آیا تاکنون آرزو کرده اید که کاش می توانستید از روزنه ای روی دیوار یا پنجره ی کلاس، رفتار کودک خود را در مدرسه زیر نظر بگیرید؟ آیا فرزندتان رفتار اجتماعی مناسبی دارد؟ به طور مثال اگر از سوی همکلاسی هایش به بازی دعوت نشود یا در گروه رزرو قرار بگیرد. احساس ناراحتی خواهد کرد؟ دکتر” MARTIN SELIGMAN” رهنمودهای ارزشمندی را در باره ی مهارت های اجتماعی کودکان ارائه کرده است. او معتقد است کودکانی می توانند به راحتی دوست پیدا کرده و آنها را حفظ کنند، که از مهارت های اجتماعی برخوردارند و ما می توانیم مهارت های لازم را به آنها بیاموزیم.
تفکر سرد، تفکر گرم چیست؟
بچه هایی که از مهارت های اجتماعی کافی برخوردار نیستند، انگیزه ی کودکان دیگر را به خوبی متوجه نمی شوند و به غلط برداشت می کنند، در نتیجه به سرعت و نسنجیده پاسخ می دهند.
دکتر ” SELIGMAN” به اینگونه پاسخ گویی «تفکر گرم» می گوید. یعنی به جای اینکه کودک تأمل کند، بدون فکر کردن و اندیشیدن، به سرعت تصمیم گیری می کند. «تفکر سرد» بر عکس نوع اول، به معنای صبر کردن و آرام و کند کردن فرآیند فکر کردن و تصمیم گرفتن است. «تفکر سرد» را می توان به فرزندان آموخت.به مثال زیر توجه کنید:«تو می خواهی آب بخوری، در صف می ایستی، در مقابل تو ۵ کودک دیگر ایستاده اند، صبر می کنی تا نوبت به آنها برسد و هر کدام آب بخورند و بروند، ولی در انتهای صف، ۲ کودک به بازی مشغولند، پشت سر تو سعید ایستاده است. بچه هایی که بازی می کنند به سعید برخورد کرده، او هم با تو برخورد می کند و درست زمانی که نوبت آب خوردن تورسیده، تو را هل می دهد و باعث می شود که صورت تو خیس شود…»تو هیچ یک از ماجراهایی را که اتفاق افتاده نمی بینی و تنها سعید را می بینی که تو را هل داده و سبب شده تا صورتت خیس شود.در این شرایط، امکان بروز واکنش نامناسب وجود دارد. در حالی که می توانیم به کودک خود بیاموزیم که مانند یک کارآگاه از وضعیت موجود فهرستی تهیه کند و برای کنترل هر یک از شرایط، راه حلی ارائه دهد و طرز فکر خود را بیان نماید.
ما می توانیم به کودکان خود بیاموزیم که نخستین قدم در حل مسئله، توقف کردن (STOP) و فکر کردن (THINK) است. سرعت داشتن در تصمیم گیری بدون اندیشیدن یا به صورت سطحی برآورد کردن شرایط پرداختن، واکنش های مناسبی را به دنبال نخواهد داشت.
جا به جا کردن «تفکر گرم» با «تفکر سرد»
اندیشه های گرم، اندیشه هایی هستند که با سرعت به مغز می رسند. کودکانی که اندیشه های گرم از ذهنشان می گذرد معتقدند که در صورت بروز مشکل بین آنها و کودکان دیگر، همیشه فرد مقابل مقصر است و از روی عمد کاری را انجام داده است. اینگونه اندیشیدن، کودک را وادار می کند تا بازخوردهای سریع و بی اختیار بروز دهد، پیش از آنکه درباره ی اتفاقی که افتاده فکر کرده و آن را برای خود تحلیل کند.اندیشه های سرد، اندیشه هایی هستند که ما را در جمع آوری همه ی اطلاعات پیرامونمان یاری می دهند و ما می توانیم با تحلیل اطلاعات خود، تشخیص دهیم که چه اتفاقی افتاده است. اندیشه های سرد، ما را آرام می کنند. در حالی که اندیشه ی گرم بر سرعت تصمیم گیری های ما می افزایند. معمولاً پاسخ هایی که از اندیشه های گرم ناشی شده اند وضعیت موجود را وخیم تر می کنند.برای کسب مهارت در «اندیشیدن سرد» لازم است که فرق بین « تفکر گرم» و « تفکر سرد» را به کودک خود بیاموزیم. نمونه های زیر را برای کودک خود بخوانید و از او بپرسید کدامیک از پاسخ ها از « تفکر سرد» و کدام یکی از « تفکر گرم» ناشی شده اند؟
۱- سعید فوتبال بازی می کند. زنگ تفریح است و بچه های دیگر هم در حیاط مدرسه حاضرند. ناگهان ضربه محکمی به توپ می زند و توپ به صورت «تو» برخورد می کند. تو می اندیشی:
الف) چی ؟ تصادفی بود؟ یا اینکه سعید می خواهد دعوا را شروع کند؟
ب) او از روی عمد این ضربه را به صورت من زد. من هم به شکلی دیگر و شدیدتر تلافی خواهم کرد؟
۲- مریم برای دوست خود ۳ بار پیغام تلفنی گذاشته است تا با او تماس بگیرد ولی او این کار را نمی کند. مریم چه فکری می کند؟
الف) چرا به من تلفن نمی کند؟ آیا از دست من ناراحت است شاید فراموش کرده که به پیغام گیر گوش دهد؟ شاید برادرش به پیغام گیر تلفن گوش کرده و فراموش کرده که به او بگوید؟
ب) او حتماً منظوری از این کارش داشته، به صورتی رفتار می کند که گویی از تماس من بی خبر است.
