نبرد ایوجیما ، خون سرخ و خاک سیاه
نبرد ایوجیما یا عملیات دتچمنت (تفکیک) ، نبرد بزرگی بود که در آن ارتش آمریکا توانست جزیره ایوجیما را از امپراطوری ژاپن بگیرد . تهاجم آمریکا با هدف گرفتن کل جزیره بود ، از جمله سه فرودگاه بعنوان یک منطقه عملیاتی برای تهاجم به دیگر جزیره های مهم ژاپن . 5 هفته نبرد ایوجیما ، یکی از خونین ترین نبردهای اقیانوس آرام در طول جنگ جهانی دوم بود .
اگر جزیره متحمل تلفات سنگین می شد ، اهمیت استراتژیک این جزیره مبهم می شد . و دیگر این جزیره برای ارتش ، به عنوان یک منطقه عملیاتی و برای نیروی دریایی ، به عنوان یک پایگاه ناوگان ، بی فایده بود . این مستلزم استفاده محدود از نیروی هوایی فقط برای موارد ورود به خشکی بود ، اما جزیره های کوچکتر می توانستند برای اینگونه اهداف (حملات گسترده هوایی) مورد استفاده قرار بگیرند (به این دلیل که اهمیت استراتژیک جزیره ایوجیما را نداشتند) .
موقعیت ارتش امپراطوری ژاپن در این نبرد بسیار مستحکم بود ، با ارتباطات انبوه شبکه ای سنگر ها ، مواضع مخفی توپخانه و 18 کیلومتر تونل زیرزمینی . ارتش آمریکا در خشکی ، از حمایت گسترده توپخانه نیروی دریایی برخوردار بود و برتری هوایی بر فراز ایوجیما ، کاملا با هوانوردان نیروی دریایی بود . قدرت آتش آمریکا روی نیروهای ژاپنی از هوا و دریا بسیار گسترده بود ، این تهاجم ، اولین حمله آمریکایی ها به خاک اصلی ژاپن بود و سربازان و تفنگداران دریایی امپراطوری ژاپن ، از مواضعشان ، بدون حتی اندیشه تسلیم شدن ، دلاورانه ، دفاع کردند . ژنرال ژاپن ، تادامیچی کوریبایاشی ، هرگز تسلیم شدن به نیروهای آمریکایی برای حفظ جان را در نظر نمی گرفت ، او و سربازانش به مبارزه تا سرحد مرگ ، سوگند خوردند ، بدون توجه به این نکته جنگ چقدر ممکن بود سخت و مرگبار باشد .
هدف ژاپنی ها این بود که تا جایی که ممکن است با مقاومت پیوسته از اینکه فرودگاه های جزیره به دست دشمن بیفتد و آمریکایی ها بتوانند از آن استفاده کنند ، جلوگیری کند و دوم اینکه با گذر زمان و معطل کردن نیروهای آمریکایی ، مدافعین خاک اصلی ژاپن ، فرصت بیشتری به منظور آمادگی برای دفاع ، داشته باشند . نبرد ایوجیما ، تنها نبرد سپاه تفنگداران دریایی آمریکا است که در آن تلفات کلی آمریکایی ها (کشته و زخمی ها) بیش از ژاپنی هاست ، اگر چه تعداد کشته های ژاپنی ها ، در طول نبرد سه برابر ایالات متحده بود . از بین حدود 22000 نفر سرباز تحت فرمان کوریبایاشی ، تنها 216 اسیر گرفته شد . اسیر شدن این سربازان ، به میل خود نبود و به خاطر مجروح بودن و ... نمیتوانستند حرکت کنند و به همین دلیل اسیر شدند .
اکثریت باقیمانده ، کشته شدند . برآورد می شود روزهای زیادی ، بیش از 3 هزار نفر به مقاومت در شبکه ای از سنگر ها و غارها ادامه می دهند ، اما پس از چند هفته نبرد و یا بخاطر جراحاتشان ، از پای در می آیند . با وجود جنگ خونین و تلفات شدید دو طرف ، شکست ژاپن از آغاز مسلم بود ، آمریکا برتری قاطع نفرات و نیز برتری کامل هوایی داشت و همچنین جایی برای عقب نشینی و تجدید قوا برای ژاپنی ها ، وجود نداشت ، این شرایط باعث می شد آمریکا هیچ گونه شرایطی برای شکست خوردن نداشته باشد !
ژنرال کوریبایاشی (فرمانده امپراطوری ژاپن در این نبرد) در سمت چپ تصویر و ژنرال هلند اسمیت (فرمانده ایالات متحده آمریکا در این نبرد) در سمت راست تصویر
زمینه نبرد ایوجیما :
پس از سلطه آمریکا بر جزایر مارشال و حملات ویرانگر هوایی به جزایر نظامی ژاپن در کارولین طی ژانویه سال 1944 ، فرماندهان نظامی ژاپن ، در شیوه عملکردشان تجدید نظر کردند . همه نشانه ها ، بر این دلالت داشت که آمریکا به سمت جزایر ماریانا و کارولین پیشروی می کند . برای مقابله با هر حمله ای ، نیروی زمینی و دریایی امپراطوری ژاپن ، یک خط دفاعی داخلی را ایجاد کرد که از سمت شمال جزایر کارولین به سمت جزایر ماریانا ، توسعه داده شده بود و از آنجا به ژاپن ، از طریق جزایر آتشفشانی و از طرف غرب جزایر ماریانا از طریق جزایر کارولین و پالائو به جزایر فیلیپین می رسید . در ماه مارچ سال 1945 ، ارتش سی و یکم امپراطوری ژاپن به فرماندهی ژنرال هیدیوشی اوباتا ، برای به کار انداختن این خط دفاعی داخلی ، عمل کرد . ( توجه داشته باشید که یک واحد "ارتش" ژاپن ، به بزرگی چندین ارتش آمریکایی ، انگلیسی و کانادایی است . )
فرمانده پادگان چی چی جیما ، بصورت ظاهری به فرماندهی نیروی زمینی و دریایی جزایر آتشفشانی قرار داده شده بود . پس از تسلط آمریکا بر جزایر ماریانا ، حملات روزانه بمب افکن ها ، بعنوان بخشی از عملیات اسکاونجر (روبنده) به سمت سرزمین اصلی ژاپن هم یورش می بردند . جزیره ایوجیما به عنوان یک پایگاه هشدار دهنده عمل می کرد و گزارشات یورش بمب افکن های آمریکایی به سرزمین اصلی ژاپن را از طریق پیام رادیویی ، مخابره می کرد ، این به دفاع هوایی ژاپن اجازه می داد تا خود را برای مقابله با یورش بمب افکن های آمریکایی آماده کند .
