محمود فرجامی نویسنده مترجم و فعال اجتماعی مقیم مالزی است.او چندی پیش کتاب "بیشعوری" را ترجمه کرد که اجازه انتشار نیافت و به صورت اینترنتی عرضه شد
www.debsh.com/assholism
فرجامی مدتی است در وبساییت تهران رویوو مجموعه مقالاتی به نام "بیشعوری" می نویسد که نوشته زیر به نام "بیشعوری مجازی" را برای این نشریه مناسب دانسته است:
بیشعور آدمیست خودخواه و سواستفادهچی که به حق دیگران کمترین اعتنایی ندارد. این امر از ایران تا سومالی و از آرژانتین تا ژاپن صادق است هرچند که جلوههای بروز آن در همهجا یکسان نیست. مثلا در جایی که همگی به طور منظم و ماشینوار در صف میایستند، کسی که همیشه جا میزند قطعا بیشعور است در حالی که در جغرافیایی دیگر، بیشعور به جای حرکت زشت جا زدن در صف (البته اگر در همچو مدینهی فاضلهای اصلا چیزی به معنای در صف ایستادن وجود خارجی داشته باشد) با چماق یا حملهی انتحاری با تیانتی، دیگران را میتاراند تا هم به مقصود نایل آید و هم ثوابی هم برده باشد. بیشعوری در فضای وب هم در بسیاری از موارد و خصوصیات در اساس مشابه با بیشعوری در فضای واقعی است اما جلوههای آن بعضا منحصربفرد است.
در فضای وب، که آزادی بیسابقهای در اختیار هر فرد گذاشته میشود، بیشعور فرصت مییابد تا با امکان پنهان کردن هویت خودش هرچقدر و به هر صورت که دوست دارد به مردمآزاری بپردازد. او میتواند با هویت مستعار اینجا و آنجا کامنت بگذارد و به نویسندهی مطلبی که با هویت خودش مطلبی را منتشر کرده و مسئولیت آن را پذیرفته فحاشی کند و بهتان بزند. در چنین مواردی حتی نیازی نیست که مطلب خوانده شود، چون اصولا دغدغهی یک بیشعور فهمیدن و نقد و حتی ناسزاگویی مبتنی بر یک مخالفت معقولانه نیست. یک بیشعور موقعیتی یافته تا فارغ از هر مسئولیتی، هر چه دل تنگ (یا گشادش) میخواهد را بگوید و از آنجا که بیشعور است حتما باید از این موقعیت به احمقانه و مردم آزارانهترین وجه استفاده کند.
همین بیشعور، با اندکی اعتماد به نفس بیشتر ـ واحیانا سوادی در حد نوشتن چند جمله و پاراگراف قابل فهم ـ ارتقا یافته و بر روی فضای وب به تولید محتوا میپردازد. یعنی وبلاگ میزند یا صفحهای در یک شبکه اجتماعی درست میکند و این بار لجن پراکنیاش را برای مخاطبان بیشتری انجام میدهد. خوشمزه اینجاست که به طور دقیق 59.97 درصد (با تقریب 20 درصد) از محتوای هتاکانهی این قبیل بیشعوران، وارد کردن اتهام ترسویی و بیمسئولیتی به دیگرانی است که با هویت واقعی خود مشغول فعالیت در فضای مجازی و واقعی هستند. بهانه هم البته در کشوری مثل ایران یا ایرانیان خارج از آن معمولا مهیاست: به خاطر مسائل امنیتی مجبور هستند!
البته بیشعورانی هم داریم که با نام و مشخصات واقعی خود در فضای وب مشغول مردمآزاری و گندهگویی هستند اما این امر فرق چندانی در اصل بیشعوری آنها ایجاد نمیکند: بیشعور به اعمال رذیلانه، خودخواهی فجیع، رفتار اهانت آمیز، خرمردرندی مهوع و معیارهای یک بام و دو هواییاش به بیشعوری شناخته میشود و نه اینکه اسم و عکسش واقعی است یا مجازی. (هرچند که نوع واقعیاش به خاطر هرز نرفتن و مرجع ضمیر داشتن ناسزاها ترجیح داده میشود!) آنهایی که دفاع از عقاید دینی و هویت قومی خودشان را با هتاکی به سایرین انجام می دهند از همین دستهاند.
