دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: سیادت از طرف مادر

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض سیادت از طرف مادر

    سیادت از طرف مادر

    از لحاظ طبیعی و وراثتی، فرزند دختر هم همانند فرزند پسر از اولاد انسان محسوب می شود چه در ادیان و جوامع مختلف این مطلب را بپذیرند و چه نپذیرند؛ در هر صورت فرزند دختر هم از خون و رحم همان پدر و مادری است که مادرش فرزند آنهاست .اسلام هم که دین فطرت است و تمام قواعد خود را بر پایه قوانین طبیعی جهان استوار نموده است، فرزند دختر را همچون فرزند پسر می داند و از تعصبات در این زمینه به دور است. در محرمیت و ممنوعیت نکاح هیچ تفاوتی بین فرزندان دختری و پسری وجود ندارد. اسلام با تعصباتی که عربها در این خصوص نشان می دادند، مخالفت نموده است «این شعر که در جاهلیت‏ به عنوان یک شعر رسمی بود توسط اسلام نهی شد و فرمودند نگویید:بنونا بنو ابناءنا و بناتنا بنوهن ابناء الرجال الاباعد؛ پسران ما، پسران پسران ما هستند، و پسر دختران ما، فرزندان مردان بیگانه‏اند.مرحوم سید مرتضی فرمودند: این شعر باطل است و فرزندان ما فرزندان ما هستند خواه از طرف پسران باشند و خواه از طرف دختران، لذا ایشان می‏فرماید:فرزند دختری حقیقتا فرزند است.»(زن در آیینه جلال و جمال، آیة الله جوادی آملی)در روایت است که هارون از حضرت موسی بن جعفر – علیهماالسلام – پرسید: شما چگونه ادعا مى‏كنید فرزند پیامبرید در حالى كه فرزندان‏ على(علیه السلام) هستید؛ زیرا هر كس به جد پدرى خود منسوب مى‏شود، نه جد مادرى!؟


    امام فرمود: اى هارون! اگر پیامبر زنده شود و دختر تو را براى خود خواستگارى كند، آیا دخترت را به پیامبر تزویج مى‏كنى؟
    هارون گفت: نه تنها تزویج‏ مى‏كنم بلكه با این وصلت ‏به تمام عرب و عجم افتخار مى‏كنم.امام کاظم(علیه السلام) فرمود: ولى این قضیه در مورد من صادق نیست. نه‏ پیامبر(صلی الله علیه و آله) دختر مرا خواستگارى مى‏كند و نه من دخترم را به او تزویج مى‏كنم؛ زیرا من از نسل اویم و این ازدواج حرام است؛ ولى‏ تو از نسل پیامبر نیستى. (سیره پیشوایان، ص 432 و احتجاج- ترجمه جعفرى، ج‏2، ص 35)



    آیه الله جوادی آملی در این خصوص می فرمایند: «هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست اگر فقط پدر سید باشد، روشن است که بچه‏های او چه دختر باشند و چه پسر، سید محسوب می‏شوند و احکام فقهی شان به نحو سیادت مترتب است‏، یعنی می‏توانند از خمس استفاده کنند و زکات بر آنها حرام است مگر زکات سادات، ولی اگر زن سیده بود فرزندان او چه پسر و چه دختر این حکم را ندارند. و این صرفا یک حکم فقهی است که در خصوص زکات و خمس آمده است، یعنی از یک مال نمی‏توانند استفاده کنند و از مالی دیگر می‏توانند استفاده کنند.