پس از اینکه در فوریه سال 1944 ، ایالات متحده ، پایگاه های جزایر مارشال را طی نبرد کواجالین و انیوتوک تصرف کردند ، نیروی زمینی و دریایی با 500 سرباز از پادگان دریایی یکسوکا و 500 سرباز هم از چی چی جیما کی طی ماه های مارچ و آوریل سال 1944 به ایوجیما رسیدند ، تقویت شد . با نیروی تقویتی ای که از چی چی جیما و جزایر دیگر رسید ، قدرت پادگان ارتش ژاپن به 5000 نفر رسید . از دست دادن جزایر ماریانا در طول تابستان سال 1944 ، باعث افزایش اهمیت جزایر آتشفشانی برای ژاپنی ها شد ، آن ها مطلع بودند که از دست دادن این جزایر موجب خواهد شد تا حملات آمریکایی ها به جزایر اصلی سرزمین ژاپن ، آسان تر گردد ، در تولیدات و تدارکات جنگی اخلال بوجود آید و به روحیه مردم ضربه وارد شود .
موقعیت جزیره ایوجیما
طرح نهایی ژاپن ، برای دفاع از جزایر آتشفشانی ، تحت الشعاع این موضوع قرار گرفت که نیروی دریایی امپراطوری ژاپن ، تا حد زیادی قدرت خود را از دست داده بود و نمی توانست مانع ورود آمریکایی ها به خشکی شود . علاوه بر این تلفات وارده بر هواپیما ها در طول سال 1944 ، بسیار سنگین بوده است . حتی اگر تولیدات جنگی ، مورد حملات هوایی آمریکا قرار نگیرند ، از نیروی هوایی ژاپن انتظار نمی رفت که تا مارچ و آوریل سال 1945 ، قدرتش را به سه هزار جنگنده افزایش دهد . علاوه بر این ، این هواپیما ها نمی توانستند از خاک اصلی ژاپن برای پرواز به سوی ایوجیما استفاده کنند ، زیرا محدوده آن ها بیشتر از 900 کیلومتر نبود . علاوه بر این ، همه هواپیماهای در دسترس برای دفاع از تایوان و جزایر خاک اصلی ژاپن نگه داشته شده بودند . علاوه بر تمام این مشکلات ، یک کمبود جدی وجود داشت و آن کمبود خلبانان با تجربه و به خوبی آموزش دیده و سایر خدمه پرواز بود (زیرا ، تعداد زیادی از خلبانان و خدمه در اواسط سال 1944 ، در نبرد جزایر سلیمان و نبرد دریای فیلیپین ، جانشان را از دست داده بودند) .
در یک مطالعه پس از جنگ ، افسران ژاپنی ، استراتژی ای را که در دفاع از ایوجیما استفاده کردند ، در شرایط زیر توضیح دادند :
" با توجه به وضعیت فوق ، و دیدن اینکه انجام نبرد هوایی و دریایی برای ما غیر ممکن بود ، و نبرد زمینی در ایوجیما به خاطر برتری دشمن سخت بود ، تصمیم گرفتیم زمانی برای آماده سازی نیروهای موجود در میهن و دفاع از میهن فراهم کنیم . نیروهای ما باید تنها به تجهیزات دفاعی و استحکامات ایجاد شده در آن منطقه تکیه می کردند ، و باید دشمن را با تاکتیک به تاخیر انداختن بررسی کرده و حدالامکان از تصرف یوجیما باز می داشتند . حتی حملات خودکشی توسط گروه های کوچک هواپیماهای نیروی هوایی و نیروی دریایی ما ، و عملیات های غافل گیرانه توسط زیر دریایی های ما ، و انداختن نیروهای چترباز بر سر دشمن ، اگر چه موثر است ، می تواند تنها به عنوان یک نیرنگ استراتژیک از طرف ما در نظر گرفته شود . این یک اندیشه بسیار افسرده است که ما دیگر نمیتوانیم و فرصتی نداریم تا از فرصت های استراتژیک این عملیات ها به نفع خود استفاده کنیم . "
در پایان نبرد خلیج لیته در فیلیپین ، متفقین دو ماه در عملیات های تهاجمی شان تا برنامه ریزی برای تهاجم اوکیناوا در آرامش مانده بودند . جزیره ایوجیما یک نقطه استراتژیک مهم بود : اولا این که جزیره ایوجیما برای هواپیماهای جنگنده ژاپنی ، به منظور جلوگیری از بمب افکن های دوربرد بی-29سوپرفورترس ، پایگاه هوایی فراهم کرده بود . دوما جزیره ایوجیما لنگرگاهی برای واحد های نیروی دریایی که نیاز به هرگونه حمایت مبرم داشتند ، بود . سوما از این جزیره توسط ژاپنی برای انجام عملیات های هوایی در جزایر ماریانا ، از نوامبر سال 1944 تا ژانویه سال 1945 ، مورد استفاده قرار می گرفت . در اختیار گرفتن جزیره ایوجیما توسط آمریکا ، این مزایا را از ژاپن می گرفت و منطقه شروع عملیات سقوط را که تهاجم احتمالی به جزایر خاک اصلی ژاپن بود ، را فراهم می آورد . همچنین اگر ایالات متحده ایوجیما را در نبرد بدست می آورد فاصله تا جزایر اصلی ژاپن برای یورش بی-29سوپرفورترس ها تا نصف کاهش می یابد و همچنین پایگاهی برای جنگنده های پی-51 موستانگ ، بابت اسکورت بمب افکن ها ، در دسترس ایالات متحده قرار می گرفت .
