زودرنجي کودکان محصول توجه افراطي والدين



س: دختر 6 ساله ام خيلي از خود راضي است تحمل هيچ انتقادي را ندارد دوستانش او را لوس صدا مي زنند. انتظار دارد همه به او خدمت کنند و اگر من يا پدرش با خواسته اش مخالفت کنيم خيلي زود ناراحت مي شود.



بسياري از والدين به دليل علاقه زيادي که به فرزندان خود دارند، براي کسب رضايت خاطر و تامين نيازهاي آنان از هيچ کوششي دريغ نمي کنند اما متاسفانه گاه اين محبت ها آن قدر شکل افراطي به خود مي گيرد که به جاي فراهم کردن آرامش براي فرزندان، باعث ايجاد رفتارهاي نامطلوب در آن ها مي شود.
مطالعات پژوهشگران نشان داده است که در بسياري از مواقع کودکي که اصطلاحا «لوس» يا از «خودراضي» خوانده مي شود محصول توجه بيش از حد پدر و مادر خود است! بنابراين براي تغيير رفتار اين کودکان، قبل از هر چيز بايد والدين آن ها رفتارهاي شان را تغيير دهند! در ادامه به چند راهکار در اين زمينه اشاره مي شود: اين نکات را به خاطر بسپاريد

* اين سبک رفتاري در کودک شما در طول زمان شکل گرفته است بنابراين تغيير آن هم مستلزم صرف زمان است. پس در گام اول بايد صبور باشيد و به هر نوع پيشرفت کودک توجه کنيد.

* در گام نخست سعي کنيد با خود کنار بياييد! محبت به کودک لازم و حياتي است اما او در هر حال وارد اجتماع خواهد شد و ديگران مانند شما با او رفتار نخواهند کرد. دلسوزي بيش از حد شما در حال حاضر مي تواند در آينده مضرات زيادي براي او در پي داشته باشد. با مد نظر قرار دادن اين موضوع مي توانيد رفتارهاي خود را راحت تر تعديل کنيد.

* گاه والدين به اين دليل به تمامي خواسته هاي معقول و نامعقول کودک عمل مي کنند که او هنوز کودک است. در صورتي که براي پرورش رفتارهاي مناسب بايد از دوران کودکي آموزش هاي مربوط را به فرزندان ارائه کرد.


اجراي قانون تنبيه و پاداش

* قانونمند بودن، توجه کردن و پاداش دادن از سوي والدين کليد تغيير رفتار اين کودکان است. بنابراين دقت در اينکه چه زماني و چگونه رفتارهاي کودک مورد توجه شما قرار مي گيرد اهميت بسزايي دارد.

* رفتارهاي مطلوب را دقيقا براي کودک تشريح کنيد و مثال هاي عيني را که قبلا اتفاق افتاده است برايش توضيح دهيد يعني صراحتا عنوان کنيد که کدام رفتار درست و کدام رفتار اشتباه بوده است. همچنين به سادگي توضيح دهيد که از او انتظار داريد چگونه رفتاري داشته باشد.

* هر رفتاري را که نشان دهنده تلاش کودک براي دست يابي به معيارهايي است که شما تعيين کرده ايد مورد توجه قرار دهيد. اين توجه نشان دادن مي تواند از طرق مختلفي ارائه شود؛ يک نگاه محبت آميز، جمله اي که شادماني شما را نشان دهد و يا گاه فراهم کردن يک هديه هرچند کوچک، مي تواند بيانگر دقت نظر و اهميت شما به اين سبک جديد رفتار فرزندتان باشد.

* مهم است که ارائه پاداش بلافاصله، جزئي نگرانه و در قالب يک جمله مثبت باشد. مثلا زماني که کودک شما در مقابل اجابت نشدن خواسته اش گريه نمي کند همان زمان او را در آغوش بگيريد و بگوييد که از اين برخورد او خيلي خوشحال شده ايد. اما دقت کنيد که عبارات يا افعال منفي به کار نبريد مثلا نگوييد: «چه عجب که غر نزدي» يا «ببين چقدر خوبه که هميشه اين طوري باشي!» درست است که شما قصد تشويق کودک را داريد اما چنين عباراتي معاني مثبتي به همراه ندارد و برعکس باعث تحريک پذيري بيشتر و افزايش حساسيت کودک مي شود.


ناراحت شويد اما عصباني هرگز

* در مقابل هر رفتاري از کودک که سلطه گري او را نشان مي دهد بدون آن که عصباني شويد يا حالت قهر به خود بگيريد به کار ديگري مشغول شويد و يا آن مکان را به طور موقت ترک کنيد. وقتي اين رفتار بارها از سوي شما تکرار شود کودک متوجه مي شود که نمي تواند با اين سبک رفتار به خواسته اش برسد. اما باز هم تاکيد مي شود که منظور قهر کردن طولاني مدت يا با خشونت طرد کردن کودک نيست.

* درست است که علاوه بر رفتار شما، رفتار ديگر اعضاي خانواده خصوصا مادربزرگ و پدربزرگ کودک نيز اهميت ويژه اي در تربيت فرزندتان دارد اما اگر شما همواره سبک واحدي را در پيش بگيريد و در زمان و مکان مناسب کودک را تشويق کنيد به مرور زمان رفتار مطلوب در کودک شکل مي گيرد. در هر حال بهتر است بيشتر وقت خود را براي تغيير رفتار کودکتان صرف کنيد تا آنکه تلاش کنيد رفتار مادربزرگ، پدربزرگ و ديگر اقوام را اصلاح کنيد!

* احساسات ديگران را براي کودک خود تشريح کنيد مثلا بگوييد وقتي به کسي دستور داده شود آن شخص ممکن است ناراحت شود يا غصه بخورد. يا ديگران تمايلي به دوستي با شخصي که فقط مي خواهد به خواسته هاي خود دست يابد ندارند اين رفتار آنها را نااميد مي کند و ممکن است حتي عصباني شوند. همچنين بهتر است با يادآوري يک واقعه مشابه که براي کودک پيش آمده است و توضيح حس بدي که خود کودک در چنين شرايطي دارد موضوع را ملموس تر کنيد.


در رفتارتان ثبات داشته باشيد

* ظرفيت شناختي و حافظه کودک محدود است بنابراين او ممکن است خيلي زود رفتارهايي را که به خاطر آنها تشويق شده يا مورد بي توجهي قرارگرفته است فراموش کند بنابراين بايد با پشتکار به تلاش خود ادامه دهيد. همچنين به علت همين محدوديت در ظرفيت حافظه کودک از سخنراني هاي طولاني مدت در اين زمينه، خودداري کنيد چون به نسبت ميزان زماني که وقت خواهيد گذاشت نتيجه مطلوبي عايدتان نمي شود و در نتيجه ممکن است احساس کنيد تلاشتان بي اثر است.

* خوب است که در قالب بازي با کودک رفتارهايي را که براي يک تعامل صحيح نياز دارد به او آموزش دهيد و با او تمرين کنيد.

* شرکت دادن اين کودکان در بازي هاي جمعي و دخالت نکردن براي حل چالش هاي کودک با هم سالان خود بسيار مفيد است اما اين کار زماني بازده بهتري دارد که در هر بار چند نکته لازم براي داشتن تعاملي مطلوب را با او تمرين کنيد و از او بخواهيد آنها را به کار برد. نکاتي که پيشتر ارائه شد شيوه کلي رفتار با اين کودکان را مطرح مي کند اما چنانچه به راهکارهايي نياز داشته باشيد که با در نظر گرفتن شرايط خاص کودک و خانواده شما ارائه شود ملاقات با يک روان شناس مفيدتر خواهد بود.




میگنا