    در احتجاج دیگری با استدلال به آیات قرآن فرمود: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى‏ وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَ زَكَرِیَّا وَ یَحْیى‏ وَ عِیسى ...» (انعام 83 تا 87 ‏)؛ «... و از نژاد ابراهیم، داوود، سلیمان، ایوب، زكریا، یحیى، عیسى و الیاس را كه همگى از نیكان و شایستگانند، هدایت كردیم.»
    آنگاه فرمود: در این آیه، عیسى از فرزندان پیامبران پیشین شمرده شده است در صورتى كه او پدر نداشت و تنها از طریق مادرش مریم نسبتش به پیامبران مى‏رسید. پس ‏به حكم این آیه، فرزندان دخترى نیز، فرزند شمرده مى‏شوند. ما نیز به واسطه مادرمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرزند پیامبریم.(همان، و کتاب الاحتجاج،ج 2)
    در هیچ جایی گفته نشده که این مسئله اختصاص به حضرت زهرا و مریم(علیهماالسلام) دارد بلکه این احتجاج به طور کلی و عام است. از بس جامعه عرب در آن زمان نسبت به این مسائل تعصب نشان می داد، آن حضرت مسئله ای به این وضوح را با روشنترین و در عین حال ساده ترین دلایل منطقی توضیح میدهد.بنابراین محرمیت و فرزندی و تداوم نسل از سوی دختر و پسر یکسان است اما از لحاظ قوانین مدنی و اجتماعی ناچاریم فرزند را به یک طرف ملحق سازیم تا قوانین خانوادگی و حقوقی را بر طبق آن استوار گردانیم. اسلام در این زمینه فرزند را به پدر ملحق می سازد؛ که دلایل و فلسفه خاص خودش را دارد و در بحث مسائل خانوادگی باید حکمت آن را جستجو نمود.

    بنابراین سیادت هم همانند مسائل طبیعی است که خود بخود از طریق نسل منتقل می شود چه مردم بخواهند و چه با تعصب برخورد کنند. اما این مسئله که خمس به ساداتی که از طریق مادر به سیادت می رسند تعلق می گیرد یا نه؛ به مسائل حقوقی برمی گردد و هیچ ارتباطی به کمال مردان یا نقص زنان و جانبداری از مردان ندارد.



    گرچه مرحوم سید مرتضی‏(ره) فتوا داده است که اگر کسی از طرف مادر هم به بنی‏هاشم انتساب داشته باشد خمس به او تعلق می‏گیرد و بعضی از فقهای دیگر نظیر صاحب حدائق هم این فتوا را پذیرفته‏اند اما معروف بین امامیه آن است که فقط در صورتی از خمس می‏تواند استفاده کند که انتسابش از طرف پدر باشد.(کتاب زن در آیینه جلال و جمال، بحث سیادت از طرف مادر)



    پس اگر منظور (از سیادت) افتخاری است كه انسان به سبب انتساب به خاندان پیامبر دارد، در این جهت فرقی بین این كه از طرف پدر به این خاندان مربوط باشد یا مادر، نیست؛ و اگر احكام فقهی سیادت، مثل تعلق خمس به فقرای این خاندان و حرمت زكات و صدقه بر آنان و مثل آن ـ یعنی احكام ظاهری ـ مورد نظر است، باید گفت این به فرهنگی باز می گردد كه در جامعه عرب بوده، و اسلام هم بر آن صحه گذارده است، كه انتقال انتسابات خانوادگی از طریق پدر باشد؛ همان طور كه امروزه نام خانوادگی پدر بر فرزندان گذارده می شود؛ و این ربطی به كمال و نقص زن ندارد.


    آیه الله جوادی آملی در این خصوص می فرمایند: «هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست اگر فقط پدر سید باشد، روشن است که بچه‏های او چه دختر باشند و چه پسر، سید محسوب می‏شوند و احکام فقهی شان به نحو سیادت مترتب است‏، یعنی می‏توانند از خمس استفاده کنند و زکات بر آنها حرام است مگر زکات سادات، ولی اگر زن سیده بود فرزندان او چه پسر و چه دختر این حکم را ندارند. و این صرفا یک حکم فقهی است که در خصوص زکات و خمس آمده است، یعنی از یک مال نمی‏توانند استفاده کنند و از مالی دیگر می‏توانند استفاده کنند.