منابع اطلاعاتی آمریکا یقین حاصل کردند که ایوجیما حداکثر تا یک هفته سقوط خواهد کرد . با توجه به گزارش های اطلاعاتی خوش بینانه ، تصمیم مبنی بر این شد که به ایوجیما حمله شود . به این فرود آبی-خاکی رمز "عملیات تفکیک" داده شد . ارتش آمریکا از این غافل بود که ژاپنی ها خود را برای یک مقاوت و دفاع عمیق و سرسختانه آماده می کنند و از استراتژی معمول خود فاصله می گرفت . آمریکایی ها صدها تن بمب توسط جنگنده ها بر سر جزیره ریختند و هزاران گلوله نیز توسط ناوهای آنان به طرف جزیره شلیک شد ولی سنگرهای جزیره سالم باقی ماندند و آماده بودند تا تلفات سنگینی به تفنگداران دریایی وارد کنند .
آماده سازی ژاپن برای نبرد ایوجیما :
در ژوئن سال 1944 ، سپهبد تادامیچی کوریبایاشی برای فرماندهی دفاع از جزیره ایوجیما ، معین شد . کوریبایاشی می دانست که ژاپن در جنگ پیروز نخواهد شد ، لذا امیدوار بود که تلفات گسترده ای به نیروهای آمریکا وارد شود تا اینکه آمریکا و استرالیا و متحدان بریتانیا در رابطه با عملیات سقوط (تهاجم به ژاپن) تجدید نظر کنند . با الهام از نبرد پللیو ، کوریبایاشی دفاعی را طراحی کرد که با دکترین نظامی ژاپن مقداری تفاوت داشت ، به جای استقرار مدافعین در ساحل برای روبرویی مستقیم با دشمن ، او از تاکتیک دفاع از طریق از خطوط دفاعی استفاده کرد و خطوط دفاعی را عقب تر احداث کرد و سلاح های سنگین از جمله مسلسل و توپخانه را قوی ساخت و تانک های زره پوش تاکیچی نیشی به عنوان توپخانه های پنهان مورد استفاده قرار گیرد . از این بابت که ایجاد تونل ارتباطی بین کوه و نیروهای اصلی به پایان نرسید ، کوریبایاشی در جنوب جزیره نیروهایش را سازماندهی کرد و حول کوه سوریباچی را همراه با خطوط دفاعی آن به عنوان یک بخش نیمه مستقل باقی گذارد .
انتظار می رفت جزیره توسط نیروی هوایی و دریایی آمریکا به شدت بمباران شود به همین دلیل یک شبکه گسترده تونلی در جزیره احداث شد . پس هر سنگری که نفراتش کشته می شد می توانست مدت کمی بعد دوباره پر از نفرات شود . این شبکه تونلی و مواضع مسلسل ، دفاع را موفق تر می کرد . صد ها توپخانه مخفی و جایگاه خمپاره انداز و مین در سرتاسر جزیره جایگذاری شدند . در میان سلاح های ژاپنی ها خمپاره 320 میلی متری توپی و انواع راکت های انفجاری وجود داشت . تک تیر انداز ها و مواضع پنهان مسلسل بی شماری هم قرار گرفتند . کوریبایاشی خطوط دفاعی را به طور خاصی طراحی کرد که هر بخش از جزیره در معرض آتش تدافعی ژاپن باشد . او همچنین تعدادی خلبان کامیکازه برای مقابله با ناوگان دشمن دریافت کرد . 318 ملوان آمریکایی ، در طول حملات کامیکازه ، در طول نبرد ، کشته شدند . به هر صورت ، علی رغم خواسته کوریبایاشی ، مافوق وی دستور داد که تعدادی هم مواضع دفاع ساحلی بر پا کند ، این مواضع ، تنها مواضعی بودند که در طول بمباران قبل از ورود به ساحل تخریب شد .
ورود آبی خاکی به خشکی جزیره ایوجیما :
در شروع 15 ژوئن سال 1944 ، نیروی دریایی و نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا ، بمباران دریایی و حملات هوایی به جزیره ایوجیما را آغاز کردند که تبدیل به طولانی ترین و شدیدترین درگیری در صحنه اقیانوس آرام شد . ترکیب گلوله باران توپخانه دریایی و بمباران های هوایی 9 ماه ادامه یافت . سرلشگر هری اشمیت از سپاه تفنگداران دریایی ، 10 روز بمباران شدید جزیره ایوجیما ، قبل حمله آبی خاکی ، درخواست کرد که فقط 3 روز صورت گرفت و به خاطر شرایط آب و هوا بهم ریخت . به هر کشتی جنگی ، منطقه ای برای شلیک و آتش گشودن به آن داده شد که ترکیب همه کشتی ها ، کل جزیره را در معرض آتش قرار می داد . هر کشتی جنگی ، قبل از توقف برای مدت زمان تقریبی 6 ساعت آتش می گشود .
شلیک نبردناو " یو اس اس نیویورک " به طرف جزیره ایوجیما با سلاح اصلی 356 میلی متری خود ، 16 فوریه سال 1945
در 17 ژوئن ، " ناوشکن اسکورت کننده یو اس اس بلسمن " تیم پانزده تخریب زیر آب را برای شناسایی ، به سوی ساحل فرستاد ، پیاده نظام ژاپن به رویشان آتش گشود و یک غواص آمریکایی کشته شد . در شب 18 ژوئن یک ناوشکن اسکورت کننده یو اس اس بلسمن مورد اصابت بمب جنگنده ژاپنی قرار گرفت و 40 ملوان شامل 15 عضو از تیم تخریب زیر آب کشته شدند . بمباران آمریکا تا 19 فوریه سال 1945 ، ادامه یافت . 19 فوریه روز آغاز ورود آبی-خاکی به ساحل جزیره ایوجیما بود که عملیاتی به نام D-Day شناخته می شود . میزان موفقیت بمباران زیر سوال بود زیرا ژاپنی ها در تونل های خود بودند و بمباران تاثیری نداشت ، اگر چه بسیاری از سنگر ها و پناهگاه ها طی حملات هوایی تخریب شده بود و موفقیت آن را محدود کرده بود .
