واهمه: همه را باز کن
سیرت: موش دریایی
کامران: راننده کامیون
ایستک: سکتهٔ خفیف
Refer: فرکردن مجدد مو
Too narrow: وارد نشو
سیفیجات: جات امنه!
Dashboard: داداشم برد
عطسه: راس ساعت سه
Tequila shot: پیک شادی
برونشیت: بیرون از صفحه
Accessible: عکس سیبیل
Bahamas: با همه هستش
نوازش: بازش نکن، ببندش
ازون برون: خارج از جو زمین
Subsystem: صاحب دستگاه
Burberry: نون بربری فانتزی
Burkina Faso: برو کنار وایسا
درون گرا: کچلهای داخل خانه
Comfortable: بفرمایید سر میز
After noon: دنبال یه لقمه نون
Moses: در اصفهان به موز گویند
پورتال: آدم قد بلند فقیر را گویند
مکار: کسی که تخصص اپل دارد
Bahamas Air: هوای همه رو داره
آنکارا: منظور آن کارهای بد است
مسواک: پیاده روی دسته جمعی
Good Luck: چه لاکِ قشنگی زدی
عرض اندام: پهنای شکم را گویند !
جنگل: جن بیا! (از زبان جنگیر ترک)
موت زارت: سکته! یهویی تلف شدن
Topless: به اصفهانیِ غلیظ، توپوله
تجدید فراش: دوباره فر کردنِ موهاش
کوآرتز: هنرهایی که می گفتی، کو ؟
اسلواکی: نرم و خرامان گام برداشتن
پورشه: فقیر بشه الهی به حق ۵ تن
Macromedia: رسانههای عوام فریب
Al Pacino: همه پاهاتووون رو ورچینین
نیکوتین: نوجوان خوش سیرت را گویند
زالزالک: پدر رستم و داداش کوچولوش
San Jose: به ترکی ، شما خوزه هستید
خواهر زن: کسی که خواهرش را میزند !
Safe Mode: آنچه در تابستان مد میشود
مهتاب کرامتی: مهتاب چقد شبیه عمتی
کنتس: به اصفهانی یعنی این سیگار کنته
Good after noon: دنبال یه لقمه نون حلال
Eminem: به لهجه اصفهانی، امین هستم
مزدور: نوعی موز که در مناطق دور می روید
کدخدا: کسی که به برنامهٔ اتوکد تسلط دارد
واویلا: ویلایی که درش به روی همه باز است
Hello Honey: جهنم و عزیزم! کوفت و عزیزم!
San Antonio: به ترکی ، شما آنتونیو هستید
Histogram: شما (دوست) گرامی، خفه شو!
We Are: به ویار زنان در دوران بارداری گویند!
Bertolucci: چپ چشمی که بربر نگاهت میکند
فیله گوساله: فیل نفهم،فحش رایج بین فیل ها
Longtime: در حمام ، زمان پیچیدن لُنگ را گویند
سیتوپلاسم: (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم
برونگرا: کچلهای خارج از خانه، کچلهای خارجی
Long time no see: دارم لونگ میپیچم ، نگاه نکن
مالاریا: کلمه ای که اهالی لار اول هر جمله میگویند
مهران: شخصی که در هوای مه آلود رانندگی می کند
فرزاد: کسی که به طور مادر زاد موهایش فرفری باشد
زباله دان: آشغال شناس ،آنکه در تفکیک زباله تبحر دارد
Jesus: در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند
کالسکه: هنگامی که یک اصفهانی یک میوۀ کال میخورد.
کاریزماتیک: قناتى که خانمها براى ذخیره ى ماتیک میکنند
کرباسچی: رانندهٔ اتوبوسی که هرچه داد میزنی نمیشنود
اتومبیلرانی: نوشیدنی گوارا، حاوی تکه های طبیعی اتومبیل
صفا سیتی: شهری که مردم آن همیشه در صف ایستاده اند
هالوژن: ژنی که عامل اصلی ساده لوحی در انسان می باشد
آنتی هیستامین: آنکه مخالف هیس کردن تا ۱ دقیقه میباشد
پارکینگ: شخصی که به صورت پاره وقت به پادشاهی می پردازد
فیلهارمونیک: فیلی که از تناسب اندام برخوردار است،فیل موزون
Sin City: فروشگاهی بزرگ، عرضه کننده مایحتاج سفره هفت سین
سیرابی: وضعیتی که در آن فرد نمیتواند حتی یک قطره دیگر آب بخورد
Parkinson: پسر سرایدار را گویند که در اتاقکی در پارکینگ زندگی میکند
Good setting: آن سه چیزِ نیک را گویند: گفتار نیک – کردار نیک -پندار نیک
Sweetzerland: سرزمینی که مردمانش زیاد زر میزنند اما به دل مینشیند
Very well: رها و آزاد و افسار سرخود و بی تکلیف و سرگشته و بی جا و مکان
علاقه مندی ها (Bookmarks)