دانشجویان گرامی، به لحظات نورانی "غلط کردم از ترم بعد میخونم" نزدیک میشویم...![]()
دانشجویان گرامی، به لحظات نورانی "غلط کردم از ترم بعد میخونم" نزدیک میشویم...![]()
دانشجویان گرامی، به لحظات نورانی "غلط کردم از ترم بعد میخونم" نزدیک میشویم...
................
اگه خدا قسمت کرد و اشکت جاری شد ..... برا اونایی که التماس دعا گفتنم دعا کن.
![]()
یه بار سر کلاس خواب بودم استاد اومد بالا سرم بیدارم کرد گفت:خواب بودی؟
منم هول شدم گفتم نه استاد دراز کشیده بودم!
هیچی دیگ بچه ها داشتن دسته صندلی رو گاز میزدن!![]()
استاد هنوز نیومده بود برعکس بقیه روزا که این دخترا و پسرا کلاس می ذاشتن رو سرشون همه ساکت بودن یه سکوت عجیبی کلاسو فرا گرفته بود یه هو دوستم از در اومد داخل گفت چطوری منم مثلا اومدم ضایش کنم گفتم مگه تو دامپزشکی…
ینی برم حذف کنم ؟؟![]()
چند روز پیش یکی از خانمای فامیل زنگ زده بود خونمون من گوشی رو برداشتم . نوبت به احوالپرسی که میرسه باید تک تک نام ببره و منم باید جواب جداگانه بدم..
- مامان چطورن؟ خوبن - بابا چطورن ؟ سلام دارن .
.... گذاشتم چند تا اسم خاله و عمو هم بگه ( ولی هنوز ادامه داشت) گفتم همه به شما لطف دارن
ینی دیگه ساکت شد![]()
امروز گذشت، سخت بود ولی گذشت، فقط مثل همیشه یه دنیا حرف نگفته تو دلم موند!
خسته شدم از اینکه نمیتونم حرفمو به زبون بیارم، بضی وقتا احساس میکنم لالم، هیچ کلمه ای یاریم نمیکنه که حرفای دلمو بزنم و سبک شم، آروم شم!
بچه که بودم، دلم که میگرفت، یه کاغذ و قلم دوای دردم بود، مخاطبم خدا، موضوع: تمام حرفای دلم، مینوشتم، تمام حرفای دلمو مینوشتم و گریه میکردم، خوب بود خیلی، سبک میشدم، اما الان برای نوشتن همین دو سه خط همین جا هم کلی اذیت میشم!
خدایا شکرت که هستی، ممنون از حضور همیشگیت در کنارم!
" امروز جمعه مورخ 6 دی 1392، ساعت 6:41 دقیقه "
به بعضیا باید بگی عزیزم بس نیست اینقدر گند زدی به زندگیم حالا میتونی بریا...
برات غیبت نمیزنم
اینقدر عصبانیم ک حد نداره...
هیچ جوونی به اندازه ی من این همه مشغله نداره تو زندگیش...
<a href="http://typeiran.com/r/19340"> تایپایران - مرکز تخصصی تایپ </a>
دقیقا ما هم یروز بخشمون خیلی شلوغ بود.. توی اون شلوغی یسری گرافهای بیمار گم شده بود و قرار بود مرخص شه! ما هم داشتیم میگشتیم دنبالش ..که همراه یه بیمار اومدن از دوستم یریییییییز سوال پرسیدن دیگه ول نمیکردن! دوستم که خم شده بود لا به لای عکسا رو میگشت خیلی کفری بلند شد ..همون لحظه متخصص اومدن... دوستم ایشون رو نشون داد و یکم عصبی گفت
اینا خانوم.. ایشون دامپزشکن ازیشون بپرسین!
دکتر=
اون خانوم=
من=دقیقا مث بچه های شما گاز میگرفتم
دستمو.. لبمو ..خنده هامو
پسرامون که هیچی=همیشه ی خدا از هفت تا دولت آزادن ...
دیگه ریسه رفتن...
![]()
ستاره ها نهفتم در اسمان ابري
دلم گرفته اي دوست، هواي گريه با من
امشب خیلی دلم گرفته
الانم دارم با چشمای خیس اینو مینویسم
خدایا امیدمو نا امید نکن
خدایا به جونیش رحم کم
میخواسم ازش قول بگیرم برای ماهه بعد
میدونین چی گفت؟؟
گفت هرشب برای من آخرین شبه پس قوله طولانی نمیتونم بدم!!!
خدایا ازت خواهش میکنم
خدایا زمستونشو به بهار تبدیل کن
خدایاااا ازت خواهش میکنم
عجب شبه سنگینیه امشب ضجم داره تو گلوم سنگینی میکنه
خدایا ببین حالمو...
ویرایش توسط ارگان : 27th December 2013 در ساعت 09:27 PM
منزه است خداوندي كه برطرف كننده ي غم هاست.غم و مشكل مرا برطرف كن بر ضعف و كمي چاره ام رحم كن و مرا از جايي كه گمان نميكنم روزي ده اي رحم كننده ي رحمت كنندگان
روز خسته کننده ایه.
فردا یه امتحان سخت دارم و نمیتونم نت رو ول کنم
خدایا الهی من ذات الریه وخیم بگیرم بمیرم.
اسکوروی هم بد نیست![]()
سادگی یعنی فکر کنی کسانی که دورت میزنند،به دورت میگردند....
حماقت یعنی صداقت داشتن با کسی که سیاست دارد....
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)