    گرچه مرحوم سید مرتضی‏(ره) فتوا داده است که اگر کسی از طرف مادر هم به بنی‏هاشم انتساب داشته باشد خمس به او تعلق می‏گیرد و بعضی از فقهای دیگر نظیر صاحب حدائق هم این فتوا را پذیرفته‏اند اما معروف بین امامیه آن است که فقط در صورتی از خمس می‏تواند استفاده کند که انتسابش از طرف پدر باشد.(کتاب زن در آیینه جلال و جمال، بحث سیادت از طرف مادر)

    فقهای معاصر نیز متفق القولند که سیادت از طرف مادر هم منتقل می شود و فقط تفاوت در مسائل حقوقی و فقهی است . برخی از نظرات را ببینید:

    حضرت آیت الله خامنه ای:
    گر چه منتسبین به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از طرف مادر هم از اولاد آن حضرت محسوب می شوند ولی ملاک ترتب آثار و احکام شرعی سیادت انتساب از طرف پدر است .

    حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
    احکام فقهی سید را ندارند اگر چه از ذریه محسوب می شوند .

    حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
    از فرزندان آن حضرت محسوب می شوند ولی احکام خاص منتسبین از طریق پدر به جناب هاشم را ندارند .

    حضرت آیت الله سیستانی:
    سزاوار احترام خاص سادات هستند ولی مستحق خمس نیستند .


    نوشته انسیه نوش آبادی – گروه دین و اندیشه تبیان

  2. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    الهیات
    نوشته ها
    117
    ارسال تشکر
    339
    دریافت تشکر: 593
    قدرت امتیاز دهی
    620
    Array
    mahnaz174's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : سیادت از طرف مادر

    در تکمیل مطلب دوست عزیز:اثبات سیادت کسانی که از طرف مادر سادات هستند

    نقل برخی از علماء است که عقب و نسل آدمی را تنها از طرف اولاد ذکور یعنی پسر می دانند نه اناث یعنی دختر و چون پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) فرزند پسری نداشتند پس سادات را نوه و دخترزادگان رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می دانند نه اولاد حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) و همچنین قائلند که سادات بایستی خود را از ذریه ی حضرت علی (علیه السلام) بدانند نه پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم). در این نوشتار در صد هستیم به بررسی این مسئله بپردازیم.
    ...

    سوال هارون الرشید!

    نقل شده است که حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) فرمودند: روزی در مجلس هارون الرشید عباسی وارد شدم و وی از من سوالاتی نمود و جواب هایی شنید. از جمله سوالات وی این سوال بود که؛ چگونه شما می گویید ما ذریه ی پیامبریم در حالی که پیامبر اولاد ذکوری نداشت و به درستی که نسب از طریق پسر منتقل می شود نه از طریق دختر. پس شما اولاد دخترید برای حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) نه از نسل و نسب (صلی الله علیه واله وسلم). پاسخی که امام (علیه السلام) در جواب هارون فرمودند احتجاج حضرت به قرآن است که بر اساس آن معلوم می شود که نسبت از طریق دختر نیز منتقل می شود و لذا ائمه معصومین (علیه السلام) و فرزندان حضرت از سادات همگی ذریه و اولاد رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) به شمار می روند و از نسل پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.
    استدلال قرآنی!
    حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) در جواب هارون الرشید آیاتی از سوره مبارکه ی انعام را قرائت فرمودند: «و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین و ذکریا و یحیی و عیسی و الیاس کلّ من الصالحین؛ هدایت نمودم از ذریه ی نوح یا ابراهیم، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و ذکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از صالحین بودند» (انعام/ 85- 84)
    سپس حضرت فرمودند: پدر عیسی (علیه السلام) کیست؟ هارون در جواب گفت: برای عیسی پدری نبوده است. سپس حضرت فرمودند: جز این نیست که خداوند متعال عیسی (علیه السلام) را به ذریه و نسل انبیاء ملحق گردانید از طریق مریم. هم چنین ما را به ذریه ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) از طریق مادرمان فاطمه (سلام الله علیه) ملحق گردانیده است.

    یک استدلال دیگر!

