عملیات نقطه تحول یکی از آخرین نبردهای زرهی آلمان و شوروی بود که در جنگ جهانی دوم در جبهه شرقی به وقوع پیوست . در ابتدا قرار بود یک حمله عظیم برنامه ریزی شود ولی در نهایت یک حمله محدود برنامه ریزی شد . هرچند این حمله توسط ارتش سرخ سرکوب شد ولی باعث شد حمله به برلین در حدود ۲ ماه به تعویق بیفتد .
حملات شوروی در ۳ ماه اول ۱۹۴۵ ، عملیات نقطه تحول و حملات آلمانی با فلش های آبی مشخص شده است
طرح ریزی :
این عملیات در اصل برای به تعویق انداختن پیشروی و حمله شوروی به طرف برلین در سال ۱۹۴۵ بود . با شروع دوازدهم ژانویه سال ۱۹۴۵ ، با حمله ویستولا-اودر شکاف های زیادی در خطوط دفاعی آلمان به وجود آمده بود و شوروی پس از آن از طریق رودخانه ویستولا ، روخانه اودر را به عنوان بیشترین پیشروی خود در جبهه غرب تحت فشار قرار داده بود .بعد از حمله ویستولا-اودر ، نیروهای شوروی به نقطه نهایی پیشروی خود به سمت غرب رسیده بودند . حال باید جناحین شمالی و جنوبی خود را نیز گسترش میدادند تا محاصره نشوند . در همین حال،آلمانی ها تصمیم گرفتند دوباره خطوط دفاعی خود را منسجم سازند .
ژنرال هاینز گودریان تصمیم گرفته بود عملیاتی برای یک حمله بزرگ به جبهه یکم بلاروس (به فرماندهی ژنرال جورجی ژوکف) برنامه ریزی کند و با این حمله ارتباط نیروهای جورجی ژوکف را با باقی نیروهای شوروی قطع کرده و او را محاصره کند . نیروهای شوروی نیز برای گسترش خطوط خود قصد داشتند از پومرانیا در شمال و سیلسیا و براندنبورگ در جنوب حمله کنند . گودریان برای اجرای عملیات خود پیشنهاد داد ارتش ها از نروژ و ایتالیا به جبهه شرقی آورده شوند و همچنین ارتش ششم سپ دیتریش که برای ضد حمله در مجارستان در نظر گرفته شده بود به منطقه مورد نظر گودریان آورده شود . در جلسه ای که گودراین با هیتلر داشت ، هیتلر دستور داد که نیروهای در مناطق خود بمانند و ارتش ششم سپ دیتریش نیز در مجارستان آماده ضد حمله شود . به خاطر اختلاف نظری که بین هیتلر و گودریان وجود داشت بحثی بین این دو بوجود آمد . در نهایت قرار شد ضدحمله محدود شود . سپس بحث دیگری بین گودریان و هیتلر بر سر پیشنهاد گودریان مبنی بر جانشینی ژنرال والتر ونک به جای هاینریش هیملر صورت گرفت .

ژنرال فلیکس اشتاینر که همراه با ژنرال والتر ونک فرماندهی این عملیات را برعهده داشتند .
اهداف عملیات :
در نهایت ، قرار شد عملیات حتی محدودتر از چیزی که برنامه ریزی شده بود باشد و فقط محدود به ضد حمله به نیروهای نوک حمله جبهه یکم بلاروس شود . نیروهای آلمانی باید ۵۰ کیلومتر به سمت جنوب شرق پومرانیا پیشروی میکردند و خود را به پادگان کوزتیرن می رساندند . ورماخت این عملیات را ، هاسارنریت و اس اس ، سوننوند نامگذاری کرده بودند .
اطلاعات شوروی :
ژوکف از تجمع نیروهای آلمانی در مقابل ارتش شصت ویک و دوم زرهی خود آگاه شد ولی نمی دانست حمله چه زمانی صورت خواهد گرفت و یا اینکه آیا حمله ای در کار است یا نه.فرماندهی استاوکا(مقر فرماندهی کل ارتش سرخ)اشاره کرده بود که از اینکه بین نیروهای اصلی شوروی و برلین آلمان فقط ۱۳ لشکر دارد ولی در پومرانیا در حدود ۳۳ لشکر نگران است و احتمال میدهد آلمان حمله ای را به جبهه یکم بلاروس ترتیب دهد.
ژنرال ژوکف ، فرمانده جبهه یکم بلاروس
آرایش قشون :
ورماخت (ستاد ارتش آلمان) :
بیش از ۱۲۰۰ تانک برای حمله اختصاص داده شد ، اما هیچ قطاری برای حمل و نقل آن ها موجود نبود . به علاوه ، به دلیل محدودیت جدی قوای آلمانی ، تنها به اندازه سه روز سوخت و مهمات در دسترس بود . همچنین نیروهای آلمانی در طول ژانویه در شرق پروس و لهستان ، متحمل خسارات سنگینی شده بودند . آلمان طی دو ماه اول ۱۹۴۵ ، در حدود ۱۹۸٫۰۰۰ سرباز بین دریای بالتیک و کوههای کارپات از دست داده بود . آلمانی ها قادر بودند تلفات جانی را با بسیج کردن مردم و تشکیل گروه هایی مانند فولکشتورم جبران کنند . ولی آلمان تلفات سنگین تسلیحاتی در دو ماه اول ۱۹۴۵ به خاطر دو حمله بزرگ ارتش سرخ متحمل شد که جبران ناپذیر بودند.

