خاطرات كودكی با قصه های مادربزرگ ها گره خورده است. قصه هایی كه قهرمان آن به زندگی بسیاری از ما نزدیك بوده و در آخر با توكل به خدا و تلاش فراوان بر پلیدی ها پیروز می شد. شهرزاد قصه های ما موسفیدانی بودند كه با گفتن قصه درس های زندگی را به ما می آموختند. همواره قهرمانان قصه ها، برای كودك جذاب است و او در تمام مدت خود را در نقش قهرمان قصه تصور می كند.
به خاطر این همذات پنداری، كودك تصور می كند مانند قهرمان داستان می تواند از خطرات عبور كند و با او به پیروزی دست یابد. اهمیت قصه گویی به اندازه ای است كه بسیاری از روانشناسان آن را در شكل گیری شخصیت كودك بسیار موثر می دانند و بیان خوبی ها، بدی ها و آموزش انجام كارهای خوب و دوری كردن از كارهای بد را در قالب قصه یكی از موثرترین و بهترین شیوه ها می دانند.
قصه گویی سینه به سینه و نسل به نسل به ما رسیده است اما واقعیت این است كه امروزه بیان قصه بسیار كمرنگ تر از گذشته شده است و پدربزرگ و مادربزرگ های نسل امروز به دلیل آن كه سبك زندگی تفاوت پیدا كرده كمتر فرصتی برای بودن در كنار نوه ها و گفتن قصه دارند.
دكتر اشرف تشكری، روانپزشك كودك و نوجوان و مدرس دانشگاه در مورد اهمیت قصه گویی توسط والدین با ما به گفت وگو نشست.
قهرمانان قصه ها چه تاثیراتی در ذهن كودكان برجا می گذارند؟
به طور معمول قهرمان قصه ها برای كودكان جذاب بوده و مشتاق هستند مانند قهرمانان قصه ها رفتار كنند، لباس بپوشند یا صحبت كنند. هرچه سن كودك پایین تر باشد از لحاظ تفكر و شناخت عینی تر است و خیال و واقعیت را كمتر از هم تفكیك می كند از این رو قهرمان داستان را واقعی تر پنداشته و آن را باور می كند.
قهرمانان مثبت و منفی قصه ها تا چه اندازه موجب همذات پنداری در كودكان می شوند و خوب و بد درس های زندگی را به آنها یاد می دهند؟
گاه به دلیل نوع رابطه ای كه كودك در دنیای واقعی با اطرافیان دارد، قهرمان داستان هایش را بهتر پذیرفته و از آنها تبعیت می كند. والدین و مراقبان كودك به دلیل توانمندتر بودن بیشتر سعی دارند كودك را مهار كنند و كودك كه توانایی كمتری برای كنترل محیط دارد به دنیای خیال روی آورده و گاه به قهرمان داستان هایش پناه می آورد. ممكن است آرزوها وتمایلات خود را با آنها فرافكنی كند و در دنیای تخیل هرگونه رابطه ای را كه دوست دارد با آنها برقرار كند چون در این جا از قدرت بیشتری برخوردار است. والدین و مربیان نیز ممكن است از این فرصت برای تربیت و یا تبعیت از كودك استفاده كنند به عنوان مثال دستورات یا پندهای خود را از زبان قهرمانان بگویند.
خواندن قصه ها در هر گروه سنی با چه موضوع هایی باید شروع شود و آیا قهرمانان داستان باید حیوانات، اشیا یا انسان ها باشند و بیشتر موضوع های قصه ها بر چه مبنایی(عاطفی یا آموزشی) باشد؟
كودكان كمتر از 7سال یعنی پیش از دبستان تفكر عینی دارند یعنی موضوع ها را همان گونه كه می بینند یا می شنوند درك می كنند و نمی توانند موضوع های پیچیده و انتزاعی را درك كنند پس مفاهیم را باید به شكل ملموس و عینی به آنان منتقل كرد. در این مرحله آن ها تفكر جاندارپندارانه دارند و تصور می كنند اشیا زنده هستند و احساس دارند همچنین می توانند با آن ها حرف بزنند. كودكان احساس می كنند حیوانات قادر به تكلم بوده و از توانایی های انسانی برخوردارند از این رو داستان های مربوط به اشیا و حیوانات را دوست دارند.
هر چه سن كودك بیشتر می شود از تفكر عملیاتی و انتزاعی تر بیشتر برخوردار می شود، پس موضوع های پیچیده تر انسانی نظیر عشق و فداكاری كه قابل رویت نیستند، برایش جذاب تر خواهد شد. در هر سنی موضوع های متنوع آموزشی و عاطفی را می توان برای كودك انتخاب كرد، ولی شیوه بیان آن باید متناسب سن و تفكر كودك باشد. هرچه كودك كم سن تر باشد تصاویر و به نمایش درآوردن موضوع ها بیشتر می تواند او را با مفاهیم و موضوع ها آشنا كند.