ژاپن از ماه مارچ سال 1944 ، برای این نبرد که اولویت زیادی برای آن قائل بود ، آماده شده بود . در زمان ورود به خشکی ، در حدود 450 کشتی آمریکایی در ایوجیما واقع شد که در کل نبرد 60 هزار تفنگدار دریایی و چندین هزار "تفنگدار زنبور دریایی" را در بر می گرفت . در ساعت 08:59 ، یک دقیقه پیش از برنامه ن سی هزار تفنگدار دریایی لشکر سوم ، چهارم و پنجم آمریکا به همراه سپاه پنجم نیروی زمینی وارد ساحل جزیره ایوجیما شدند . موج اول ، برای مدتی مورد شلیک آتش ژاپنی ها قرار نگرفتند . برنامه ژنرال کوریبایاشی این بود که صبر کنند تا ساحل پر از تفنگداران دریایی و تجهیزاتشان شود .
تانک های آبی-خاکی آمریکا ، در حال نزدیک شدن به جزیره ایوجیما
بسیاری از تفنگدارانی دریایی که در موج اول ، وارد خشکی جزیره ایوجیما می شدند ، گمان کردند که شاید بمباران هوایی و دریایی جزیره ایوجیما ، همه نیروهای ژاپنی که انتظار می رفت از جزیره دفاع کنند ، کشته شده باشند ! در این سکوت مرگبار ، آن ها تا حدی دلسرد و عصبانی شدند ، تا اینکه گشت تفنگداران دریایی شروع به پیشروی درون جزیره برای جستجوی مواضع ژاپنی شدند . فقط بعد اینکه خط اول تفنگداران دریایی به خط سنگرهای ژاپن رسیدند ، ژاپنی ها بوسیله مسلسل به دفاع پرداختند و به روی دشمن آتش گشودند . بسیاری از سنگر های مخفی ژاپنی مواضع تیراندازی گشوده شد و آتش مسلسسل ها ، تلفات ویرانگری را به خط اول تفنگداران دریایی آمریکا وارد ساخت . جدا از دفاع ژاپنی هایی که در ساحل واقع شده بودند ، تفنگداران آمریکا ، با آتش سنگینی در کوه سوریباچی در جنوب جزیره ایوجیما ، مواجه شدند . پیشروی برای سربازان آمریکایی بسیار دشوار بود ، زیرا زمین ناهموار و پوشیده از خاکستر آتشفشانی بود . این خاکستر ها جای پای امنی برای سربازان نبودند ، هرچند سنگرهایی برای حفاظت از سربازان آمریکایی در برابر آتش ژاپنی ها ، ساخته شد . همچنین خاکستر باعث می شد آتش توپخانه ژاپنی در موقع برخورد به زمین ضعیف تر عمل کند .
توپخانه سنگین ژاپنی ها در کوه سوریباچی ، درب های فولادی شان را به منظور آتش گشودن ، باز کرد و سپس بلافاصله درب ها را برای جلوگیری از آتش متقابل سربازان دشمن بست . این برای نیروهای آمریکایی بسیار مشکل بود که بتوانند بخشی از توپخانه ژاپنی را نابود کنند ( در قسمت های مختلف جزیره ، حفره هایی از داخل تونل ها به بیرون حفر شده بود تا توپ ها و مسلسل ها از طریق آنها به بیرون شلیک کنند . این حفره ها قبل از نبرد با درب های فولادی پوشانده شده بودند که قابلیت باز و بسته شدن داشتند ) . مسائل بدتری هم برای نیروهای آمریکایی وجود داشت ، از جمله اینکه سنگرهای ژاپنی به سیستم تونل های ژاپنی متصل بودند ، به طوری که سنگر هایی که با شعله افکن و نارنجک خالی از نیروهای ژاپنی می شدند ، مدت کمی بعد دوباره توسط ژاپنی ها پس گرفته می شدند . این تاکتیک ژاپنی ، تلفات زیادی را به نیروهای آمریکایی وارد می ساخت ، چنان که آمریکایی ها پشت سنگرهایی که مجددا به دست ژاپنی ها افتاده بود حرکت می کردند ، بدون انتظار اینکه ناگهان آتش مجددی به رویشان گشوده شود . سربازان آمریکایی هنگامی که زیر آتش سنگین مسلسل یا توپخانه بودند ، بسیار آهسته حرکت می کردند . با ورود تانک های زره پوش ، به کار گیری از آتش سنگین توپخانه دریایی ایالات متحده و بمباران هوایی کوه سوریباچی ، تفنگداران دریایی توانستند به پشت ساحل پیشروی کنند . روز اول ، 760 تفنگدار دریایی مورد حمله بانزای نیروهای ژاپنی قرار گرفتند و متحمل تلفات سنگینی شدند . در شب ، کوه سوریباچی ، از بقیه جزیره ایوجیما جدا شد ، علاوه بر سی هزار نفری که در موج اول وارد خشکی جزیره شده بودند ، 40 هزار تفنگدار دریایی هم در ساحل جزیره ایوجیما پیاده شدند .
سربازان هنگ 23 تفنگداران دریایی ایالات متحده که در پشت شن و ماسه های آتشفشانی در ساحل پنهان شده اند ، همزمان با اینکه همرزمانشان در حال تخلیه مهمات و تجهیزات از کشتی های ترابری بودند ، باران شدید آتش توپخانه ژاپنی ها ، از پشت سر بر آن ها می بارید .
