گفته بودی فردا،
پشت این پنجره ها،
غنچه ای می روید،
و کسی می آید،
روشنی می آرد...
دیرگاهیست که من،
پشت این پنجره ها منتظرم،
ولی اینجا حتی،
رد پایی هم نیست!!!!
گفته بودی فردا،
پشت این پنجره ها،
غنچه ای می روید،
و کسی می آید،
روشنی می آرد...
دیرگاهیست که من،
پشت این پنجره ها منتظرم،
ولی اینجا حتی،
رد پایی هم نیست!!!!
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق رازداری! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد
غنچهای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دورباد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گلبهگل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدن لبهای تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)