۳- علی قصد دارد که دوستش را ساعت ۳۰/۳ در فروشگاه ببیند. او در فروشگاه حاضر می شود، ۳۰ دقیقه منتظر می شود ولی از دوستش خبری نیست. او فکر می کند.
الف) عجب آدم بدقولی است. او که بهترین دوست من است حالا می خواهد مرا اذیت کند، من هم او را کنار می گذارم.
ب) چه اتفاقی افتاده؟ اگر او نمی خواست به فروشگاه بیاید پس چرا به من قول داد؟ ممکن است اتفاقی افتاده باشد یا حادثه ای پیش آمده است. بهتر است بار دیگر با او تماس بگیرم و بفهمم که چه شده است…پس از اینکه کودک شما توانست فرق بین یک «فکر گرم» و یک «فکر سرد» را بشناسد، با او تمرین کنید تا بتواند پاسخ مناسبی در برخوردهای اجتماعی خود بروز دهد. برای کودک خود نمونه هایی از وقایعی که برای کودکی به سن او ممکن است اتفاق بیفتد تعریف کنید و از او بخواهید که یک «فکر گرم» و یک «فکر سرد» ارائه دهد. او را برای تصمیم گیری آرام و دور از پیش داوریهای سریع، یاری کنید.مثال ۱: قرار است که دوستانت را در جایی ملاقات کنی و با هم به مدرسه بروید. تو در ساعت معین حاضر می شوی ولی هیچیک از دوستانت در ساعت معین نمی آیند، ۵ دقیقه دیگر هم منتظر می شوی ولی از دوستانت خبری نیست.
تفکر گرم: آنها مرا دست انداخته اند…
مثال ۲: تو در صف یک فروشگاه ایستاده ای، فروشنده با مردی که پشت سر تو ایستاده صحبت می کند و جنس مورد نظرش را می آورد و تو هنوز منتظر ایستاده ای…
تفکر گرم: این مرد (فروشنده) بچه ها را دوست ندارد.
مثال ۳: تو می خواهی فوتبال بازی کنی ولی روز اول که وارد تیم می شوی بچه ها شروع می کنند به خندیدن و شوخی کردن…
تفکر گرم: آنها به من می خندند و می خواهند مرا مسخره کنند.
مثال ۴: تو به خواهرات اجازه دادی که نوارت را به دوستش قرض بدهد ولی ساعت ۳ آن را به شما برگرداند. ساعت ۱۵/۳ است و تو می خواهی به منزل دوستت بروی و نوار را به او بدهی اما هنوز نه خواهرت آمده و نه به نوار دسترسی دارد…
تفکر گرم: خواهرم می خواهد مرا اذیت کند.فراموش نکنید که هنگام پاسخگویی در هر یک از شرایط پیشنهادی، بهتر است خود کودک شما فکر کند و باز خوردهای احتمالی خود را شرح دهد. سپس می توانید به او کمک کنید که فکرهای بهتر و مناسب تری داشته باشد و آنها را به ذهن خود بسپارد و در موقعیت های بعدی به کار برد.
نتیجه گیری:
برای اینکه کودک ما در اجتماع بتواند رفتاریهای مناسبی داشته باشد بهتر است به ۳ توصیه زیر برای تکمیل مطالب پیشین توجه نماییم:
به کودک خود شرح دهیم که پیش از تصمیم گیری و حل مسئله لازم است بدانیم که فرد مقابل ما به چه چیزی فکر می کرده و چرا چنان رفتاری را بروز داده است؟
• آیا می توانیم بفهمیم که فرد مقابل ما چه احساسی داشته و چگونه فکر می کرده است؟ بله، نگاه کردن به چهره افراد بهترین راه شناختن وضعیت احساسی آنهاست. آیا عصبانی است، ترسیده، نگران است یا مخالفت می کند؟ هریک از چهره ها دانستنی هایی درباره عملکرد و رفتار فرد به شما می دهند.
• دیگر اینکه می توانیم از فرد مقابل خود سؤال کنیم. به طور مثال اگر دختر شما وارد کتابخانه شده و می بیند که دو نفر از دوستانش به او می خندند، ممکن است فکر کند به او می خندند و پاسخ هایی چون، ناراحت شدن، ترک کردن کتابخانه و … کناره گیری از آنها را نشان دهد، در حالی که اگر از آنها بپرسند به چه چیزی می خندند؟ به طور حتم از پاسخ آنها نادرست بودن فکر خود تعجب زده خواهد شد.
• توصیه سوم اینست که خودمان را به جای فرد مقابل بگذاریم و حدس بزنیم که چگونه احساس می کند و چگونه عمل خواهد کرد. زمانی که کودک شما در باره مشکلی که با دوست یا همکلاسی خود دارد با شما صحبت می کند، از او بخواهید خود را به جای او بگذارد، سپس از او بپرسید چگونه حس می کند و می خواهد چگونه رفتاری داشته باشد؟
منبع:خانواده سبز
علاقه مندی ها (Bookmarks)