در روز های پس از ورود به خشکی ، انتظار داشتند ، ژاپنی ها مطابق معمول ، در طول شب به حملات بانزای دست بزنند . حملات بانزای ، آخرین استراتژی تدافعی نیروهای ژاپنی در نبردهای قبلی ، در مقابل دشمنان خود در نبرد های اقیانوس آرام بوده است به طور مثال نبرد سایپان . در حملات بانزای ژاپنی ها ، اگر تفنگداران دریایی آمادگی داشتند ، حمله کننده ها کشته می شدند و ژاپن قدرت خود را از دست می داد . البته ژنرال کوریبایاشی انجام حملات بانزای توسط سربازان ژاپنی را اکیدا ممنوع کرد ، زیرا این حملات را در شرایط موجود ، بیهوده می دانست .
مبارزان ژاپنی ورودی ساحل ایوجیما ، سرسختانه مبارزه می کردند . پیشروی تفنگداران دریایی آمریکا ، به دلیل مواضع متعدد دفاعی که توسط توپخانه حمایت می شد ، متوقف شد . تفنگداران دریایی آمریکا ، مورد حمله ژاپنی های به کمین نشسته قرار می گرفتند که یکباره بصورت ناگهانی از تونل های خود بیرون می آمدند . در تاریکی شب ، ژاپنی ها تحت پوشش تاریکی ، شیوه دفاعی خود را به شیوه تهاجمی تغییر می دادند و به مواضع و سنگر های آمریکایی ها یورش می بردند ، اما کشتی های آمریکایی منور هایی را برای ایجاد روشنایی شلیک می کردند تا مزیت تاریکی برای ژاپنی ها از دست برود . سربازان ژاپنی که انگلیسی بلد بودند ، با صدای بلند پزشک را صدا می زدند ، دکتر آمریکایی با این تصور که به سمت یک مجروح آمریکایی می دود ، وقتی نزدیک می شد ، خود را میان چند سرباز ژاپنی می دید و ژاپنی هم یا وی را اسیر کرده و یا می کشتند . دلیل این کار این بود که ارتش آمریکا تعداد کمی پزشک داشت و به همین دلیل اهمیت بسیار زیادی برای آنها قائل بود .
تفنگداران دریایی آمریکا پی بردند که سلاح های گرم در مقابل مدافعین ژاپنی نسبتا نا موثر هستند و لذا از شعله افکن استفاده می کردند و به درون تونل های ژاپنی ، نارنجک پرتاب می کردند . یکی از نوآوری های تکنولوژیک نبرد ، 8 تانک شرمن M4A3R3 (تانک های رانسون یا زیپو) بودند که به شعله افکن مجهز شدند و ثابت شد در پاکسازی مواضع ژاپنی موثر عمل کردند . از کار انداختن تانک های شرمن دشوار بود ، به این دلیل که مدافعین ، اغلب مجبور می شدند در مکان های باز با آن ها روبرو شوند . پشتیبانی نزدیک هوایی ، در ابتدا توسط جنگنده هایی که از ناوهای هواپیمابر نزدیک ساحل می شدند ، انجام می شد ، ولی با فرا رسیدن گروه هوایی 15 ، کار پشتیبانی هوایی به پی-51 موستانگ ها سپرده شد . شلیک منور ها به منظور روشنایی میدان نبرد در حین شب ، که ابتدا توسط کشتی انجام می شد ، به توپخانه نیرویی که وارد جزیره ایوجیما شده بودند ، سپرده شد رمز گویان ناواهو به همراه دستگاه های مخابره ترانزیستوری کوچک ، جزوی از واحد اطلاعات نیروی زمینی آمریکا محسوب می شدند که با رادیو های اس سی آر 610 کوله پشتی مجهز بودند .
پس از به پایان رسیدن آب ، غذا و سایر تدارکات ، نیروهای ژاپنی در اواخر جنگ به سربازان از جان گذشته تبدیل شدند ، کوریبایاشی که در ابتدای جنگ حملات بانزای را ممنوع کرده بود ، پی برد که شکست ژاپن حتمی است . تفنگداران دریایی ایالات متحده شروع به افزایش حملات شبانه کردند ؛ این حملات صرفا با ترکیب مواضع دفاعی مسلسل و حمایت توپخانه دفع می شد . بعضی مواقع ، تفنگداران دریایی ایالات متحده ، برای دفع حملات ژاپنی ها ، به نبرد تن به تن می پرداختند . وقتی ورود به خشکی جزیره کاملا امن شد ، نیروها و تجهیزات بیشتری به سوی ساحل آمد و نسبت به تهاجم به سوی شمال برای تصرف فرودگاه ها و باقی جزیره اقدام شد . بیشتر سربازان ژاپنی برای مرگ ، مبارزه می کردند .
کوه آتشفشانی ، نیروهای ژاپنی را از طریق شبکه تونلی ، به همدیگر متصل می کر . آمریکایی ها انتظار داشتند برای فتح قله کوه ، به شدت مبارزه کنند . دو گروه گشت چهار نفره به بالای کوه فرستاده شدند تا مسیر وجه شمالی کوه را شناسایی کنند . ولی در اصل فقط تعداد کمی سرباز در بالای تپه زنده باقی مانده بودند که در درگیری با نیروهای آمریکایی کشته شدند . سپس دو بار پرچم آمریکا در بالای تپه نصب شد . بار اول عکاس ارتش به منطقه نرسیده بود به همین دلیل یک بار دیگر پرچم توسط جوخه دیگری بالا برده شد و در آن لحظه عکاس از صحنه عکس گرفت که این عکس یکی از معروف ترین عکس ها و نمادهای جنگ جهانی دوم و مخصوصا نبرد اقیانوس آرام شد .
سربازان آمریکایی که با یک تفنگ 37 میلی متری ، علیه مواضع و سنگرهای نیروهای ژاپنی در کوه سوریباچی ، واقع در ضلع جنوبی جزیره ، آتش گشوده اند .
شمال ایوجیما :
با وجود اینکه ژاپن کوه سوریباچی، در جنوب جزیره را از دست داد ، ژاپنی ها هنوز مواضع شمالی شان را مستحکم نگه داشتند . زمین سنگلاخی ، دفاع را بسیار موفق می کرد حتی بیشتر از کوه سوریباچی که بسیار آسان تر مورد اصابت آتش توپخانه دریایی قرار می گرفت . علاوه بر این ، استحکامات ساخته شده بوسیله کوریبایاشی در شمال جزیره ، به مراتب از مواضع جنوبی جزیره مستحکم تر بودند . باقی مانده تحت فرمان کوریبایاشی ، معادل 8 گردان پیاده نظام ، یک هنگ تانک ، دو توپخانه و سه گردان خمپاره انداز بودند ، همچنین او در حدود 5000 نفر تفنگدار و پیاده نظام دریایی داشت .
