعیت و هزینه و فایده مشارکت کاملاً متفاوت خواهد بود.
روابط بالا را می توان در قالب الگوی زیر خلاصه کرد.
تكنيك هاي مشاركتي
از آن جا كه مشاركتهاي مردمي رابطه اي دو سويه شامل كسب اطلاعات از مردم و در ادامه ارائه ايده ها و مشكلات به آنها است. در ابتدا به تطابق تكنيكها با سطوح تاثير گذاري يا قدرت خواهيم پرداخت و سپس به تكنيك هاي اطلاع رساني ( ارائه اطلاعات به مردم ) و تكنيك هاي مشاركت ( گرفتن اطلاعات از مردم ) خواهيم پرداخت.
1- تطابق تكنيكها با سطوح تاثير گذاري يا قدرت
وجه تمايز اين تكنيك ها در ميزان تاثيرگذاري و سهم مشاركان در تصميم گيري ها است. درك اين رابطه اهميت فراواني دارد. كارشناسان تاكيد دارند " ما حرفهاي مردم را شنيده ايم و از مشاركت انها بهره برده ايم ، اما چرا آنان هنوز فكر مي كنند به نظراتشان توجهي نمي شود؟" مشكل در اين است كه مردم انتظار دارند بر روي تصميمات تاثير گذار باشند و شنيدن نظرات به تنهايي براي دست يافتن به اين امر مهم ميسر نيست و سطوح انتظارات برآورده نخواهد شد؟ نكته اين نيست كه همه تنكيك ها بايد بر روي همه تصميمات موثر باشد زيرا اين امر در بيشتر مواقع به وقوع نمي پيوندد. نمودار زير نشان دهنده سطوح و تكنيك هاي مشاركت است.
2- تكنيك هاي اطلاع رساني
هر برنامه ريزي مشاركتي موثر بايد شامل يك برنامه آگاهي عمومي مناسب باشد. مردم بايد از موضوعي كه قرار است در آن مشاركت داشته باشند، آگاهي يابند. به همين دليل نياز دارند در مورد گزينه ها اطلاعات كافي داشته باشند. تا بهتر بتوانند تصميم گيري نمايند. در اين جا برخي از مهمترين تكنيك هاي كه مي تواند به برقراري ارتباط با مردم استفاده شود، معرفي مي شود. (شريفي ، 86 )
1- خلاصه دستوراعمل ها كه راهي براي نگهداري اطلاعات انتخاب شده مقامات اداره ها از پيشرفت كار است.
2- يكي از راه هاي آگاهي دادن به مردم و وادار نمودن آنها به مشاركت ، راه اندازي نمايشگاه ها است تا بتوانند نظر عموم و اراء آنها را به خود جلب كنند.
3- گزارش بلند كاري يك متن خبري است كه يك گزارش گر آن را مي نويسد و با فراخوان ساده متفاوت است.
4- كنفرانس خبري
5- بولتن خبري
6- ضميمه هاي روزنامه يكي از راههاي دستيابي به ديدگاههاي جامعه و تبادل اطلاعات مي باشد.
7- تبليغات يك راه مطمئن براي آگاه ساختن يا ارائه اطلاعات به همگان است.
در ادامه محدوديت ها و مزيت هاي تكنيك هاي اطلاع رساني را مشاهده مي نماييد.
3- تكنيك هاي مشاركت
بعد از آگاه نمودن همه ، گام بعدي فراهم نمودن عرصه يا ساز و كارهايي است كه شهروندان بتوانند احساسات ، تفكرات يا علايق خود را اظهار كنند. در اين زمينه تكنيك هاي زير در دسترس است.
1- امتياز اصلي گروههاي مشاور اين است كه اعضاي آن از بحث ها آگاهتر مي شوند، بنابرين پيشنهادهايشان آگاهانه تر از مردم عادي است.
2- تابلوهاي اعلانات رايانه اي به طور فزاينده اي تبديل به يك ابزار مفيد براي مطلع ساختن و درگير ساخت همگان شده اند. (شريفي ، 86 )
3- گروه هاي متمركز ، گروههاي بحث و گفتگوي كوچكي هستند كه بوسيله تبليغات گسترش پيدا كرده اند.
4- خط مستقيم ،يك شماره تلفن است كه به طور گسترده اي براي ان تبليغ شده است و تماس گيرندگان را مستقيماً به شخصي كه مي تواند جواب پرسش هاي آنها را بدهد راهنمايي مي كند.
5- مردم غالباً در مصاحبه رو در رو و يا بحث و گفت و گوي فردي اطلاعات بيشتري نسبت به جلسات عمومي ارائه مي دهد.
6- گردهمايي شهري ، استماع عمومي ، جلسات شهري و ... يكي از مواردي است كه به طور گسترده در تكنيك هاي مشاركت مورد استفاده قرار مي گيرد.(شامل استماع عمومي، گپ هاي دوستانه ، كارگاهها و ...)
7- همه پرسي يك معيار براي حمايت از يك تصميم است، لازمه استفاده از همه پرسي مشاركت مردم است.
8- نظر سنجي به ويژه نظر سنجي هاي تلفيقي در چند سال اخير به عنوان روشي كم خرج براي مشخص شدن ديدگاههاي يك جامعه تلقي مي گردد. (شريفي ، 86 )
علاقه مندی ها (Bookmarks)