قصه های ترسناك و قهرمانان هیولایی، موجودات نامریی و... چه تاثیراتی در ذهن كودكان برجا می گذارند؟
داستان های تخیلی همیشه مورد توجه كودكان و نوجوانان هستند. این داستان ها باعث پرورش تخیل كودك شده و اگر متناسب با سن و روحیه او گزینش شوند، در آینده موجب پیشرفت و سازندگی اش می شود. قوه تخیل تاثیر رشد دهنده دارد و باعث توانمندی كودك خواهد شد. همان گونه كه پیش تر گفته شد كودك توانایی كمتری برای كنترل محیط خود دارد بنابراین به دنیای تخیل روی آورده و كارهایی را كه در واقعیت نمی تواند انجام دهد در خیال تمرین می كند؛ به طور مثال دشمنانش را نابود می كند یا ماشین مورد علاقه اش را می سازد و اعتماد به نفس پیدا می كند.
تخیل كودك را به سوی تفكر انتزاعی پیش می برد و زبان او را توسعه می بخشد. در سن مدرسه او می تواند سمبل هایی مانند اعداد و علائم را بفهمد یا در نوجوانی پیوندها و اشكال مولكول ها را تصور كند. گفت و گو با موجودات تخیلی و قهرمانان تمرین تكلم و پیشرفت زبان است. آنها در عالم خیال و ارتباط با قهرمانان احساسات خود را تخلیه می كنند، البته موجودات تخیلی ترسناك در كودكان مضطرب موجب احساس ترس و دیدن كابوس می شود.
چقدر باید برای كودكان كتاب خواند؟
برای پرورش و ارتقای سطح تخیلات كودكان لازم است هر روز برایشان كتاب خوانده شود. ولی میزان خواندن داستان برای هر كودك بستگی به دامنه توجه و علاقه مندی وی دارد. برخی كودكان به خصوص كودكان بیش فعال، كم توجه و مبتلابه اختلال یادگیری ممكن است تمایل كمتری از خود برای شنیدن داستان نشان دهند.
البته امروزه به دلیل تمایل زیاد كودكان به بازی های رایانه ای و ویدئویی و تماشای تلویزیون، كمتر به شنیدن و خواندن داستان تمایل نشان می دهند. بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مكالمات آماده را به كودكان تزریق می كند و كودكان را به گونه ای كاملاً منفعل تحت تاثیر قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است كه باعث تضعیف رشد تخیل فعال و زبان كودكان می شود.
بچه ها علاقه مند به خواندن كتاب های ترسناك به لحاظ روحی و روانی چه ویژگی هایی دارند؟
كودكان كنجكاو، دارای قوه تخیل قوی و هیجان طلب ممكن است تمایل بیشتری به خواندن یا شنیدن این گونه داستان ها نشان دهند. البته گاه كودكانی كه زیاد می ترسند، نیز به دلیل واكنش ضد ترس به كتاب های ترسناك علاقه مند می شوند.
آن دسته از كودكانی كه تمایل به خواندن كتاب های احساسی دارند روحیه شان چگونه است؟
كودكانی كه درك عاطفی قوی تری دارند یا احساسات دیگران را بیشتر درك كرده یا تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند، موضوع های عاطفی را بیشتر دنبال می كنند.
كودكانی كه به سراغ كتاب های تخیلی می روند، زمینه های شخصیتی شان چگونه است؟
كودكان كنجكاو و باهوش و هیجان طلب ممكن است از خواندن كتاب های تخیلی لذت ببرند. اگر تخیل این كودكان تمرینی برای نزدیك شدن به واقعیت باشد و آگاهی آنان نیز همزمان رشد كند باعث خلاقیت و نوآوری خواهد شد، ولی اگر راهی برای گریز از واقعیت باشد اثر معكوس برجا خواهد گذاشت.
باتوجه به تفاوت های فرهنگی چقدر به خواندن كتاب های قصه ترجمه شده و آشنایی ذهنی كودكان با قهرمانان كتاب های خارجی توصیه می كنید؟
گاهی به دلیل نامانوس بودن قهرمان داستان های بیگانه ممكن است كودكان دچار احساس تعارض با دنیای واقعی خود شوند و نتوانند الگوی مناسبی از آن كسب كنند. البته اگر قهرمان هایی كه تعارض كمتری با محیط واقعی و فرهنگ ما دارند، انتخاب شوند سبب توسعه شناخت كودك از یك دنیای بزرگتر خواهد شد.
قصه گویی و تعریف كردن داستان تا چه اندازه در گوینده قصه تاثیرگذار است؟
گوینده قصه با بهره گیری از نقش قهرمانان داستان ممكن است با كودك ارتباط بهتر و موثرتری برقرار كند و موضوعاتی را كه به طور مستقیم قابل انتقال به كودك نیست به این وسیله به او منتقل شود. این شیوه رابطه آن ها را تسهیل می كند. والدین نیز با قصه گویی و استفاده از قهرمانان و شخصیت های داستان در آموزش رفتارهای مناسب و تربیت كودكان نقش بهتری را ایفا می كنند.
برخی اوقات گوینده قصه، قصد دارد با تعریف داستان احساسات درونی خود را منعكس كند و با برون ریزی احساسات از طریق داستان و قصه، حرف هایی را كه در بیان آن عاجز است، به طور غیرمستقیم مطرح خواهد كرد و این در تخلیه هیجانی فرد گوینده قصه تاثیرگذار است.
گوینده قصه ممكن است در مورد برخی موضوعات نگرش هایی داشته باشد و به طور مستقیم توانایی انجام این كار را نداشته باشد از این رو با قصه گویی راحت تر نگرش ها را منتقل می كند و این امر در كاهش اضطراب و افكار منفی او نقش دارد.
منبع : روزنامه ایران
علاقه مندی ها (Bookmarks)