با وجود از دست دادن ژاپن از کوه سوریباچی در انتهای جنوبی جزیره ، ژاپن هنوز هم موقعیت قوی در شمال داشت . زمین های صخره ای بسیار مطلوب برای ایجاد خط دفاعی ، حتی قوی تراز کوه سوریباچی بودند که بسیار ساده تر با آتش توپخانه نیروی دریایی زده شدند . علاوه بر این، استحکامات ساخته شده توسط کوریبایاشی قدرت بسیار بالاتری در انتهای جنوبی جزیره داشتند . نیروهای باقی مانده تحت فرمان کوریبایاشی شامل هشت گردان پیاده ، یک هنگ زرهی ، و دو توپخانه و سه گردان خمپاره سنگین می شد . همچنین او در حدود 5000 توپچی و پیاده نظام نیروی دریایی در اختیار داشت . دشوارترین وظیفه به تفنگداران دریایی داده شد که باید فرودگاه شماره 2 و تپه موتویاما را به دست می گرفتند . به نظر می رسید تلاش برای نفوذ به این مناطق به یک فاجعه تبدیل شود . تعداد زیادی از سربازان آمریکایی در حمله به این دو منطقه کشته شدند . تانک های شرمن آمریکایی نیز یا با آتش خمپاره اندازها و توپ ها و یا با مین های روی زمین منهدم می شدند . در نتیجه نبرد گره خورد و تلفات آمریکایی ها به طور مداوم بالا رفت . حتی تصرف این نقاط نمی توانست مشکل را حل کند زیرا تونل ها و لانه های توپ و مسلسل و سنگرهای مخفی پر از سربازان ژاپنی بودند ، به همین دلیل گفته می شد : " آنها در نهایت این مناطق را خواهند گرفت ولی بعد از آن مجبور به دور زدن آن خواهند شد ... "
شلیک یک تفنگدار دریایی آمریکایی ، با مسلسل براونینگ M1917
با این حال ، نیروهای آمریکایی به دنبال راه هایی برای چیره شدن در شرایط موجود بودند . در طول بمباران مشاهده شده بود ، خود و سلاح هایشان را در حفره هایی پنهان می کردند و فقط هنگام پیشروی دشمن ظاهر شده و به رویشان آتش می گشودند . با گذر زمان ژاپنی ها پی برده بودند که استراتژی اصلی آمریکا این است که قبل از حمله پیاده نظامش ، بمباران گسترده ای را انجام دهد . در نتیجه ژنرال ارسکین ، به هنگ نهم تفنگداران دریایی دستور داد تا تحت پوشش شب به نیروهای ژاپن ، بدون بمباران اولیه حمله کنند و اگر سربازان ژاپنی خواب بودند ، موفقیت خوبی برای آمریکایی ها به دست می آمد . این در تصرف تپه 362 ، اهمیت کلیدی ای داشت .
سربازان آمریکایی ، در حال بمباران مواضع ژاپنی
این اهمیت داشته است که ژاپنی ها ضد حمله ای را در شب بعد را برنامه ریزی و ترتیب اثر دهند . اگر چه کوریبایاشی ، حملات بانزای را که در دیگر نبرد های اقیانوس آرام شایع بود ، ممنوع کرده بود ، فرمانده منطقه تصمیم به یک حمله بانزای را با هدف باز پس گیری کوه سوریباچی گرفت . در شب 8 مارچ ، سروان ساماجی اینوی و 1000 نفر سربازش ، به خطوط آمریکایی ها حمله بانزای را صورت دادند ، که باعث تلفات 347 نفری (90 مرگ) شد و بر آورد شد که 784 ژاپنی هم کشته شدند . حمله کامکیازه به کشتی هایی که لنگر انداخته بودند هم انجام می شد و در 21 فوریه ، منجر به غرق شدن یک " هواپیمابر اسکورت یو اس اس بیسمارک " ، آسیب شدید به یک " یو اس اس ساراگوتا " ، و آسیب به " هواپیمابر اسکورت یو اس اس لونگا پوینتان اس اس تی " و یک کشتی باربری شد .
اگر چه ، جزیره در ساعت 18:00 روز 16 مارچ یعنی 25 روز پس از ورود به خشکی ، امن اعلام شد ، اما لشکر پنجم تفنگدار دریایی ، هنوز با یک خط دفاعی به عرض 640 متر در معبری در شمال غربی جزیره ، درگیر بود . در 21 مارچ ، تفنگداران دریایی آمریکا ، موقعیت فرماندهی در معبری را با 4 تن مواد منفجره نابود ساختند و در 24 مارچ باقی مانده سنگر ها و حفره ها در نوک شمالی جزیره را تخریب کردند . در شب 25 مارچ ، نیروهای ژاپنی آخرین ضد حمله شان را در مجاورت فرودگاه شماره 2 خلبانان ارتش ، سامان بخشیدند . سربازان آمریکایی گردان پنجم پایونیر و 28 تفنگدار دریایی ، بالای 90 دقیقه با نیروهای ژاپنی درگیر بودند و تلفات سنگینی بالغ بر 53 کشته و 120 زخمی متحمل شدند . اگرچه هنوز گمان می شد که سربازان مجروح ژاپنی ، زنده مانده باشند ، گفته شده است کوریبایاشی حمله نهایی را هدایت کرد که بر خلاف فریاد بلند بانزای در نبرد های قبلی ، به عنوان یک حمله ساکت مطرح گردید . طبق گفته ها ، کوریبایاشی بلندپایه ترین افسر ژاپنی در جنگ جهانی دوم بود که به شخصه نبردی را رهبری می کرد . بعلاوه ، این آخرین تلاش کوریبایاشی بود ، تعدادی از سربازان در فرماندهی در حال سوزاندن نقشه ها و مدارک و... بودند و بقیه هم در حملات بانزای در خط مقدم در حال جان سپردن بودند . همان چیزی که در نبرد سایپان و اوکیناوا اتفاق افتاد . جزیره در ساعت 9 روز 26 مارچ ، رسما امن اعلام شد .