    آنگاه حضرت فرمودند: آیا برای تو دلیل بیشتری را اضافه کنیم؟ هارون گفت: بله. حضرت سپس آیه ی شریفه ی مباهله را تلا وت فرمودند که می فرماید: فمن حاجّک عنه من بعد ما جاء ک من العلم فقل تعالوا ندع أبناء ناو أبناءکم و نساء کم و انفسنا و أنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین؛ هر کس با تو در مقام مجادله بر آید پس از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی بگو بیایید با فرزندان و زنان و کسانی که به منزله ی نفس ما هستند با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کرده و در دعا و التجاء به درگاه خدا اصرار کنیم تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم). (آل عمران/ 61)
    سپس حضرت کاظم (علیه السلام) فرمودند: احدی ادّعا ننموده است که در هنگام مباهله به امر پروردگار در مقابل نصاری، رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) کسی را وارد ننمود جز اصحاب کساء یعنی علی بن ابیطالب (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیه) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) را. بر این اساس استفاده می شود که مراد از انفسنا علی بن ابیطالب است و مراد از نسائنا فاطمه زهرا (سلام الله علیه) و مراد از ابناء نا یعنی فرزندان ما حسن و حسین هستند که خداوند آن ها را پسران رسول خود خوانده است.

    تسلیم!

    همین که هارون این دلایل قرآنی واضح را شنید بی اختیار گفت: أحسنت یا ابا الحسن- بر این اساس و با توجه به استدلال حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) معلوم می شود که نسب از طریق اولاد دختر نیز منتقل می شود. و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) با آنکه نوه های پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) از طرف دختر بزرگوارشان فاطمه (سلام الله علیه) بودند اولاد و فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.
    سادات از نسل حسنین (علیه السلام)
    همه ی کسانی که امروزه خدا را سادات می نامند جز این نیست که نسبت شان به امام حسن (علیه السلام) و یا امام حسین (علیه السلام) بر می گردد. به همین دلیل می توان به راحتی استدلال نمود که همگی از اولاد رسول گرامی (صلی الله علیه واله وسلم) به شمار می روند و از ذریه ی حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.
    بر این اساس نسب همه ی سادات از طرف اولاد ذکور به امیرالمومنین (علیه السلام) و از طرف اولاد اناث به رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بر می گردد و لذا می توان گفت همگی از اولاد پیامبر و امیرالمومنین (علیه السلام) هستند.

    سادات مادری!

    ملحق به این استدلال که مبنای قرآنی دارد می توان نتیجه گرفت که همه ی کسانی که از طرف مادر نیز سادات به شمار می روند گر چه برخی از احکام فقهی نظیر خمس و زکات در مورد ایشان اجرا نمی شود، امّا به هر حال از ذریّه ی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) و نیز امیرالمومنین (علیه السلام) به شمار می روند و از نسل ایشان به حساب می آیند.

    نتیجه گیری

    از مجموع آنچه در این نوشتار ذکر شد معلوم می شود نسل پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و امیرالمومنین (علیه السلام) کلیه ی سادات چه از طرف پدر و چه از طرف مادر هستند که همگی ذریه ی پیامبر و علی (علیهماالسلام) به شمار می روند. البته تذکّر این مطلب نیز مهم است که نسب خونی گرچه نسل انسان را نشان می دهد امّا به تنهایی فضیلتی به همراه ندارد بلکه در صورت همراهی این نسب با تقوا و سایر فضایل معنوی و روحانی است که فرد را مقرب درگاه خداوند متعال و خود رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) و نیز ائمه ی معصومین(علیه السلام) می گرداند و احتر ام به سادات نیز از باب احترام به مقام شامخ و برتر خود معصومین (علیه السلام) است که «إنّ اکرمکم عندالله أتقبکم».

    منابع و مآخذ:
    1- عیون أخبارالرضا (علیه السلام)- شیخ صدوق
    2- کتاب الاحتجاج- ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب الطبرسی
    3- شب های پیشاور- مرحوم سلطان الواعظین
    4- مسیری در سیره ی ائمه اطهار- شهید مطهری


  4. 4 کاربر از پست مفید mahnaz174 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 87
    آخرين نوشته: 8th June 2013, 01:22 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd August 2012, 12:17 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st May 2010, 10:35 PM
  4. معتقدان جدایی دین از سیاست، سیاستمدار نیستند
    توسط kamanabroo در انجمن اخبار سیاسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th November 2009, 01:47 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •