عكسات از چند سالگيت به بعده ؟!
فک کنم حدودا از دوسالگی
در ١ سالگى تولد برات گرفته بودند ؟!
نمیدونم! فک نکنم! ولی بعدا که رفتم مدرسه گرفتند!
كى دندونات شروع كرد به دراومدن ؟!
گمونم 7-8 ماهگی
چند سالگى شروع كردى به راه رفتن ؟
بصورت شل و ول 9 ماهگی!
اول چهار دست و پا رفتى يا همون اول با دو تا پات راه رفتى ؟!
طبق اطلاعات قبلش کمی 4 دست و پا رفتم!
اولين كلمه اى كه از دهنت خارج شد ؟
نمیدونم
مامانى بودى يا بابايى ؟
خب بابام بیشتر لوسم میکرد! ولی بگمونم هیچکدوم!
وابسته بودى ازونا كه همش بايد مامان يا باباش كنارش باشه يا نه مامان ميتونست يه چند ساعتى شما رو به ديگرى بسپاره و بره ؟
نه وابستگی تو کارم نبود اصلا!
مهد رفتى ؟ اگه آره از چند سالگيت ؟ يادته اصلاً ؟ تعريف ميكنى ؟
مهد رفتم! فک کنم از 5 سالگی... اول مهد قرآن میرفتم فک کنم!
زیاد یادم نیس! اون چیزی که یادمه این بود که همش جاهای میرفتم که میگفتن نرو!
خوش غذا بودى يا بد غذا ؟
معمولی بودم
خوش خواب بودى. يا بد خواب ؟
زیاد نمیخوابیدم. بعداز ظهرا که به رغم اصرار مادرم اصلا نمیخوابیدم و همش میرفتم بیرون با دوستام بازی و اینا!
خوش دارو بودى يا بد دارو ؟
بینابین
از آمپول ميترسيدى ؟
فک کنم میترسیدم
شيرين زبونيت چى بود يعنى چيكار ميكردى تا دل بقيه رو بدست بيارى بغلت كنن ؟
من اساسا شیرین زبون و بلبل زبون بودم! از همه فراری بودم! چون زیاد تحویلم میگرفتن!
توپولو بودى يا لاغر يا چاق ؟
معمولی بودم ولی خیلی لپ داشتم...
معمولاً از چه بازى لذت ميبردى ؟
خاله بازی
ازين بچه شرا بودى يا آروم و سر به زير ؟
آروم و سر به زیر؟؟؟؟! خواهرم بود! همه میگفتن از این بچه آدم میتونه 10 تا داشته باشه!!!
به وسايل برقى هم علاقه داشتى ؟
فک نکنم!
دل و روده اسباب بازيات رو بيرون ميريختى يا سالم نگهش ميداشتى ؟
نه عروسک سالم نداشتم!
وقتى يه جايى خوش ميگذشت گريه ميكردى كه إلا مامان ميخوام اينجا بمونم ؟
خخخخ آره! من همین الانشم جایی بهم خوش بگذره برنمیگردم خونه! همونجا میمونم!
از كى بيشتر حساب ميبردى ؟
مامانم! بابا زیاد بهم رو میداد! الانم همینه!
برنامه كارتون دوست داشتى يا آهنگ ( به قول بچه هاى خودم نا نأى ) ؟
کارتون
وسيله هم ميشكوندى ؟
فراوون!
آب بازى دوست داشتى ؟ ( يه پسر خاله دارم از آب ميترسه ) ؟
بله دوست داشتم! هنوزم توی آب بازی گیر کردم!
حرف گوش كن بودى ؟
متاسفانه خیر!
اگه مهد نرفتى پس حتماً پيش دبستانى رفتى ديگه ؟ حالا ديگه كلاس اول رفتى حتماً ؟
همشو رفتم... راستش چون خودمم وایسته نبودم و مامانمم کارمند بود
روز اول ورود به دبستان چگونه بود ؟ راستش رو بگيا ؟ گريه كردى يا قشنگ رفتى پيش بچه هاى هم سن و سالت ؟
خخخخ گریه که اصلا! من تو مهدش گریه نکردم چه رسد به دبستان!
بهت يادگارى چى دادن ؟ معلمت چگونه خودش رو معرفى كرد ؟
مگه باید یادگاری میدادن؟ آره اسمش زهرا بود! فامیلیش یادم رفته!
معلمت خوب بود ؟ ميشه اونو از عامل هاى ترقيت معرفى كرد ؟
خوب بود! چمیدونم! خوب اون یاد نمیداد یه معلم دیگه یادم میداد کلاس اولو... به هرحال کم لطفی نکنم بله میشه.
آيا سريع دوست پيدا كردى ؟ چگونه ؟
بله! خب بچه های همسایمون که هم بازی بودیم هم بعضیا بودن...
تختتون رو يادته چجورى بود ؟
سبز و خیلی بزرگ بود!
شما هم ازين مبصرا داشتين كه خوب و بد مينوشت ؟
آره. یادم نیس کی بود! زمان ما هرکی هیکلش گنده تر بود میشد مبصر!
٥شنبه ها تعطيل بودين ؟
نه! ما از این شانسا نداستیم!
ازين بچه ها بودى كه تكليفش رو سريع تا ميرسيد خونه مينوشت يا اينكه اول كارتون بعد درس ؟
نه همیشه آخرشب درس مینوشتم! و میخوندم! هنوزم نتونستم این عادتمو کنار بذارم!
اصلاً ذوق اينو داشتى كه ميرى مدرسه ؟
آره عجیب ذوق داشتم
شعر ميرم مدرسه رو ميخوندى ؟
خداییش یادم نیس با توجه به سابقه نیکم در خوندن شعرها احتمالا بله!
يادته چه كارتونايى پخش ميشد ؟
مدرسه موش ها این برنامه کودک داش شروع میشد یه بچه یه پروانه رو دنبال میکرد اونو یادمه... با اون که یه اردک و یه صفحه آبی میومد اول شروع برنامه کودکا... بک بک بود چی بود؟ موش و گربه مون چقد بی کیفیت بود! اونم یادمه! تبلیغات گلرنگم یادمه!
وقتى ميخواستى برى به كلاس دوم با در نظر گرفتن اين نكته كه معلمت تغيير ميكرد چه احساسى داشتى ؟
اصلااا یادم نیس!
شعرات رو چجورى حفظ ميكردى ؟
خیلی ساده! من همه تبلیغات تلویزیون رو از بر بودم! (البته شرمسارم! نمیدونم انگیزم چی بود!) چه رسد به شعرای کتابام
تو درسات كى كمكت ميكرد ؟
مامانم
كى ديكته ميگفت بهت ؟ راستى نمره هاى ديكتت چطور بود ؟
مامانم. خوب بود.
مشقات رو فقط با مداد سياه مينوشتى يا با قرمز و سياه ؟
هردوش... با رنگی ها ذوق میکردم
بچه مرتبى بودى ؟
نه زیاد
راستى شما هم مبصر شدى ؟
در طول دوران تحصیل آره ولی کلاس اول فک کنم نبودم!
جريمه هم ميشدى ؟
نه زیاد!
رفتيم كلاس سوم ( جشن تكليف و جدول ضرب و ... )
جشن تكليفت رو يادته ؟! جانمازت رو نگه داشتى ؟ برامون يه خاطره از جشن تكليفت ميگى ؟
آره یاااادمه... یه چیز میگم نخندین! پیشنماز نداشتیم منو کردن پیشنماز! اخه نماز خوندنم از همه بهتر بود! اصلا من از همون اول چیز عجیبی بودم!خخخخ الان خندم میگیره حتی عکساشم دارم... من جلو یه عالمه بچه پشت سرم... بعد خیلی جالبه تو عکسا همه دارن در و دیوارو نگاه میکنن تا به مهرشون!!!
جدول ضرب رو چجورى حفظ كردى ؟ شما هم جدول ضرب رو شيرين ميدونستى ؟
(نمیدونم ) * 2
روزه كله گنجشكى ميگرفتى ؟
آره ولی کم!
دبستان تموم شد رفتيم راهنمايى ( يه دوستى داشتم ميگفت آخه چجورى دلشون مياد تمام خاطرات در اينجا رو رها كنيم بريم يه مدرسه ديگه ، گريه اى ميكرد بيا و ببين)
راستى كلاس پنجم براتون جشن فارغ التحصيلى گرفتن ؟
اره ما هم از این مسخره بازیا داشتیم!
اولين روز رفتن به راهنمايى ؟
یادم نیس!
به خانواده نميگفتى من بزرگ شدم ؟
نه! مگه بزرگ شده بودم؟!
به قول أكثر خانواده ها راهنمايى خيلى دوران بديه ! چرا به نظرت ؟ شما هم همين عقيده رو دارى ؟
خب بد که نیس... در واقع سخته چون همزمان با بلوغ نوجوانه...
دوران راهنمايى براى شما چگونه بود ؟ اصلاً اين دوران رو دوست داشتى ؟ دوست دارى بازم برى اون دوران ؟
آره خیلی بخصوص کلاس دوم و سومم رو
اون زمان براى چه كارى يا رشته اى در آينده نقشه ميكشيدى ؟
از همون کودکی میخواستم دکتر و نقاش شم!
اگه به اون زمان برگردى به عنوان يك نوجوان چه حرفى براى نوجوان ها دارى ؟
به حرف مامان باباتون گوش کنین!!!
ببينم اون موقع هم معلم هاتو اذيت هم ميكردى ؟
نه زیاد! همشون دوسم داشتن
تو كارهاى فرهنگى مدرسه شركت ميكردى ؟ اگه آره چه فعاليتى ؟
آره! هرچی بود من سردسته بودم!
تو چه درسى نمره اول بودى و تو چه درسى نمره آخر ؟
90% مواقع بهترین نمره مال خودم بود!
بريم سروقت دبيرستان
علايقى كه تو راهنمايى داشتى تو دبيرستان تغيير كرد ؟
نچ! چیز بخصوصی یادم نیس!
تو كوچه فوتبال بازى ميكردى ؟
نه دیگه بزرگ شده بودیم با اجازت!
باز در چه درسى نمره اول بودى و در چه درسى نمره آخر ؟
بازم همون. از اول بیشتر نمره هام خوب بود... هرچی به نهایی نزدیک تر میشدم استرس برم غالب میشد بیشتر گند میزدم! پیش هم که اصلا یه پام تو مدرسه بود یه پام بیرون! نمیرفتم زیاد! میپیچوندم!
ازين كه در پيش دانشگاهى يا چهارم دبيرستان بعضى درسها حذف ميشد چه احساسى داشتى ؟
در کل دبیرستان همه عشقم این بود که برم پیش عربی حذف شه!
از دبيرهايى كه در پيشرفتت مؤثر بودند ؟
دبیر ریاضی، زیست ، فیزیک
يه سؤال خصوصى :
ازون افرادى بودى كه در اين دوران زود عاشق ميشن يا نه ! راستشو بگيا !؟
عشق که نه! راستش تو دلم شاید کمی... ولی من همیشه سنگ دل بودم! به هیشکی رو نمیدادم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)