8 تانک شرمن که به شعله افکن مجهز بودند ، از آن برای پاکسازی سنگر ژاپنی ها ، استفاده می کردند .
تسلیحات نبرد ایوجیما :
سلاحی که در اقیانوس آرام ، به شدت توسط قوای آمریکایی استفاده می شد ، شعله افکن M2 بود . از ویژگی های آن ، دو مخزن حاوی سوخت و گاز فشرده بود .که ترکیب و شعله ور می شدند و جریان روان شعله را تولید می کرد . از این سلاح براش کشتن ژاپنی هایی که در پناهگاه ها ، حفره ها و سازه ها بودند ، استفاده می شد . در هر گردان ، یک شعله افکن ذخیره برای هر جوخه ، اختصاص داده شده بود . مسئولین شعله افکن ، بیشتر از نیروهای دیگر در خطر بودند ، زیرا با توجه به محدوده سلاحشان ، لازم بود تا بیشتر به دشمن نزدیک شوند و با توجه به عیان بودن شعله های آتش در میدان نبرد ، آن ها به اهداف برجسته ای برای تک تیرانداز های ژاپنی تبدیل می شدند . با این حال این سلاح ها برای نیروهای آمریکایی به منظور شکست ژاپنی ها ضروری به نظر می رسند و یک فرمانده گردان آمریکایی ، شعله افکن ها را " بهترین سلاح شخصی برای عملیات " نامیده بود . آمریکایی ها بعد ها ، شعله افکن ها را بر روی تانک ها نصب کردند که که این در طول جنگ بسیار گسترش یافت . اثر آن ها به دلیل زمین ناهموار جزیره ایوجیما ، محدود تر بود . شعله افکن تانک ، دارای برد تقریبی 90 متر بود و 300 گالن سوخت را حمل می کرد و و مدت زمان شلیک پیوسته آن ، 150 ثانیه بود .
یک سرباز مسلح به شعله افکن ، از جوخه دوم گردان نهم تفنگداران دریایی واقع در ایوجیما ، در حال دویدن زیر آتش
عواقب بعدی :
از 22.060 ژاپنی مستقر در جزیره سنگر گرفته بودند ، 18.444 نفر کشته شدند ، و فقط 216 نفر اسیر گردیدند . بر آورد می شود کمتر از 300 ژاپنی وجود دارند که به صورت زنده از غار ها و حفره های جزیره خارج شده باشند . رمز افتخار بوشیدو ژاپنی ها ، با تبلیغات موثر همراه بود که آمریکایی ها را حیواناتی وحشی تصور کرده بود ، که مانع از تسلیم سربازان به آن ها می شد . کسانی که نمی توانستند خود کشی کنند ، در طول روز در غارها مخفی می شدند و شب ها برای تسلیم شدن ، مخفیانه بیرون می آمدند . عده بسیار کمی از آن ها در نهایت تسلیم می شدند . آخرین سنگرهای جزیره ، دو نفر از افراد ستوان توشیهوکو اهنو بودند که یاماکاگه کوفوکو و ماتسودو لینسوکی بودند که شش سال بدون دیده شدن مخفی ماندند و در نهایت 6 ژانویه سال 1949 ، تسلیم شدند .
تفنگداران دریایی آمریکا ، مواضع ژاپنی را تصرف کرده اند .
گفته می شود نبرد برای آمریکا ، بیش از 26000 تلفات شامل 6800 کشته داشته است .در مقایسه ، نبرد یوجیما با توجه مقیاس بسیار کوچکتر از اوکیناوا ، بسیار خونین تر و با شدت تر از آن بود تلفات سنگینی برای آمریکا داشت . همچنین ایوجیما تنها نبرد تفنگداران دریایی آمریکا بود که در آن تلفات آمریکایی ها بیش از ژاپنی ها بود ، اگرچه تعداد کشته شدگان ژاپنی سه برابر آمریکایی ها بود . دو تفنگدار دریایی آمریکا ، بعنوان اسیر جنگی در طول نبرد دستگیر شدند هیچکدام از آن ها زنده نماندند و ناو هواپیمابر " یو اس اس بیسمارک " از دست رفت که آخرین ناو هواپیمابر غرق شده آمریکا در جنگ جهانی دوم بود و از آن جا که غیر نظامیان تخلیه شده بودند ، تلفات غیر نظامی در نبرد ایوجیما ، بر خلاف نبرد سایپان و اوکیناوا ، بسیار کمتر بود .
اهمیت استراتژیک جزیره ایوجیما :
تجاربی که برای آمریکایی ها در ایوجیما بدست آمد ، به عنوان دستور العمل هایی برای نبرد اوکیناوا و برنامه ریزی برای حمله به خاک اصلی ژاپن ، به کار گرفته شد ؛ برای مثال : به دلیل تلفاتی که در روز اول به نیروهای آمریکا وارد شد ، تصمیم گرفته شد تا بمباران مقدماتی به جزایر اقیانوس آرام سنگین تر اعمال شود ، همچنین در برنامه ریزی برای حمله احتمالی به جزایر خاک اصلی ژاپن ، در نظر گرفته شده بود حداقل یک سوم نیروهایی که در نبرد ایوجیما شرکت داشتند به اوکیناوا نیز فرستاده شوند .
ستوان وید ، در جلسات توجیهی قبل از تهاجم ، اهمیت کلی و اهداف حمله را مورد بحث قرار می داد .