توضیحاتی درباره قوا |
بخش ها |
لشکر ها |
ارتش |
لشکر متشکل از ۲۹ پانزر۴بیش از ۱۷ پانزر۴ هم از نهم تا یازهم فوریه ارسال گشت |
لشکر پانزر هولشتاین |
لشکر سی و نهم پانزرژنرال دوم ، کارل دکردر جناح راست |
لشکر یازدهم اس اس ژنرال فلیکس اشتاینر |
۳۸ عدد پانزر۴ و ۵۳ عدد پانتر – هشتم فوریه سال ۱۹۴۵ |
لشکر دهم اس اس پانزر |
|
لشکر چهارم اس اس ، پلیس ضد تانک |
۲۰ عدد هویتزر در آغاز فوریه ۱۹۴۵ |
لشکر بیست و هشتم داوطلبان اس اس ، ضد تانک والونین |
باقی مانده هنگ ۵۰۳ تانک های سنگین اس اس۱۲ عدد تایگر۲ در ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵ |
لشکر یازدهم اس اس ، پلیس ضد تانک |
لشکر سوم اس اس پانزرژنرال دوم ، مارتین اونراین در جناح میانی |
۲۰ هویتزر در حدود دهم فوریه ۱۹۴۵ |
لشکر بیست و سوم اس اس ، پلیس ضد تانک |
۱۰ هویتزر در آغاز فوریه ۱۹۴۵ |
لشکر بیست و هفتم داوطلبان اس اس ، لانگمارک |
۱۵ پانزر۴ ، ۲۳ جاگدپانزر۴ در دوم فوریه ۱۹۴۵سی پانتر هم از هشتم تا دهم فوریه ارسال گشت |
لشکر اسکورت پیشوا |
۵ پانزر۴ ، ۱۸ پانتر ، ۱۳ جاگدپانزر۴ در ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵۱۰ جاگدپانزر و ۱۶ پانتر هم از پانزدهم تا هفدهم فوریه ارسال گشت |
لشکر ضد تانک پیشوا |
لشکر مونزل ژنرال اسکار مونزل در جناح چپ |
حداقل ۹۰۰۰ سرباز در مسیر فورپومرن از نروژ در ۱۵ فوریه ۱۹۴۵ |
لشکر ۱۶۳ پیاده نظام ورماخت |
|
لشکر ۲۸۱ پیاده نظام ورماخت |
|
لشکر ۱۰۴ ضد تانک |
ارتش سرخ
جبهه های اول و دوم بلاروس صف آرایی و موضع گیری های موثر و وسیعی انجام می دادند ، در حالی که ارتش شوروی هم در حمله ویستولا-اودر ، دچار تلفات سنگینی شده بود .
با شروع فوریه سال ۱۹۴۵ ، قوای هر یک از لشکرهای جبهه یکم تفنگدار بلاروس ، به ۴۰۰۰ نفر سرباز می رسید و قوای هر یک از لشکر های جبهه دوم تفنگداران بلاروس هم بین ۳ تا ۴ هزار نفر بود . قدرت ارتش شوروی به دلیل نیاز به محاصره گروهی از سربازان آلمانی در مناطق مختلف ، بیشتر تضعیف شد ، قدرت زرهی این ارتش نیز بدلیل حملات اخیر (از جمله حمله ویستولا-اودر) تضعیف شده بود . جبهه دوم بلاروس در اوایل فوریه سال ۱۹۴۵ ، توانست تنها ۲۹۷ تانک کهنه به میدان بفرستد . در طول دوره ۱۲ژانویه تا ۳فوریه سال ۱۹۴۵ ، جبهه یکم بلاروس حدود ۷۷ هزار نفر (۷٫۵ درصد از قدرت آن) تلفات داد و بین ۱۳ ژانویه الی ۱۰فوریه جبهه دوم بلاروس متحمل تلفات ۱۵۹,۴۹۰ (۱۸درصد از قدرت آن)نفری شد . همچنین به خاطر فعالیت شبانه روزی جنگنده ها و بمب افکن های آلمانی ، رساندن مهمات به نیروهای شوروی مقداری سخت شده بود .

جبهه |
ارتش |
واحد |
جبهه یکم بلاروس مارشال جرجی ژوکف |
دوم زرهی گاردژنرال بوگدانوف در جناح چپ شوروی |
لشکر نهم زرهی |
لشکر دوازدهم زرهی |
لشکر یکم مکانیزه |
ارتش شصت و یکم ژنرال بلودر جناح راست شوروی |
لشکر نهم تفنگدار |
لشکر هشتادم تفنگدار |
لشکر هشتاد و نه تفنگدار |
لشکر ششم توپخانه |
هنگ ۵۳۳ ضدتانک |
ارتش چهل و هفتمژنرال پرهوروویچحرکت به سمت غرب از محدوده دویچ کرون |
لشکر هفتاد و هفت تفنگدار |
لشکر ۱۲۵ تفنگدار |
لشکر ۱۲۹ تفنگدار |
لشکر ۲۲ توپخانه |
گردان چهارم ضد تانک |
هنگ ۱۶۳ ضدتانک |
ارتش سوم شوک
ژنرال سیمونواک نیروی کمکی |
لشکر دوازدهم تفنگدار |
لشکر هفتم تفنگدار |
لشکر هفتاد و نه تفنگدار |
هنگ ۱۶۳ ضدتانک |
یکم زرهی گاردژنرال کاتوکف نیروی کمکی |
لشکر هشتم مکانیزه |
لشکر یازدهم تانک |
گردان ۴۱ ضدتانک |
شرح نبرد :
بخشی از آن ها سر پل های ستین آماده بودند تا روز تعیین شده برای حمله یعنی ۱۵ فوریه فرا برسد . بخشی از نیروهای اس اس ، یعنی لشکر اس اس نوردلند نیز آمده بود تا در همان روز یعنی ۱۵ فوریه به آرنزوالد حمله بکند . در ابتدا حمله موفقیت آمیز بود ؛ ارتش ۶۱ شوروی به شدت غافلگیر شد و نیروهای آلمانی سریعا به پادگان آرنزوالد رسیدند و آن را از تصرف ارتش سرخ خارج کردند . روز بعد ، یک حمله اتفاق افتاد . راه مرکزی به آرنزوالد توسط سه لشکر پانزر اس اس گسترده تر شد و باعث شد بخشی از جبهه شوروی ۸ تا ۱۰ کیلومتر به عقب بنشیند . چه حمله لشکر ۳۹ پانزر برای رسیدن به دریاچه پلون نیز به خاطر مقاومت مستحکم ارتش دوم زرهی ناموفق ماند.
گروه مونزل از ارتش نوردلند اس اس ، ۴کیلومتر به سمت لیبنو پیشروی کرد ، و لشگر سوم پانزر اس اس نیز یک کیلومتر به سمت ریتز . تعداد زیادی از تانک ها و ضدتانک های ارتش سرخ توسط تانک های سنگین تایگر۲ آلمانی منهدم شدند ولی تعدادی از تانک های سنگین آلمانی نیز منهدم شدند . به طور کلی ، پیشروی آلمان ها به خاطر دفاع مستحکم ارتش سرخ و همچنین گرم شدن هوا و عملکرد نامناسب تایگر۲ ها در هوای گرم ، متوقف شد.
تانک تانک تایگر ۲
در ۱۷ فوریه ژنرال والتر ونک ، فرمانده قوای مهاجم ، وقتی در حال بازگشت از جلسه ای در برلین بود ، در یک سانحه رانندگی به شدت آسیب دید . وی توسط هانس کربس جایگزین شد ولی ابتکار عمل فرماندهی از دست رفت.
ارتش ویستولا نیز در ۱۸ فوریه در سوننوند متوقف شد . در نوزدهم فوریه ، ژوکف تصمیم گرفت با استفاده از ارتش ۶۱ و ارتش دوم زرهی ، و همچنین لشکر هفتم سواره نظام ، ستین را از آلمان ها پس بگیرد که البته منجر به نبرد سنگینی شهری در آرنزوالد شد . آلمان ها به هیچ وجه عقب نشینی کلی نکردند ولی در ۲۱ فوریه تصمیم بر این شد که مرکز فرماندهی لشکر ۳۸ پانزر ، فیوغا گرنادیر ، فیوغا بگلیت ، هولشتاین ، و لشکر دهم زرهی پانزر به سمت غرب ، پشت ارتش مرکزی عقب بنشینند . ژوکف به ارتش ۷۰ دستور داد که در تاریخ ۲۳ فوریه حمله ای را به ترتیب دهد تا موجب عقب نشینی آلمان ها شود ، زیرا ژوکف اعتقاد داشت اگر آلمان ها عقب نشینی کنند تعداد زیادی از تانک های خود را رها می کنند یا از دست می دهند . در تاریخ ۲۴ فوریه جبهه دوم بلاروس مارشال روکوسوفسکی مجددا به سمت پومرانیا حمله کرد و شکافی ۶۰ کیلومتری را بین خطوط آلمانی ایجاد کرد و ۵۰ کیلومتر پیشروی کرد و انسجام خطوط دفاعی آلمان را کاهش داد .
نتیجه نهایی نبرد :
با وجود دستاورد های اولیه این عملیات از نظر تاکتیکی ، عملیات نقطه تحول ، یک شکست کامل بود . نیروهای آلمانی نتوانستند به سمت کوزتیرن پیشروی کنند و خسارات سنگینی را در عقب نشینی های بعدی متحمل شدند . اما این عملیات ، ژوکف و استالین را متقاعد ساخت که پیشروی به سمت برلین از سمت شمال بسیار آسیب پذیر است و به همین دلیل تا دو ماه حمله به برلین به تعویق افتاد .
مترجم : kaveh
علاقه مندی ها (Bookmarks)