دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شهید امیر سرلشگر محمد باقر روحی

  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    smilee1 شهید امیر سرلشگر محمد باقر روحی

    شهید امیر سرلشگر محمد باقر روحی








    امير شهيد محمد باقر روحي در پنجم فروردين 1340 در روستاي كاشيكلاي بندپي شرقي بابل ديده به جهان گشود. دوران كودكي خود را در زادگاهش در خانواده اي روحاني و مكتبي سپري كرد و به اندازة كافي از تربيت و اخلاق عملي فرهنگ اسلامي بهره داشت. آموزش خود را با تعليم روخواني قرآن مجيد آغاز نمود. تحصيلات دوره ابتدايي و راهنمايي را در همين روستا و روستاهاي اطراف گذراند نظر به عدم بضاعت مالي خانواده و عدم توسعه فرهنگي محيط مجبور شد تحصيلات دبيرستاني را به همراه عموي خود كه در يزد خدمت مي كرد، به آن ديار رفته و ادامه دهد. ديپلم رياضي را با معدل بالا اخذ كرد. با توجه به استعداد درخشاني كه داشت و با عنايت به اين كه جوانهاي يزدي و همكلاسي هايش، دانشگاه هاي كشور هندوستان را براي ادامه تحصيل انتخاب مي كردند به او پيشنهاد شد كه به خاطر تعطيلي دانشگاه هاي كشور با همكلاسي هايش به هندوستان عزيمت نمايد و تحصيلات عاليه خود را با كيفيت علمي بالا و با هزينه اي ارزانتر بگذراند. او بنا به دلايلي نپذيرفت و به تنها دانشكده فعال آن زمان يعني دانشكده افسري نيروي زميني وارد شد و با جديت ادامه تحصيل داد.
    متأسفانه در زمان دانشجويي او جنگ خانمان برانداز كفر و دين آغاز شد. او از همان زمان براي ياري جوانان رزمندة مسلمان كه سرودخوان فوج فوج عازم جبهه ها مي شدند اقدام مي كرد. در عين عدم الزام، از هر فرصتي استفاده كرده و به جبهه ها مي رفت چون براي او نظاره گر بودن ويراني مملكت و ريشه كني اسلام و مكتب به دست دشمنان قهار شرق و غرب قابل تحمل نبود. دو بار از ناحيه دست و پا زخمي شده بود ولي از بيمارستان قبل از معالجه كامل راهي جبهه ها مي شد. عقيده داشت آموزش رزمندگان و بسيجيان مؤمن و مكتبي براي او از هر فريضه اي واجب تر است. وقت اقتضا نمي كند تا از همه جوانمردي و اعتقاد عملي و رزمندگي اين عزيز از دست رفته سخن بگوئيم چون نمي توانيم حق مطلب را اداء نمائيم.
    او به حكايت پرونده نظامي متشكله در تيپ 40 سراب بدون هيچ چشم داشتي در جهت حفظ دين و قران و مكتب حتي از بذل جان دريغ نمي كرد و براي پيروزي انقلاب و دفاع از آن بر خود تكليفي سنگين احساس مي كرد. در سال 62 با درجه ستوان دومي از دانشكده افسري فارغ التحصيل شد. او از اولين فارغ التحصيلان بعد از انقلاب بوده و در گردان 22 بهمن (گردان عاشقان شهادت) فعاليت مي كرد. پير جماران حضرت امام، قدّس سرّه، از نظر امنيتي و حفظ جان همه شان ادامه اين گردان را صلاح ندانستند. از اين رو اعضاي اين گردان در مناطق مختلف جنگي پخش شدند.
    در 1363/9/8 با دختر عمويش كه او هم بسيجي بود ازدواج كرد. امير شهيد روحي در 1364/6/13 به خاطر رشادت و كوشش هايي كه در جبهه داشت از طرف شهید والا مقام امیر سپهد علی صیاد شیرازی و برخي از مسئولین وقت، مورد تشويق كتبي قرار گرفت. از طرف ساير مسئولين هم بابت خدمات صادقانه نظاميگري چند بار موفق به 18 ماه ارشديت شد. در عمليات ظفر 4، نصر 2، نصر 6 دو شادوش ديگر دلاوران شركت داشت. در تاريخ 1367/3/26 كه در مرخصي به سر مي برد با اين كه خانمش درد وضع حمل داشت با همه اصراري كه خانواده داشتند تحمل نكرده و حتي يك روز اضافه تر نماند تا هم فراغت خانمش و هم با تنها يادگارش (حميد روحي) ديدار داشته باشد بلافاصله به جبهه ها شتافت كه تقريباً بعد از يك ماه در تك دشمن مجروح شده، گرفتار دژخيمان.اندك زماني از اسارت او نگذشته بود كه در اثر جراحات بسيار، در 1367/4/22 (منطقه فكه) به درجه شهادت نائل شد. از آنجا كه پيكر مطهرش شناسائي نشده بود، مسئولين وضعيت او را مفقود الاثر اعلام كرده و با پرونده اسارت در مراحل عديده از عراق مطالبه مي نمودند. در صورتي كه او را به عنوان شهيد گمنام در بهشت زهرا دفن كرده بودند. سرانجام پس از 17 سال چشم انتظاري، در پي اجراي سراسري نمايشگاه عكس شهداي گمنام در تيرماه 1384 شناسايي شد.