این شایعترین نوع بیشعوری در فضای وب است اما تنها نوع آن نیست. فرستادن اسپم هم نوعی بیشعوری محسوب میشود. خود من تا به حال به اندازه کافی برای رشد یک خرطوم فیلم یا مار پیتون، پیغامهای فروش لارجر باکس و بزرگکنندهی طبیعی و قرص معجزه کننده از مهشید، فریباجون، منو بازکن، آخرین خبر، ستاره2013، جووووون، آناهیتا، محسن (د آخه لامصب تو دیگه چرا؟!)، عسل خانومی و موش موشک گرفتهام. هزاران پیام سیاسی و مقاومتی و راهبردی و سلطنتطلبانه و ولایی که روزانه به میلباکسهای ما فرستاده میشود را هم میتوان در همین دسته قرار داد. چند بیشعور برای منافع اقتصادی، سیاسی، قومی و حتی معنویشان (خدا شما را دوست دارد!)، به خود اجازه میدهند هر روز چیزهایی را برای هزاران هزار آدمی بفرستند که هیچ علاقهای به آنها ندارند و اگر هم داشته باشند با یک جستجوی چند ثانیهای در فضای وب، به محتوای مورد نظرشان میرسند.
گدایی لایک و بازدید هم وقتی که با حقهبازی توام میشود بیشعوری را در فضای وب نمایش میدهد. از سایتهای زرد گرفته که با تیترهای “عکس لخت جنیفر لوپز” و “دوربین مخفی از استخر شنای زنانه” و “مهمانی خصوصی هدیه تهرانی” (همهش هم دروغ لامصبا!) سعی میکنند در مسابقهی بالا بردن هیت عقب نمانند تا صفحههای فیسبوکی با اسمهای عجق وجق که برای گرفتن لایک بیشتر، هر روز عکس بچه مریض و بیچارهای را دکان خود میکنند و از مردم میخواهند فلان قدر لایک بزنند تا بهمان موسسه خیریه به اینها کمک کند(!) از همین قماشند.
از اینها بدتر سایتهای مثلا خبری سیاسی هستند که اغلب تلفیق غریبی از بیشعوری و بیسوادیاند. در نسخه انقلابی ولاییشان، چند بچه جایی نشستهاند و حرفهای درگوشی چند حاجی بازاری یا سردار سپاهی (اخیرا چندان فرقی با هم ندارند) که تازه اصلش هم چیزی جز مشتی خاله زنکی یا عمومردکی سیاسی نیست را به طور ناقص و با ادبیات غلط بر روی وبسایتهایشان که از طرف محافل امنیتی حمایت میشود منتشر میکنند. بچههایی که فکر میکنند اگر عبارت “به گزارش خبرنگار …” را به اسم خودشان بچسبانند میتوانند هر خزعبلاتی را ـ که غالبا هم کپی پیستی هستند ـ منتشر کنند و لابد اسم کارشان هم خبرنگاری است. بیشتر این ها هم البته مثلا سایر بیشعوران در فضای وب، در سایه نامهای مستعار و هویتهای نامعلوم رشد میکنند (و البته “مجهول الهویه” را به عنوان فحش و بهتان برای دیگران به کار میبرند!). ورسیونهای سلطنتطلب و مجاهد و چپیشان هم فرق چندانی با نسخهی انقلابی ولایی ندارند جز اینکه سلطنتطلب و مجاهد و چپی هستند!
رایگان بودن انتشار جفنگ در فضای وب، بزرگترین نعمت برای بیشعوران و صادرکنندگان حرف مفت است و مشکل آنجا بیشتر میشود که با یک بیشعور در خارج از فضای وب هم سلام و علیکی داشته باشید (واقعا چرا؟). در این صورت ملزم میشوید که عکسهای خنک، شوخیهای بیمزه، ابراز احساسات لوس و سایر نوشتههای بیربط و بعضا توضیح آمیز او را ببینید و لایک بزنید و نظر مثبت خود را اعلام کنید.
بیشعوری تنها چیزیست که در فضای مجازی بیش از فضای واقعی، واقعیت دارد. آلوده نشوید!
علاقه مندی ها (Bookmarks)