هواپیما های جنگنده ژاپنی در ایوجیما مستقر بودند و گاها هواپیما های نیروی هوایی ایالات متحده ، مورد هجوم آن ها قرار می گرفتند که این تهاجم آمریکا را آسیب پذیر می ساخت ، به این دلیل که آن ها به شدت پر از بمب و مهمات بودند . اگر چه برخی از بازدارنده های ژاپنی در ایوجیما مستقر بودند ، تاثیر آن ها در بمباران آمریکایی ها محدود بود . در سه ماه قبل از حمله آمریکایی ها ، تنها 11 هواپیمای بی-29 از دست داده بودند . لذا خلبان های بمب افکن های بی-29 سوپرفورترس ، مانور و انحراف از مسیر در جزیره را به منظور اجتناب از اصابت گلوله های ضدهوایی های ژاپنی ، غیر ضروری می دانستند .
تدارکات آمریکا ، در حال ورود به خشکی جزیره ایوجیما
ژاپنی ها در ایوجیما ، دارای رادار بودند و در نتیجه قادر بودند همرزمان خود را در جزایر مختلف آگاه کنند که هواپیماهای بی-29 سوپرفورترس آمریکا از جزایر ماریانا به پرواز در آمده است . تصرف جزیره ایوجیما تاثیری روی سیستم هشداردهنده رادار ژاپنی ها اثری نگذاشت ، چرا که در ادامه ، اطلاعات ورود و پرواز بی-29 ها ، از جزیره رتا دریافت می شد که هیچ گاه مورد تهاجم آمریکا قرار نگرفت . در 4 مارچ سال 1945 ، در حالی که جنگ هنوز هم ادامه داشت ، یک فروند بی 29 از گروه نهم نیروی هوایی ، گزارش داد سوخت آن در نزدیکی جزیره کم است و درخواست فرود اضطراری کرد . با وجود آتش ژاپنی ها ، هواپیما بدون حادثه ای در بخش تحت کنترل متفقین ، فرود آمد و تعمیر شد و پس از سوخت گیری مجدد به پرواز در آمد . در کل ، 2251 جنگنده بی-29 سوپرفورترس ، طی جنگ ، در جزیره ایوجیما ، فرود آمد . 1191 اسکورت جنگنده و 3081 پرواز از ایوجیما علیه ژاپن انجام شد .
سربازان آمریکایی هنگ 24 تفنگداران دریایی ایالات متحده ، نبرد ایوجیما
در کل اهمیت استراتژیک جزیره ایوجیما را می توان این گونه جمع بندی کرد :
- 1- اولین اهمیت ایوجیما به این بود که 2 فرودگاه بزرگ داشت که می شد از طریق آنها خاک اصلی ژاپن و حتی توکیو و... را با استفاده از بمب افکن های استراتژیک بمباران کرد .
- 2 - دومین اهمیت ایوجیما این بود که می توانست پایگاهی دریایی در نزدیکی ژاپن برای نیروی دریایی متفقین شود . سپس با ترکیب جزیره اوکیناوا با ایوجیما ، نیروی دریایی ژاپن در جنوب را به منطقه کوچکی محدود می شد .
- 3 - سومین اهمیت یوجیما این بود که نیروهای تفنگدار دریایی و نیروی زمینی آمریکای می توانستند در آن برای حمله به خاک اصلی ژاپن مستقر شوند .
- 4 - جزیره ایوجیما از نیروی دریایی ژاپن حمایت می کرد و همچنین از آن برای جلوگیری از تهاجم بمب افکن های آمریکایی به خاک ژاپن و انجام عملیات های هوایی ضد متفقین ، در جزایر ماریانا استفاده می شد .
اولین استفاده از ایوجیما که مد نظر آمریکایی ها بود ، حمله به اوکیناوا ، در خاک اصلی ژاپن بود ... در واقع برای متفقین همانطور که جزیره سایپان ، پلی به سوی ایوجیما بود ، جزیره ایوجیما هم پلی به سوی اوکیناوا و خاک اصلی ژاپن محسوب می شد .
سربازان ژاپنی در این جنگ با رشادت جنگیدند و تلفات سنگینی را به نیروهای آمریکایی وارد ساختند . ژاپنی ها در این نبرد از حمایت هوایی و دریایی محروم بودند و مورد هجوم گسترده بمباران های هوایی و دریایی آمریکا بودند . ژاپنی ها از لحاظ تعداد ، کمتر از یک سوم دشمن متخاصم ، نیرو داشتند ، اما با این حال تصرف جزیره ایوجیما برای آمریکایی ها به سختی صورت گرفت و ارتش آمریکا متحمل تلفات سنگینی شد .
پس از تصرف جزیره ایوجیما ، ارتش آمریکا آماده تجاوز به خاک اوکیناوا شد ...
اطلاعات کلی از نبرد ایوجیما :
نبرد ایوجیما ، از رشته نبرد های اقیانوس آرام در جنگ جهانی دوم
تاریخ : 19 فوریه تا 26 مارچ سال 1945 (37 روز)
محل : جزیره ایوجیما از مجموعه جزایر آتشفشانی اقیانوس آرام
طرفین درگیر : ایالات متحده آمریکا و امپراطوری ژاپن
نتیجه نبرد : پیروزی ایالات متحده و تصرف جزیره ایوجیما
فرماندهان ایالات متحده : هلند اسمیت ، مارک میتشر ، گریوز ارسکین ، کلیفتون کیتز ، کلر راکی ، چستر نیمیتز و ریموند اسپرینس
فرماندهان امپراطوری ژاپن : تادامیچی کوریبایاشی و تاکشی نیشی
قوای ایالات متحده : 70 هزار تفنگدار دریایی ، سربازان نیروی دریایی و نیروی هوایی ایالات متحده
قوای امپراطوری ژاپن : 22.060 نفر
تلفات وارده بر ایالات متحده : 6821 نفر کشته ، 19217 نفر زخمی ، یک ناو هواپیمابر و ...
تلفات وارده بر امپراطوری ژاپن : 18444 نفر کشته و 216 نفر اسیر ( درباره حدود 3000 نفر باقی ارتش ژاپن ، اطلاع دقیقی در دست نیست و گفته ها متفاوت است . )
مترجم : بهرام چوبین / انجمن تاریخ رایش
علاقه مندی ها (Bookmarks)