    وصیتنامه:
    بسم الله الرحمن الرحيم
    « و لا تَقُولُوا لِمَن يٌقْتَلٌ في سبيل الله اَمْواتاً بَلْ احيأٌ و لكن لا تَشْعٌرون » كسي كه مرا طلب كند مرا مي يابد كسي كه مرا يافت مرا مي شناسد و آن كه مرا شناخت عاشقم مي شود و كسي كه عاشقم شود عاشقش مي شوم و كسي را كه من عاشقش شوم مي كشمش و هر كه را من كشته اش سازم ديه او بر عهده خودم مي باشد و آن كه را من عهده دار ديه اش گشتم ديه اش خود خواهم بود.
    به نام الله و ياد او كه روح بخش انسان است. رحمتش بر همه انسانها جاري و رحمانيتش بر بندگان خاص جريان دارد. او را سپاسگزاريم كه بر ما منت نهاد كه امت مستضعف را وارث زمين گردانيد و انقلاب اسلامي ايران را به رهبري جان جانان مراد مريدان اميد مستضعفان امام خميني پيروز گردانيد و اين پيروان صديق صاحب الزمان (عج) را در پاسخ به نداي« هَلْ من ناصر» امام حسين (ع) ياري نمود و درود بر امت مسلمان و صابر و غيور ايران كه خوب از امانت خداوند حراست و پاسداري كردند و در رساندن آن به صاحب اصلي يعني حضرت ولي عصر (عج) كوشا مي باشند. شكر و سپاس مي گزارم، خداوند منان را كه اين سعادت نصيبم ساخت تا به عنوان يك سرباز كوچك در سپاه اسلام جهاد كنم و دشمنان خدا و قرآن را با ياري خدا نابود سازم تا بناي طاغوت از زمين بر چيده شود و عدالت و قوانيني الهي حاكم بر انسان گردد. بر شما امت به پا خاسته فرض است كه از بذل جان و مال در راه تداوم انقلاب خون بار اسلامي دريغ نورزيده و با تقويت روحانيت اصيل، اسلام را بيمه كنيد و سعي كنيد كه اسلام تان از اسلام روحانيت جدا نشود در طريق صيانت از خط امام كه همان خط اسلام و پيامبر و ائمه اطهار است در كنار امام اشتياق ورزيده و مبادرت كنيد.
    اي كاش هزار جان مي داشتم و آن را فداي مكتب و و رهبري مي نمودم من به سهم خود از حقي كه بر ديگران به دلائل مختلف اگر داشتم گذشتم و اميدوارم كه برادران و خواهران من كه به انحاء مختلف با آنها برخورد داشتم نيز به واسطه قصور زياده از حدم مرا ببخشند و طلب مغفرت اين حقير را از خداوند رحيم بنمايند.
    شما اي پدر و مادر عزيزم كه مرا از بدو تولد با خدا آشنا كرديد و برايم زحمات زيادي كشيديد و آن طور مرا تربيت كرديد كه خدا مي خواست و از وجود پر بركت شما بود كه جرقه اي از ايمان در دلم زد و عشق و علاقه ام به خدا زياد شد و با نصيحت هاي خدايي تان مرا از انحراف اخلاقي نجات داديد و اميدوارم كه انشاء الله از تقصيرم در گذريد و مرا ببخشيد و از برادران خوبم علي و احمد و قربانعلي و خواهرانم نجيبه و فاطمه مي خواهم همچنان غرص و محكم در راه اسلام بكوشند و در راه مكتب و قرآن و خط امام كوشا باشند در ضمن از مقدار پول پس اندازم يك موكت براي مسجد حاجي شيخ موسي خريداري شود و به مدت يك ماه روزه و يك سال نماز برايم داده شود و باقيمانده پولم را به دده و آقاداش داده شود از زحمات عمويم كه در پرورش اينجانب خيلي سهم داشتند تشكر مي كنم و از همه فاميلان و دوستان تقاضاي عفو بخشش دارم.
    در خاتمه همگان را به دو نكته توجه مي دهم اول آنكه در اين برهه از زمان كه انقلاب اسلامي عزيز با خطرهاي گوناگوني مواجه است بزرگتر و مهم تر وظيفه انجام يك انقلاب اخلاقي است در جامعه و اين مهم را اگر انجام رسانديد پيروزيد و در اين راه امام را سرمشق خود قرار دهيد. دوم اينكه به جان امام دعا كنيد و از حق تعالي بخواهيد تا بر عمر پربركتش تا ظهور حضرت مهدي ارواح العالمين له الفداء بيفزايد. انشاء الله
    اللهم اَغْفرلي كل ذَنْبٍ اَذْ نَبْته و كٌلّ خطيئتهٍ اخطاتها
    والسلام، محمدباقر روحي


  2. 2 کاربر از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •