برای هفتصد سال “فارسی” زبان اداری و نظامی هندوستان بود تا اینکه در دوره استعمار در سال ۱۸۳۶م چارلز تری ویلیان ” زبان انگلیسی” را بجای زبان فارســــی رسمیت داد.
زبان فارسی که برای چند سده دومین زبان رسمی هند (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بشمار میرفت. .
همانندیهای فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینهٔ ایران و شبه قاره دارد. شباهت نمادهای مذهبی ایرانیان باستان و هندی ها از جمله خدای میترا و همچنین وارونای ودا که معادل اهورای زرتشتی است. نمادهای آیین مهر یا میترا و صلیب شکسته و صلیب که نماد خورشید و گردونه مهر است و از همه مهتر مشترکات زبانی و مراسم های اوستایی و ودایی است. در دوران اشکانیان (۲۲۶ – ۲۴۹ ق.م) این روابط رو به گسترش نهاد تااینکه در زمان ساسانیان (۲۲۶ ق.م – ۶۵۲ م) با وجود ترجمهٔ کتابهای مهم هندی مانند «کلیله و دمنه» در عصر انوشیروان، پیوستگیهای فرهنگی قوت گرفت. پارسیان هند نیز اگرچه جمعیت ناچیزی بودند اما تاثیر گذار بودند.
پس از حمله سلطان محمود غزنوی به هندوستان دراوایل سدهٔ پنجم هجری زبان فارسی در غرب شبه قاره گسترش مییابد. البته نباید سهم غوریان که زبان مادری آنها فارسی بود و نقش صوفیانی چون هجویری، خواجه معین الدین چشتی، شیخ بهاءالدین زکریا مولتانی، سیداشرف جهانگیر سمنانی، سیدعلی همدانی و… را نادیده گرفت. پادشاهان فارسی گوی با حمایت و پشتیبانیِ فراوان خود از علما، دانشمندان، سرایندگان، ادیبان، هنرمندان و سایر فرهیختگان موجب شکوفایی و ارتقای زبان فارسی شدند و در این باره منابع و مآخذ فراوان است.
تعداد شاعرانی که تنها در دورۀ صفویه یعنی از سال ۹۰۷ هـ. ق تا سال ۱۱۳۵ به هند رفته اند بالغ به ۷۴۵ تن بوده اند در میان این شاعران تعدا د زیادی علاوه بر شاعری، هنرمندان و دانشمندان دیگری مثل شاهنامه خوانی، طبابت، منجمی، خوشنویسی، موسیقی و… بوده اند .
زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت اما غوریان که زبان مادری آنها فارسی بود نقش مهمی در گسترش زبان و ادبیات فارسی داشتند. بهترین نماد همکاری فرهنگی و هنری میان هند و ایران را می توان در سه بنای معروف هند در شهر آگرا دید، بنای معماری قبر اکبر شاه، تاج محل از عجایب هفتگانه جدید ثبت یونسکو و قلعه سرخ اگرا و همچنین همایون تمب همایون شاه ( متحد دولت صفوی ایران) در دهلی نو از بناهای میدان نقش جهان اصفهان و معماری صفویه(۱۵۰۲-۱۷۲۲) الگو گرفته اند البته بنا شدن بارگاه های اگرا بر سنگ های مرمر گرانقیمت بر عظمت این بنا ها افزوده است و نشانگر روابط امپراتوری صفوی و امپراتوری گورکانی بویژه شاه جهان و همایون شاه است که علاقه خاصی به زبان فارسی داشته است، دهها کتیبه قرانی به خط ثلث ایرانی و دهها بیت خط فارسی با خط نستعلیق وخط شکسته فارسی و امضای استاد عیسی و امانت خان شیرازی در یک سنگ نوشته دلیل بر الگوهای ایرانی این بنا است. اما از عجایب این بنای عجیب آن است که معماری آن را به تقلید از گزارشگران انگلیسی “مغولی” معرفی می کنند حال اینکه در جغرافیای تمدن اصلی مغولی (ترکستان) (مغولستان، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان ترکمنستان ) حتی یک بنای کهن قابل توجه وجود ندارد بطوریکه در قرقیزستان قدیمی ترین بنا آرامگاه “مناس” است یک ساختمان آب انبار گونه با معماری آجری با قدمت کمتر از هفتصد سال( البته مناطق حوزه ای ایرانی و تاجیک نشین این کشورها ساختمان های قابل توجه دارند مانند خرابه های نسا و عشق آباد و مناطق قدیمی ازبکستان) .
شاعران فارسی زبان هندوستان همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و اقبال لاهوری و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند و واژه نامه هایی مانند فرهنگ ابراهیمی از ابراهیم قوامالدین فروغی، فرهنگ آنندراج از محمد پاشا، را برای ما به ارث گذاشته اند . عرفا و مرشدان مذهبی مانند معین الدین چشتی ( ف۶۳۳ قمری در اجمیر شریف هند. میر سید علی همدانی (ف ۷۸۶ قمری، در کشمیر. از قرن هشتم تا قرن دوازدهم قمری اوج شکوفایی زبان فارسی در هند ۲۵ فرهنگ واژگان یا لغت نامه فارسی در هند تدوین شده است در حالیکه سهم کشور ایران در این دوره بسیار اندک است. این نشان میدهد که ادبیات فارسی در این ۴ قرن شاید بتوان گفت در هند از ایران شکوفاتر بوده است.
ادامه دارد ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)